مدیریت ریسک در فارکس چیست؟

مدیریت ریسک در فارکس چیست؟ یادگیری اصول پایه
مدیریت ریسک موثر در بازار فارکس به معامله گران اجازه میدهد ضررهای ناشی از نوسانات نرخ جفت ارزها را به حداقل برسانند. در نتیجه، داشتن یک برنامه مدیریت ریسک مناسب، میتواند منجر به معاملات امنتر، کنترلشدهتر و کم استرستر شود. در این بخش، ما اصول مدیریت ریسک در بازار فارکس و بهترین روش برای به کارگیری آنها را ارائه میکنیم.
مدیریت ریسک فارکس چیست؟
مدیریت ریسک در فارکس شامل اقدامات فردی است که به معامله گران اجازه میدهد از خود در برابر جنبههای منفی معاملات محافظت کنند. ریسک بیشتر به معنی شانس سود بیشتر است – اما همچنین مدیریت ریسک در فارکس چیست؟ احتمال زیان قابل توجه نیز در آن بیشتر است. بنابراین، توانایی مدیریت سطوح ریسک برای به حداقل رساندن ضرر و در عین حال به حداکثر رساندن سود، یک مهارت کلیدی برای هر معامله گر است.
چگونه یک معامله گر این کار را انجام میدهد؟ مدیریت ریسک میتواند شامل تعیین صحیح اندازه (مقدار) موقعیت، تنظیم حد ضرر، و کنترل احساسات هنگام ورود به پوزیشن و خروج از آن باشد. اگر این اقدامات به خوبی اجرا شوند، میتوانند تفاوت بین معامله سودآور و یا ضررده را مشخص کنند
5 اصل اساسی مدیریت ریسک در فارکس
1- میل به ریسک (میزان ریسک پذیری فرد)
برای مدیریت ریسک صحیح، تشخیص میل فرد به ریسک اهمیت زیادی دارد. معامله گران باید از خود بپرسند: حاضرم در یک معامله چقدر ضرر کنم؟ این امر، به ویژه برای بیثباتترین جفت ارزها، مانند برخی از ارزهای نوظهور بازار، مهم است. همچنین، نقدینگی (liquidity) در معاملات فارکس عاملی است که بر مدیریت ریسک تاثیر میگذارد، زیرا پایین بودن نقدینگی در برخی جفت ارزها میتواند به این معنی باشد که ورود و خروج از موقعیت با قیمتی که مدنظر شماست، دشوارتر است.
اگر نمیدانید چقدر با از دست دادن پول راحت هستید، ممکن است سایز پوزیشن شما خیلی بزرگ باشد و در نتیجه ضررهایی به همراه داشته باشد که بر توانایی شما برای انجام معاملات بعدی تاثیر بگذارد.
فرض کنید 50% از معاملات شما سودده هستند. در دراز مدت، از نظر ریاضی، میتوانید انتظار داشته باشید که چندین معامله ضررده پشت سر هم داشته باشید. در طول یک دوره معاملاتی با 10000 معامله، احتمالات نشان میدهند که در مقطعی، با 13 ضرر متوالی روبهرو خواهید شد. این امر بر اهمیت دانستن میل خود مدیریت ریسک در فارکس چیست؟ به ریسک تاکید میکند، زیرا شما باید با داشتن پول کافی در حسابتان، برای زمانی که اتفاقات این چنینی (ضررهای معاملاتی متوالی) میافتد، آمادگی داشته باشید.
پس چقدر باید ریسک کرد؟ یک قانون سرانگشتی خوب این است که در هر معامله فقط بین 1 تا 3 درصد از موجودی حساب خود را ریسک کنید. بنابراین برای مثال، اگر یک حساب 100000 دلاری دارید، میزان ریسک شما، 1000 تا 3000 دلار خواهد بود.
2- سایز پوزیشن
انتخاب سایز مناسب، یا تعداد لاتهایی که در یک معامله میگیرید، مهم است. زیرا سایز مناسب، هم از حساب شما محافظت میکند و هم فرصتها را به حداکثر میرساند. برای انتخاب سایز پوزیشن، باید محل حد ضرر، درصد ریسک، هزینه پیپ و سایز لات خود را مشخص کنید.
3- حد ضرر
استفاده از اوردرهای با حد ضرر (stop loss orders) – که برای بستن معامله در صورت رسیدن به قیمت مشخصی، قرار میگیرد – مفهوم کلیدی دیگری برای درک مدیریت ریسک موثر در معاملات فارکس است. دانستن نقطهای که میخواهید از یک موقعیت خارج شوید به این معنی است که میتوانید از ضررهای بالقوه قابل توجه جلوگیری کنید. اما این نقطه کجاست؟ به طور کلی، هر نقطهای که ایده تحلیلی شما در آن باطل شود (قیمت خلاف تحلیل شما حرکت کند)، مهم است.
معامله گران باید از stopها و limitها برای اعمال نسبت ریسک به ریوارد 1:1 یا بالاتر استفاده کنند. استفاده از نسبت 1:1 به این معنی است که شما با ریسک (از دست دادن) 1 دلار به طور بالقوه 1 دلار به دست میآورید. برای هر معامله یک stop و یک limit قرار دهید، مطمئن شوید که limit حداقل به اندازه stop از قیمت فعلی بازار فاصله دارد.
جدول زیر نشان میدهد که چگونه نتایج نسبتهای مختلف ریسک به ریوارد، میتواند یک استراتژی را تغییر دهد:
ریسک به ریوارد | 1:1 | 1:2 |
مجموع معاملات | 10 | 10 |
مجموع سود (40%) | 4 | 4 |
هدف سود | 100 پیپ | 200 پیپ |
حد ضرر | 100 پیپ | 100 پیپ |
سود به پیپ | 400 پیپ | 800 پیپ |
ضرر به پیپ | 600 پیپ | 400 پیپ |
سود خالص | 200- پیپ | 200 پیپ |
همانطور که در جدول مشاهده میشود، اگر معاملهگر به ازای هر 1 دلار ریسک فقط به دنبال 1 دلار سود بود، استراتژی 200 پیپ از دست میداد. اما با تنظیم نسبت ریسک به ریوارد 1:2، معامله گر، احتمال را به نفع خود تغییر میدهد (حتی اگر فقط در 40% موارد درست باشد).
4- لوریج (اهرم)
لوریج در فارکس به معامله گران این امکان را میدهد که با مبلغی بیش از آنچه که حساب معاملاتی آنها ممکن است اجازه دهد وارد پوزیشن شوند، به این معنی که پتانسیل بالاتری برای سود، اما در عین حال ریسک بالاتری نیز دارد. بنابراین، لوریج باید با دقت مدیریت شود.
جرمی واگنر، استراتژیست ارشد DailyFX، هنگام تحقیق درمورد نحوه عملکرد معامله گران بر اساس میزان سرمایه تجاری مورد استفاده، متوجه شده که معامله گران با موجودی کمتر در حساب خود، به طور کلی، لوریج بسیار بیشتری نسبت به معامله گران با موجودی بزرگتر دارند. با این حال، معامله گرانی که از لوریج کوچکتری استفاده میکردند نتایج بسیار بهتری نسبت به معامله گران با با بالانس حساب کمتر که از سطوح بالای 20 به 1 استفاده میکردند، مشاهده کردند. معامله گران با بالانس حساب بیشتر (با استفاده از لوریج متوسط 1 به 5) بیش از 80 درصد بیشتر از معامله گران دارای بالانس کوچک (با استفاده از میانگین لوریج 26 به 1) سودآور بودند.
بر اساس این اطلاعات، حداقل در هنگام شروع، توصیه میشود معامله گران نسبت به استفاده از لوریج بسیار محتاط باشند و به خطرات ناشی از آن توجه داشته باشند.
5- کنترل احساسات
زمانی که با پول خود در هر بازار مالی، ریسک میکنید، مهم است که بتوانید احساسات خود درخصوص معامله گری را کنترل کنید. تاثیر گذاری هیجان، حرص، طمع یا بیحوصلگی بر تصمیمات شما، میتواند شما را در معرض خطرات غیر قابل قبولی قرار دهد. برای به حداقل رساندن تاثیر احساساتتان بر معامله و معامله به صورت عینی، داشتن یک ژورنال معاملاتی یا گزارش نویسی، میتوانند به شما کمک کنند استراتژیهای خود را بر اساس دادههای قبلی – و نه بر اساس احساساتتان – اصلاح کنید.
مدیریت ریسک و سرمایه در بازار فارکس
سربازان و معاملات شما
بازار را می توان به میدان جنگ تشبیه کرد. در این میدان معاملات نقش سربازان را دارند و ما فرمانده این جنگ هستیم. هیچ فرمانده ای انتظار ندارد همه سربازان سالم باقی بمانند و از قبل می داند تعدادی از سربازان کشته خواهند شد. از طرفی فرمانده جنگ از قبل نمی داند کدام سرباز زنده خواهد ماند و به همین جهت به همه سربازان امکانات یکسان می دهد و یکی را مسلح تر از دیگری نمی کند. هدف نهایی فرمانده جنگ پیروزی در میدان جنگ است نه زنده ماندن همه مدیریت ریسک در فارکس چیست؟ سربازان در میدان جنگ.
در معامله گری، هدف نهایی داشتن برآیند معاملات مثبت در یک دوره مالی بلند مدت است.
زمانی که درگیر معاملات هستیم از قبل نمی دانیم چه زمانی و کجا قرار است ضرر کنیم و از آنجا که در هر معامله احتمال ضرر وجود دارد، بنابراین به مدیریت سرمایه نیاز داریم.
مدیریت سرمایه دیدگاه محاسباتی و مکانیکی به مسائل دارد و سلیقه ای نیست (از فردی به فرد دیگر تفاوت ندارد).
با مدیریت سرمایه درگیر ریسک های خارج از کنترل نمی شویم و مهمتر از همه در هر معامله مقدار ریسک ما مشخص است و در نتیجه با افت سرمایه های بزرگ مواجه نخواهیم شد.
در ادامه به بررسی مهمترین شاخص های مدیریت سرمایه که در تصویر زیر مشخص شده اند می پردازیم.
نمونه گزارش سامانه معاملاتی متا تریدر 4
نرخ برد (WIN RATE) :
درصد معاملاتی که ضررده نیستند را مشخص می کند. در این شاخص معاملات با بازده صفر جزو معاملات سودده به حساب می آیند.
حس خوب کسب سود
این شاخص مهمترین عامل در روانشناسی معامله گر است و تاثیر مستقیمی بر روحیه معامله گر دارد اما به تنهایی هیچ معنایی ندارد، یعنی معامله گری با نرخ برد بالا لزوما معامله گر خوبی نیست. این شاخص در کنار شاخص های دیگر مدیریت سرمایه که در ادامه گفته می شود معنا پیدا می کند.
هر چه این شاخص بیشتر باشد احتمال سود کردن معامله گر در معاملات بیشتر بوده و در نتیجه تعداد ضررهای متوالی سیستم معاملاتی کاهش می یابد.
نرخ برد بالا به معنای سود بیشتر نیست. برای مثال فرض کنید معامله گری در چهار معامله پشت سر هم در هر کدام 2 دلار سود کرده باشد(8 دلار سود) اما در معامله آخر 10 دلار ضرر کرده باشد، در این مثال نرخ برد 80 درصد است اما بر آیند معاملات منفی است .
از آنجایی که داشتن سیستم معاملاتی با نرخ برد بسیار بالا با توجه به ماهیت احتمالاتی بازار تقریبا غیر ممکن است:
در صورت مشاهده نرخ برد بالای 90 درصد باید سیستم معاملاتی شخص بررسی گردد؛ برای مثال معامله گر ممکن است در معاملات حد ضرر نمی گذارد و یا به صورت دستی معاملات را می بندد که در این حالت این آمار جعلی است و بدان نمی شود اتکا کرد.
از طرفی نرخ برد کمتر از 40 درصد هم مناسب نیست چرا که بیانگر این نکته است که احتمال ضرر کردن در هر معامله بیشتر از سود کردن است.
ریسک به بازده (RW/R) :
این شاخص از تقسیم میانگین سودها بر میانگین ضررها حاصل می شود.
این شاخص بیانگر توانایی سیستم معاملاتی در سود سازی است. این شاخص نیز مانند نرخ برد به تنهایی معنایی ندارد.
ریسک به بازده هر چه بیشتر باشد معاملات شما ضررهای بیشتری را پوشش می دهند و در واقع توانایی سیستم در جبران ضررها افزایش می یابد.
نرخ برد و ریسک به بازده با هم نسبت عکس دارند یعنی هرچه ریسک به بازده معاملات افزایش یابد نرخ برد معاملات کاهش می یابد و با کاهش نرخ برد ضررهای متوالی سیستم افزایش می باید.
کاهش احتمال برد با افزایش ریسک به بازده
در تصویر بالا فرض کنید در نقطه 1 وارد معامله فروش شده ایم. همانطور که می بینیم هر چه اهداف بزرگتری برای معامله تعیین کنیم عایدی ما بیشتر می شود اما به همان نسبت احتمال برد معامله کاهش می یابد زیرا از نقطه ورود دورتر می شویم و احتمال تاچ شدن هدف قیمتی ما هم کمتر می شود.
اگر با بالا بردن ریسک در هر معامله نرخ برد کاهش پیدا نکند، در واقع به سود دهی سیستم معاملاتی کمک کرده ایم.
نرخ ریسک به بازده خیلی زیاد هم به معنای عالی بودن سیستم معاملاتی نیست چرا که در این حالت احتمال برد کاهش پیدا می کند و از طرفی مشخص نیست چه تعداد از معاملات سود بوده است. برای مثال معامله گر در چهار معامله پشت سر هم در هر کدام 2 دلار ضرر میکند اما در معامله آخر 10 دلار سود میکند. در این حالت ریسک به بازده بزرگتر از یک است اما نرخ برد 20 درصد است .
نرخ ریسک به بازده کمتر از نیم(1/2) هم چندان مناسب نیست چرا که در این صورت توانایی سیستم معاملاتی برای جبران ضررها کاهش می یابد. (یعنی در هر معامله کمتر از نصف مقداری که ممکن هست ضرر کنیم احتمال سود داریم)
ریسک کم مدیریت ریسک در فارکس چیست؟ هم به اندازه ریسک زیاد مشکلاتی دارد و معامله گر دچار هزینه فرصت می شود یعنی با اینکه سیستم معاملاتی توانایی کسب سود بیشتر دارد اما معامله گر این سود را از بازار نمی گیرد.
توجه کنید که ریسک به بازده عدد ثابتی نداشته و با توجه به سیستم معاملاتی هر فرد تعیین شود. اینکه بگوییم ریسک به بازده هر چی بیشتر باشد بهتر است یا اعداد ثابتی برای آن در نظر بگیریم یک اشتباه رایج بین معامله گران تازه وارد است و به هیچ وجه منطقی نیست.
همانطور که در تصویر زیر می بینیم با افزایش ریسک تا یک مقطع زمانی بازدهی افزایش می یابد و در نقطه ای به بیشینه این نسبت میرسیم اما از یک مقدار حدی به بعد با افزایش ریسک دیگر تغییری در مقدار بازدهی نداریم و در ادامه با افزایش هر چه بیشتر ریسک، بازدهی کمتر و کمتر می شود.
رابطه ریسک و بازده
بیشتر معامله گران فقط به دنبال افزایش ریسک به بازده در معاملات به منظور سود بیشتر هستند اما توجهی ندارند که مقدار این ریسک باید متناسب با روحیه معامله گر و رفتار سیستم معاملاتی تعیین شود.
شاخص سودآوری (PROFIT FACTOR) :
سودآوری در معامله گری
تا اینجا متوجه شدیم که هیچ یک از دو شاخص بالا به تنهایی بیانگر سودده و ضررده بودن سیستم معاملاتی نیست و این دو شاخص در کنار هم معنا دارند.
از ترکیب دو شاخص بالا شاخص سود آوری حاصل میشود که بیانگر سودده یا ضرر بودن سیستم معاملاتی است.
اگر عدد این شاخص کمتر از یک باشد یعنی نتیجه معاملات ما ضررده است و اگر بزرگتر از یک باشد به معنای سود آور بودن نتیجه معاملات است و اگر یک باشد یعنی نتیجه معاملات صفر(برآیند صفر) است یعنی معامله کردن یا نکردن ما تفاوتی ندارد.
فرمول شاخص سودآوری:
با دقت در این فرمول متوجه می شویم که تعداد معاملات برنده اثر بیشتری در تغییر این شاخص دارد (چون نرخ برد در صورت کسر قرار دارد)، در واقع با افزایش تعداد معاملات برنده این شاخص نیز افزایش می یابد.
در صورت هرگونه تغییر در سیستم معاملاتی این شاخص مجددا باید محاسبه گردد. همچنین برای مقایسه چند سیستم معاملاتی متفاوت و بررسی عملکرد هر کدام می توان از این شاخص بهره برد.
بیشترین معاملات ضررده متوالی (MCL) :
در این شاخص بیشترین دفعات متوالی ضرر در معاملات را محاسبه می کنیم.
شاید سوال شود اصلا چرا به این شاخص نیاز داریم؟
واقعیت این است که انسان همیشه در مواقعی که تحت فشار قرار میگیرد رفتارهای خارج از کنترل و غیر ارادی از خود بروز می دهد که ریشه در نا خود آگاه دارد. حتما براتان پیش آمده که مواقعی که خیلی عصبانی یا ناراحت هستید تصمیمات و رفتارهایی بروز می دهید که بعدا وقتی به آنها فکر می کنید باور نمی کنید که آن رفتارها از شما سر زده است.
وقتی ما ضرر های پشت سر هم داریم بدترین حالت سیستم معاملاتی در حال روی دادن است و در این مواقع معامله گر رفتار های هیجانی و غیر ارادی از خود بروز می دهد. از آنجا که هر معامله گر روحیه ریسک پذیری متفاوت و آستانه تحمل متفاوتی در مواقع ضرر دارد پس باید بدترین حالت ممکن سیستم معاملاتی که همان تعداد ضررهای متوالی است را به دست آوریم که از دو طریق زیر ممکن است:
- از طریق بررسی مدیریت ریسک در فارکس چیست؟ گزارش گذشته سیستم: در این مورد با برررسی گزارش خروجی از متا تریدر و دیگر سامانه های معاملاتی در یک دوره مالی این مقدار را که تحت عنوان تعداد ضررهای متوالی (Maximum consecutive losses) است بدست می آوریم.
- مقدار احتمال برد را از صد کم میکنیم تا مقدار احتمال باخت بدست آید. سپس این مقدار را در تعداد معاملات انجام شده جامعه آماری بزرگ(ماهیانه یا سالیانه) ضرب می کنیم. از آنجا که در بدترین حالت ممکن این ضررها به صورت متوالی رخ می دهند پس در نتیجه عدد حاصل بیشترین ضرر متوالی سیستم را نشان می دهد.
پس از بدست آوردن مقدار بیشترین ضرر متوالی سیستم از هر دو روش، عدد بزرگتر را به عنوان بیشترین ضرر متوالی سیستم در نظر می گیریم.
بیشترین افت سرمایه قابل انتظار (EMDD) :
منظور از بیشترین افت سرمایه قابل انتظار مقداری است که معامله گر از لحاظ روحی در صورت از دست دادن آن می تواند تحمل کند. در اینجا باید مقداری لحاظ شود که مدیریت ریسک در فارکس چیست؟ اگر به یک باره از دست رود شخص دچار ضررهای بیش از حد و غیر قابل تحمل از لحاظ مالی و روحی نشود و این مقدار به صورت درصد بیان می شود.
مثلا معامله گری با توجه با در نظر گرفتن شرایط مالی و روحی خود قادر به تحمل 30 درصد افت سرمایه است.
در نظر گرفتن مقادیر افت سرمایه بیش از 60 درصد توصیه نمی شود.
ریسک در هر معامله (RPT) :
همه شاخص های بالا گفته شد تا بتوانیم نهایتا ریسک در هر معامله (RPT) را محاسبه کنیم.
ریسک در هر معامله
همانطور که فرمانده جنگ به تمام سربازان امکانات یکسان می دهد و یکی را به دیگری ترجیح نمی دهد ما نیز در معاملات باید نگاه مستقل و به دور از تعصب داشته باشیم و در هر معامله باید مقدار ریسک ما ثابت و مشخص باشد. (مثلا یکی از معاملات را به جهت خوش بینی با حجم بیشتر و یکی را با حجم کمتر وارد نمی شویم).
ریسک در هر معامله مدیریت ریسک در فارکس چیست؟ 1 درصد یعنی:
با چه حجمی وارد معامله شوم که در صورت فعال شدن حد ضرر، مقدار ضرر بشود یک درصد اصل سرمایه در اول دوره مالی.
مقدار این پارامتر با توجه به شاخص های بیشترین افت سرمایه قابل انتظار (EMDD) و بیشترین ضررهای متوالی سیستم (MCL) بدست می آید.
فرمول محاسبه ریسک در هر معامله (RPT) :
برای مثال فرض کنید مقدار ریسک قابل تحمل معامله گر 30 درصد باشد و تعداد ضرر های متوالی سیستم معاملاتی 5 عدد باشد، با تقسیم این دو عدد بر هم مقدار ریسک در هر معامله (6 درصد) بدست می آید.
توجه شود که مقدار این پارامتر نباید بیشتر از 10 درصد باشد.
تا اینجا در مورد شاخص های مهم مدیریت سرمایه سخن گفتیم و مقدار ریسک در هر معامله(RPT) را محاسبه کردیم.
در نوشته بعدی به نحوه استفاده از درصد ریسک در هر معامله (RPT) جهت محاسبه حجم ورود به هر معامله می پردازم.
در پایان اگر مطلب برایتان جالب بود، حمایت کنید و در دیگر شبکه های اجتماعی منتشر کنید.
اصول مدیریت ریسک در بازار سرمایه + انواع آن
ریسک ؛ کلمهای است که ممکن است شما را به یاد خطر و چالش بیاندازد. به همین دلیل، افراد ترجیح میدهند از ریسک کردن دوری کنند و از کارهایی که دارای ریسک بالایی است پرهیز نمایند. اما اینکه افراد فکر میکنند ریسک به معنی خطر است، کاملا اشتباه است. زیرا، زمانی که بحث مدیریت ریسک را در نظر بگیریم دیگر نمیتوان ریسک را معادل خطر دانست. بنابراین میتوان گفت، در ذات هر فعالیتی ریسک وجود دارد و زندگی روزمره همه افراد دارای ریسک بوده، اما این نکته را فراموش نکنید که با استفاده از مدیریت ریسک میتوانید از این خطر و چالش در امان باشید و در معرض آن قرار گرفتن را به حداقل برسانید. در این مقاله به مدیریت ریسک در بازارهای مالی پرداختهایم تا بتوانید زمانی که در معرض این ریسک قرار گرفتهاید، بتوانید ریسک موجود در سرمایهگذاری خود را مدیریت کنید. پس، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک یکی از مهمترین اصول در بازار بورس و سرمایهگذاری است. هر چقدر هم که سرمایه داشته باشید برای اینکه بتوانید در بازار بمانید و فعالیت کنید باید بتوانید به طرز صحیح از مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه استفاده کنید.
* در صورت تمایل میتوانید مقاله اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی را مطالعه نمایید.
شما به عنوان یک کاربر وقتی یک معامله انجام میدهید ممکن است 4 حالت به وجود بیاید؛
- سود خیلی بزرگ ⇐ 10 تا 60 درصد
- سود کم ⇐ 10 تا 15 درصد
- ضرر کوچک ⇐ 10 تا 20 درصد
- ضرر بزرگ ⇐ 40 تا 50 درصد
اگر بتوانید جلوی حالت چهارم را بگیرید؛ میتوانید در بورس خیلی موفق باشید.
هدف مدیریت ریسک دقیقاً حذف ضررهای مالی بزرگ است.
فرآیند مدیریت ریسک
فرض کنید بر اساس تحلیلی که انجام میدهید خرید انجام دادهاید؛ اما قبل از اینکه خرید کنید حتما باید حد ضرر را مشخص و مبلغ خرید را محاسبه کنید.
* ضریب ریسک: انتخاب یک عدد بین 1 تا 2
* کل سرمایه: کل پولی که در بورس سرمایهگذاری میکنید.
* درصد حد ضرر: درصدی که برای جلوگیری از ضرر بیش از حد برای خود تعیین کردهاید.
در خصوص ضریب ریسک باید گفت؛ اگر آدم محتاطی هستید و تمایل دارید کمتر ریسک کنید 1 را انتخاب کنید؛ اما اگر آدم ریسک پذیری هستید میتوانید عدد 2 را انتخاب کنید. همچنین، میتوانید هر عددی بین 1 تا 2 را نیز انتخاب کنید؛ مثلا 1/5. عددی که انتخاب میکنید هر چقدر به 1 نزدیکتر باشد، ریسک کمتر؛ و هر چقدر به 2 نزدیکتر باشد، ریسک بیشتر میشود.
یکی از اصول خیلی مهم مدیریت ریسک و سرمایه میگوید:
اگر در یک معامله ضرر کردید، این ضرر باید بین 1 تا 3 درصد از کل مبلغ سرمایه شما باشد. حال این اصل را تبدیل به یک فرمول میکنیم؛
* نکته: ضریب ریسکی که انتخاب کردهاید باید در همه معاملات همان باشد و با همان ضریب کار کنید.
* با حد ضرر 10 درصد، اجازه دارید 10 میلیون خرید انجام دهید.
* با حد ضرر 20 درصد، اجازه دارید 5 میلیون خرید انجام دهید.
و اما یک فرمول سادهتر برای حداکثر مبلغ خرید؛
* بهتر است حد ضرر خود را 10 یا 20 درصد انتخاب کنید؛ زیرا، این حد ضرر یک عدد معقول، منطقی و یک رنج نرمال است تا بتوانید ریسک را بهتر مدیریت کنید.
انواع حد ضرر
- تعیین حد ضرر بر حسب دامنه نوسانات بازار
- استفاده گسترده در اکسپرتهای خودکار
- تناسب با فازهای مختلف بازار
- نقطه ضعف، کارکرد ضعیف به هنگام انتشار اخبار و گزارشهای مهم
انواع ریسک در بازارهای سرمایه
در اینجا، انواع ریسکهایی که یک سرمایهگذار در خرید سهام شرکتها و سرمایهگذاری در بورس با آنها مواجه میشود را معرفی و توضیح خواهیم داد؛
ریسک در یک طبقهبندی کلی به دو دسته تقسیم میشود؛
- ریسک قابل اجتناب یا غیر سیستماتیک
- ریسک غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک
ریسک قابل اجتناب یا غیر سیستماتیک
ریسکی که میتوانیم با استفاده از برخی روشها از آن اجتناب کنیم؛ ریسک های قابل اجتناب میگویند. این ریسک ها اغلب ناشی از خصوصیات خاص شرکتها هستند.
نمونه هایی از ریسک قابل اجتناب
- مدیریت ضعیف شرکت
- درست عمل نکردن سهامداران شرکت
- عدم موفقیت در رقابت با سایر رقبا
- قدیمی شدن محصولات تولیدی شرکت
- و .
که هر کدام از این نمونهها باعث میشود، مشتریان شرکت به تدریج کم و فروش آن کاهش پیدا کند.این ریسک ها منشأ درونی دارند و علت بروز آن، به داخل شرکت مربوط میشود. با توجه به اینکه این نوع ریسک را میتوانیم با به کارگیری برخی روشهای محاسبه به حداقل ممکن برسانیم، از آن به عنوان ریسک قابل اجتناب یاد میشود.
ریسک غیر قابل اجتناب یا سیستماتیک
کنترل این نوع ریسک در اختیار سرمایهگذار نیست. به این گروه از ریسک ها، ریسک غیر قابل اجتناب یا سیستماتیک میگویند. مواردی مثل تغییر نرخ تورم، سیاستهای کلان اقتصادی، شرایط سیاسی و . مواردی هستند که کنترل آنها از اختیار شرکت خارج میکند.
برای مثال؛ تغییر در سیاستهای کلان اقتصادی و افزایش یا کاهش نرخ ارز و یا نرخ تورم میتواند به طور مستقیم در وضعیت درآمد-سود و میزان سودآوری شرکتها تاثیر بگذارد و طبیعتاً ارزش سهام آنها را تحت تاثیر قرار دهد. اینگونه ریسک ها را ریسک های سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب میگویند، زیرا کنترل آنها از اختیار سرمایهگذار خارج است.
و اما چگونه میتوانیم ریسک قابل اجتناب را به حداقل ممکن رساند؟
به این ضربالمثل دقت کنید؛
همه تخممرغها را در یک سبد قرار ندهید، اگر از شما بپرسند منطق این ضربالمثل چیست؟ همه شما میگویید که ریسک آن کاهش پیدا میکند. چون اگر یکی از سبدهای تخممرغ به زمین بیافتد و تخممرغهای آن بشکند سبدها و تخممرغهای دیگر همچنان سالم میمانند. در مباحث مرتبط با بورس هم تئوری بسیار معروفی به نام تئوری سبد وجود دارد که بر پایه همین ضربالمثل تشکیل شده است. بر اساس این تئوری، سرمایهگذار میتواند با متنوع کردن سبد سرمایهگذاری خود و انتخاب داراییهای بسیار متنوع به جای چند دارایی محدود ریسک های قابل اجتناب را در سرمایهگذاری خود به حداقل ممکن برساند. بنابراین، هر اندازه سبد سرمایهگذاری متنوعتر باشد؛ ریسک سرمایهگذاری هم کمتر میشود. بر پایه تئوری سبد، متخصصان بازار سرمایه توصیه میکنند؛ به جای اینکه فرد یک یا چند سهم از شرکتهای محدودی را خریداری کند، سهام شرکتهای متنوع از صنایع مختلف را خریداری نماید و حتی در سبد سرمایهگذاری خودش اوراق بهادار بدون ریسک مثل اوراق مشارکت و دیگر موارد را هم داشته باشد. مجدداً این نکته را یادآوری کنیم که، با متنوعسازی سبد سرمایهگذاری تنها میتوانید حذف ریسک های قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک را به حداقل برسانید و حذف ریسک های غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک از کنترل یا اختیار سرمایهگذار خارج است. البته، با حذف یا کاهش ریسک های قابل اجتناب عملاً بخش عمدهای از ریسک هایی که سرمایهگذار با آنها مواجه است، کاهش پیدا میکند.
مدیریت ریسک در بازارهای مالی
یکی از مهمترین مواردی که یک سرمایهگذار نیاز دارد در طول معاملات به آن دقت زیادی کند، مدیریت ریسک میباشد. این مورد یکی از مهمترین موارد در تصمیمگیریهای معاملاتی میباشد. مانند پدال گاز در ماشین است که استفاده نابجا از آن میتواند باعث از بین رفتن قسمت یا تمامی سرمایه شود. مدیریت، میزان ریسک یا درگیر کردن درصدی از حساب در یک معامله است که با شناخت از استراتژی و میزان تاییدات انجام میشود.
به عنوان مثال؛ شما همیشه نمیتوانید با سرعت 100 کیلومتر در ساعت رانندگی کنید، ممکن است در یک کوچه با 10 کیلومتر، در یک جاده لغزنده 15 کیلومتر و در یک اتوبان اگر شرایط مساعد باشد میتوانید با 100 یا 120 کیلومتر اقدام به رانندگی کنید. پس اینکه شما چه جایی پدال گاز را فشار بیشتری دهید تا بتوانید سریعتر به مقصد برسید به مدیریت ریسک شما با توجه به خیابان، اتوبان و یا لغزندگی جاده و سایر عوامل در آن بستگی دارد.
در بازارهای مالی نیز به همین گونه است.
به عنوان مثال؛ شما میتوانید نسبت به شرایط بازار و انتخاب ضریب ریسک خود یک معامله خوب و پر سود انجام دهید. همه اینها بستگی به صبر در معاملات با استراتژیهای کارآمد و تاییدات بالاتر، شرایط بازار و بازدهی آن و البته نوع مدیریت ریسک شما دارد. افرادی که عادت دارند، صبر کنند تا معاملات با شرایط خوب و تاییدات خوب به وجود بیاید؛ معاملات کمتر ولی سوددهتری انجام داده و قاعدتاً نتایج بهتری را خواهند مدیریت ریسک در فارکس چیست؟ دید و راحتتر معاملات خود را انجام میدهند.
هیچ چیز برای سرمایه گذار نباید مهمتر از توانایی خوابیدن آسوده در شب باشد.
نتیجه بحث
احتمال انحراف بازده واقعی سرمایهگذاری از بازده پیشبینی شده آن، ریسک گفته میشود. ریسک همچنین، شامل احتمال از دست رفتن همه یا بخشی از اصل سرمایهگذاری نیز میشود. برای سنجش ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد. یکی از مهمترین معیارهای این سنجش، انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است.
مدیریت ریسک ؛ جلوگیری از ضررهای بزرگ، انتخاب حد ضرر برای خریدهای خود، به دست آوردن حداکثر مبلغ خرید در هر معامله از طریق فرمول گفته شده میباشد. سرمایهگذاران همیشه باید در ذهن داشته باشند که مهمترین معیار این نیست که چقدر بازدهی به دست آوردهاند بلکه بازدهی در مقابل ریسک متحمل شده مهم است.
آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس
سالها پیش وقتی در بازار طلای تهران فعالیت میکردم، اسم فردی به گوشم خورد که میگفتند خیلی خوب کار میکند و همیشه فکر میکردم این فرد از نظر تکنیکال و فاندمنتال در سطح بالایی است.چند ماه بعد خیلی اتفاقی با این فرد برخوردی داشتم و توانستم ۲ ساعتی با او صحبت کنم. وقتی از نحوه کارش برای من صحبت میکرد به این نتیجه رسیدم که او اصلاً روش تکنیکال را نمیشناخت و از نظر فاندمنتال هم از دید من در سطح استانداردی نبود.(پیشنهاد میکنم مقاله ساعت کار فارکس را هم بخوانید)
این سؤال مهم برای من به وجود آمد که این فرد چگونه از بازار بسیار پرتلاطم میتواند سودهای بسیار خوبی کسب کند ؟؟؟
وقتی با سؤالهایم بیشتر در استراتژی معاملاتی او ریز شدم، به این نتیجه رسیدم که او مدیریت سرمایه و ریسک را در کلاس بسیار بالایی رعایت میکند و این مدیریت سرمایه را بهواسطه تجربهای که در معاملاتش از بازار کسب کرده بود، به دست آورده است.این فرد بعد از زیانهای زیادی که به سرمایهاش تحمیل شد به این نتیجه رسیده بود که:
- در هر شرایطی از بازار، به زیان جا ندهد.
- در هر شرایطی از بازار، به سود جای زیادی دهد
- نقطه ورود اهمیت ندارد و مهم نقطه خروج است. جایی که باید از معامله فرار کرد
- این فرد در ابتدا با درصد کمی از سرمایهاش وارد معامله میشد و اگر بازار در جهت تفکر او حرکت میکرد حجم سرمایهگذاری را افزایش میداد
- این فرد اگر بازار را به شکلی میدید که مخالف نظر اولیه خود است پله کانی معاملات خود را میبست و غیره
دوستان در بورس اوراق بهادار موردی که معامله گر را به درآمد مستمر میرساند مدیریت ریسک و سرمایه در بورس است. در این ویدیو سعی کردیم به صورت جامع و با بیانی ساده به آموزش مدیریت ریسک و سرمایه در بورس ایران بپردازیم.
روش کار معامله گران حرفهای
معامله گران حرفهای جهان با روشهای متفاوتی به این سطح معامله گری رسیدهاند، ولی همه آنها در یک نکته مشترک هستند. آنها از روشهای معاملاتی پیچیده بهشدت دوری میکنند و روش شخصی خود را خلق کردهاند که برگرفته از چند بند ساده ولی کارآمد است. آنها در طی زمان، روش معاملاتی خود را کاملاً شناخته و از بعدهای متفاوتی آن را مورد آزمایش قرار دادهاند؛ بهطوریکه به آن ایمان آوردهاند و با همین روش به بلوغ معامله گری خود رسیدهاند. این افراد بیشتر تمرکز خود را روی مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه گذاشته و با یک روانشناسی قوی به آن وفادار میمانند.(مقاله آیا بیت کوین قانونی است را هم مطالعه کنید)
مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه در بورس ۲ مورد بسیار متفاوت هستند و کارایی آنها نیز در سیستم معاملاتی بسیار پرنگ است. مدیریت ریسک در بورس و مدیریت سرمایه در بورس ضامن بقای معامله گر در مسیر معامله گری است.
مدیریت سرمایه در بورس ایران:
مدیریت سرمایه مانند سُکان کشتی است، سُکان بهتنهایی کشتی را به مقصد نمیرساند ولی بدون سُکان هم بعید است بتوان به مقصد رسید.
مدیریت ریسک در بورس ایران:
مدیریت ریسک در بورس یکی از مهمترین پایههای رسیدن به سطح معامله گری حرفهای است. یک معامله گرحرفهای که قصد دارد مدیریت ریسک قدرتمندی را برای خود طراحی کند، باید بر حرکات قیمت در بازارهای موردتوجه خود، اشراف کامل داشته باشد. پس فردی میتواند مدیریت ریسک حرفهای طراحی کند که روندهای حرکتی قیمت را در بازار بشناسد.(برای طراحی مدیریت ریسک کارا معامله گر باید به تحلیل تکنیکال یا فاندامنتال اشراف داشته باشد)
به معنی واقعی کلمه:
مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه اساس تبدیل شدن به معامله گر حرفهای است.
نکته بسیار مهم در مورد مدیریت ریسک و سرمایه در بورس:
معاملهگر حرفهای بر اساس شرایط بازار، ریسک معاملات خود را تغییر میدهد.
مثال
وقتی شرایط بازار بحرانی است، معاملهگر حرفهای با ریسک پایین کار میکند.
وقتی شرایط بازار قابل پیشبینی است، معاملهگر حرفهای با ریسک بالا کار میکند.
وقتی شرایط بازار در حالتی است که امکان به وجود آمدن بحران وجود دارد، معاملهگر حرفهای با ریسک متوسط کار میکند.
فیلم آموزش مدیریت سرمایه در بازار های جهانی از رضا خانتاراج
مدیریت سرمایه چیست؟: مدیریت سرمایه مفهومی است که منجر به حفظ سرمایه شما میشود و مهمترین مهارت در معامله گری میباشد. در این مقاله نشان میدهیم که مدیریت سرمایه اهمیت فراوانی در کاهش ضرر و زیان دارد و منجر به جلوگیری از کاهش سرمایه شما می شود.
مدیریت سرمایه که همچنین مدیریت ریسک نامیده می شود، مفهومی کلیدی است که باید از آن استفاده کنید و تمرکز اصلی خود را بر روی آن بگذارید. این مفهوم به ما کمک میکند تا ضرر و زیان در بازار نزولی را کاهش دهیم.اصل اساسی در مدیریت سرمایه این است که فقط باید بخش کوچکی از کل سرمایه خود را برروی یک معامله بخصوص سرمایه گذاری کنیم.
بسیاری از معاملهگران حرفه ای تمایل ندارند که بیشتر از ۱ تا ۲ درصد از کل حساب معاملاتی خود را در یک معامله بخصوص سرمایه گذاری کنند. با این کار ریسک به شدت کاهش می یابد چون درصد زیادی از سرمایه خود را حفظ کرده ایم.
یک درصد ریسک برای هر معامله به این معنی است که اگر در ۲۰ معامله ضرر کنیم، آنگاه بیشتر از۸۰ درصد از سرمایه اولیه را سود می کنیم. اما اگر برای هر معامله ۵ درصد ریسک کنیم و در ۲۰ معامله با زیان مواجه شویم، آنگاه کمتر از ۴۰ درصد از کل سرمایه اولیه باقی می ماند.
مدیریت سرمایه امری کاملا خصوصی میباشد و با توجه به شخصیت، روحیات و اهداف شخص میتواند متفاوت باشد. این امر شدیدا به خود شناسی نیازمند است . اینکه او در چه سنی قرار دارد و چه زمانی به چه چیزی میخواهد برسد، امری کاملا ضروری در تعیین اهداف سرمایه گذاری های اوست.
مدیریت سرمایه، علمی است که نه تنها به بقای سرمایه شما کمک خواهد کرد. بلکه اگر به نحو درست مدیریت شود قطعا باعث افزایش سرمایه شما خواهد شد. پس هر شخصی بایستی سرمایه خود را در جهت درست مدیریت نماید که با توجه به مدلهای سرمایه گذاری شخص، بازدهی سرمایه او میتواند متفاوت باشد.
در این مطلب قصد داریم ویدیوی آموزش مدیریت سرمایه در بازار فارکس از رضا خانتاراج را باز نشر کنیم .در این آموزش آقای رضا خانتاراج مثال های کاربردی مدیریت ریسک و سرمایه برای انواع حساب از نظر حجم بالانس زده اند. همچنین پیشنهاد میکنیم مطلب کتاب مدیریت سرمایه را نیز بخوانید.همچنین در این ویدیو با نحوه کار ماشین حساب سود مرکب فارکس (Forex Compounding Calculator ) آشنا میشوبد