روند در تحلیل تکنیکال

چطور خط روند بکشیم و از آن برای پیشبینی بازار استفاده کنیم؟
یکی از مهمترین مباحث تحلیل تکنیکال شناسایی و ترسیم خطوط روند است. در واقع به کمک خطوط روند شما میتوانید سطوح مهمی مانند مقاومت و حمایت را شناسایی کنید و بر اساس آن به خریدوفروش بپردازید. در این مقاله میتوانید با خطوط روند و مقدمات ترسیم آن بیشتر آشنا شوید.
سرفصلهای این آموزش
خطوط روند چیست؟
در بازارهای مالی، به خطوط صافی که روی نمودارها ترسیم میشوند، خطوط روند میگویند. این خطوط نقاط دادهای خاصی را به هم متصل کرده و معامله گران و تحلیل گران با استفاده از این خطوط قادر به پیشبینی حرکت قیمتها و همچنین شناسایی روند بازار خواهند بود.
خطوط ترند یا روند یکی از اساسیترین ابزارها در تحلیل تکنیکال به شمار میآیند. از این خطوط به طور گسترده در بازارهای سهام، ارزهای فیات (کاغذی)، بازار مشتقات و بازار رمزارزها استفاده میشود.
اساساً، خطوط روند مانند سطوح حمایت و مقاومت عمل میکنند با این روند در تحلیل تکنیکال تفاوت که این خطوط دارای شیب هستند. به همین ترتیب شب خطوط روند میتواند مثبت یا منفی باشد. هرچه شیب خط بیشتر باشد، روند قویتر است.
میتوان خطوط روند را به دو دسته اصلی صعودی (روند صعودی) و نزولی (روند نزولی) تقسیم کرد:
- روند صعودی: همانطور که از نام روند صعودی مشخص است، یک خط روند صعودی، از اتصال حداقل دو نقطه در کف یک نمودار ترسیم میشود. همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است، دو یا چند نقطه در کف به هم متصل شدهاند.
- روند نزولی: در مقابل روند صعودی یک خط روند نزولی از اتصال حداقل دو نقطه در سقف یک نمودار ترسیم میشود. دو یا چند نقطه در سقف به هم متصل شدهاند.
تفاوت بین این دو خطوط در نقاطی است که برای رسم آن انتخاب میکنید. در یک روند صعودی، خطوط با استفاده از نقاط کف نمودار ترسیم میشوند (بهعنوانمثال، انتهای شمعها (Candle) پایینترین نقاط قیمتی را نمایش میدهند). از طرف دیگر ، خطوط روند نزولی با استفاده از نقاط سقف قیمتها رسم میشوند.
چگونه میتوان از خطوط روند برای پیشبینی بازار استفاده کرد؟
خطوط روند با توجه به نقاط بالا و پایین نمودار به شما نشان میدهد که روند اصلی به چه قیمتی واکنش نشان داده و دچار مشکل شده است و یا در چه قیمتی تست شده و سپس به روند قبلی خود ادامه میدهد.
میتوان با رسم خطوط روند بلندتر نقاط مهم آینده را نیز پیشبینی کرد. خط روند ممکن است چندین بار به وسیله قیمت آزمایش شود اما تا زمانی که قیمت موفق به شکست خط روند نشود، روند معتبر خواهد بود.
با اینکه میتوان از خطوط روند در انواع نمودارهای متفاوت استفاده کرد اما اغلب در نمودارهای مالی بر اساس قیمت مورد استفاده قرار میگیرند و اطلاعات کلیدی را در خصوص عرضه و تقاضای بازار ارائه میکنند. به این ترتیب که خط روند صعودی نشاندهنده افزایش قدرت خرید است یا به عبارتی تقاضا بیشتر از عرضه است. درحالیکه خطوط روند نزولی به معنای افت قیمت و عرضه بالاتر از تقاضاست.
هرچند نباید در این میان از حجم معاملات غافل شد. بهعنوانمثال زمانی که قیمت در حال افزایش است، اگر حجم معاملات افزایش پیدا نکند و یا در حال کاهش باشد، اغلب تصور غلطی از افزایش تقاضا ایجاد میشود.
خطوط روند و سطوح مقاومت و حمایت
از خطوط روند برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میشود و این دو مفهوم، یکی از کلیدیترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال هستند. خط روند صعودی نشاندهنده سطح حمایت است و این به این معنی است که احتمال افت قیمت از آن سطح بسیار بعید است. خط روند نزولی نشاندهنده سطوح مقاومت است و سطح مقاومت به این معنی است که بهاحتمالزیاد قیمت از این سطح بالاتر نخواهد رفت.
اگر سطوح حمایت و مقاومت شکسته شوند، چه به سمت نزولی و چه صعودی ممکن است روند کل بازار نامعتبر تلقی میشود. هنگامیکه این سطوح کلیدی موفق به حفظ روند خود نباشند، جهت بازار تغییر میکند.
البته فراموش نکنید که تحلیل تکنیکال تا حدی جهتدار است. بنابراین هر فرد نمودار را با دید خود تحلیل کرده و در نتیجه رسم خطوط هر فرد با دیگری متفاوت است. نتیجتاً برای کاهش ریسک از چندین متد تحلیل تکنیکال استفاده کرده و در این میان تحلیل بنیادین را از یاد نبرید.
رسم خطوط معتبر روند
در واقع هر دو نقطهای را در یک نمودار میتوان به یکدیگر متصل کرد. اما اکثر نمودار شناسان بر این باورند که برای معتبر شدن یک خط روند بهتر است سه یا تعداد نقاط بیشتری را به یکدیگر متصل کنید. در یکی از روشها، میتوان از دو نقطه ابتدایی به عنوان تعیین روند احتمالی استفاده کرد و نقطه سومی (که در آینده نمایان خواهد شد) میتواند به عنوان اعتبار و تأییدکننده خطوط ترسیمشده ایفای نقش کند.
بنابراین، اگر قیمت سه یا چند بار با خط روند تماس پیدا کند اما آن را نشکند، میتوان روی خط روند حساب باز کرد. تست چندینباره یک خط روند نشان میدهد که شاید این روند صرفاً حاصل از نوسانات تصادفی قیمت نیست.
تنظیمات مقیاس
برای ایجاد یک خط روند معتبر دو نکته بسیار مهم وجود دارد. یکی انتخاب تعداد نقاط مناسب و دیگری در نظر گرفتن تنظیمات مناسب هنگام ترسیم است. از جمله مهمترین تنظیمات نمودار، تنظیمات مربوط به مقیاس است.
در نمودارهای مالی، مقیاس وابسته به تغییر رفتار قیمت است. دو مقیاس محبوب در این زمینه مقیاس حسابی و نیمه لگاریتمی است.
در نمودار حسابی با حرکت قیمت به سمت بالا یا پایین تغییرات به همان اندازه در محور Y نمایش داده میشوند. این در حالی است که در نمودارهای نیمه لگاریتمی تغییرات به صورت درصد بیان میشوند.
در نمودار حسابی تغییر قیمت از ۵ دلار به ۱۰ دلار با همان فاصله تغییر قیمت از ۱۲۰ دلار به ۱۲۵ دلار نمایش داده میشود. اما در نمودار نیمه لگاریتمی تغییر قیمت از ۵ دلار به ۱۰ دلار به صورت ۱۰۰ درصد نمایش داده میشود و در مقابل تغییر قیمت از ۱۲۰ به ۱۲۵ تنها افزایش ۴ درصدی دارد. پس طبعاً تغییر قیمت از ۵ به ۱۰ فضای بیشتری را در نمودار اشغال خواهد کرد.
هنگام ترسیم خطوط روند، توجه به تنظیمات مقیاس اهمیت بسیاری دارد. در واقع بر این اساس در هر نمودار ممکن است کف و سقف متفاوتی ایجاد شده و خطوط روند رسم شده نیز متفاوت باشند.
سخن پایانی
گرچه خطوط روند ابزار مفیدی برای تحلیل تکنیکال به شمار میروند، اما استفاده از تنها این ابزار، ممکن است نتایج قابل اعتمادی نداشته باشد. انتخاب نقاطی که برای ترسیم خطوط روند استفاده میشود، بر میزان دقت نمایش چرخههای بازار و روند واقعی تأثیر گذاشته و آنها را به صورت جهتدار و بیطرف نگه نمیدارد.
بهعنوانمثال، برخی از نمودار شناسان، سایههای شمع را در ترسیم خود در نظر نمیگیرند و خطوط روند را صرفاً بر اساس بدنه شمعها رسم میکنند. اما برخی دیگر ترجیح میدهند سایه شمع را هم برای در نظر گرفتن نقاط کف و سقف مورد استفاده قرار دهند.
بنابراین ، مهم است که از خطوط روند همراه با سایر ابزارها، اندیکاتورها و شاخصهای نمودار استفاده کنید. نمونهها و شاخصهای تحلیل تکنیکال شامل: Ichimoku Clouds ، Bollinger Bands (BB) ، MACD ، Stochastic RSI ، RSI و میانگین متحرک (Moving average) است.
خط روند در تحلیل تکنیکال
اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است! چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان میدهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل میگیرد که به ترتیب به عنوان خط حمایت و مقاومت عمل میکنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. در بحث آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه میشود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید!” چرا که طبق اصول سهگانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمتها بر اساس روندها است” برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، فرصت خرید است (به دلیل تمایل قیمتها به افزایش بیشتر) و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود (به دلیل تمایل قیمتها به کاهش بیشتر).
خط روند چیست؟
تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل میگیرند حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار میگیرد هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend. از آنجایی که “قیمتها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند.
انواع خط روند
روند صعودی
با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود میآید که به آن خط روند صعودی میگویند دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به افزایش دارند.
روند نزولی
با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود میآید که به آن خط روند نزولی میگویند دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایینتر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمتها تمایل به کاهش دارند.
روند خنثی (ساید)
در روند خنثی، قیمتها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش!
اعتبار خطوط روند
اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر خواهد بود 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.
خط روند (Trendline) | روش رسم خط روند و انواع آن در تحلیل تکنیکال
مفهوم خط روند در علم تحلیل تکنیکال به معنای رفتار قیمت میباشد، که تمامی نوسانات افزایشی و کاهشی قیمت را شامل میشود.
خطوط روند کمک میکند تا نقاط صعود یا نزول مجدد را پیشبینی کنیم و در بهترین زمان ممکن ورود یا خروج از معامله را انجام دهیم.
خط روند (Trendline) چیست؟
یکی از پرکاربرد ترین ابزارها در تحلیل تکنیکال خطوط روند میباشد، خط روند نشانگر جهت حرکتی قیمت میباشد و برای تشخیص و تایید روند بازار مورد استفاده قرار میگیرد.
مهم ترین فاکتوری که باعث موفقیت در بازار های مالی میباشد همین است که روند کلی بازار را تشخیص دهیم و در همان جهت معامله کنیم.
به صورت کلی روندها را با توجه به سقف و کف هایی که تشکیل میدهند میتوان به سه نوع: صعودی، نزولی و خنثی تقسیم کرد.
روند صعودی (Bullish Trend)
در روند صعودی هر کدام از سقف ها بالاتر از سقف قبلی و هر کدام از کف ها بالاتر از کف قبلی قرار میگیرد و روند صعودی را تشکیل میدهد.
در اینگونه مواقع معامله گران با توجه به شواهدی که از روند بازار و سقف و کف ها مشاهده میکنند انتظار صعود قیمت دارند، و برای سناریو های خرید آماده میشوند.
در این روند قیمت به نقاط حمایتی واکنش نشان میدهد که با برخورد به آن ها قیمت به بالا حرکت میکند، بنابر این خط روند در اینجا به عنوان یک خط حمایتی عمل میکند.
پیشنهاد مطالعه: الگوهای شمعی ژاپنی
روند نزولی (Bearish Trend)
در روند نزولی هر کدام از کف ها پایین تر از کف قبلی و هر کدام از سقف ها پایین تر از سقف قبلی قرار میگیرد و روند نزولی را تشکیل میدهد.
در این روند با وصل کردن سقف ها به یک دیگر خطی تشکیل میشود، که به آن خط روند نزولی گفته میشود.
در اینگونه مواقع با توجه به شرایط و شواهد بازار که از سقف ها و کف ها و روند بازار مشاهده میشود، معامله گران برای سناریو فروش آماده میشوند.
در این روند قیمت به نقاط مقاومتی واکنش نشان میدهد که با برخورد به آن ها قیمت رو به پایین حرکت میکند.
مقاله پیشنهادی: بازار روند دار
پیشنهاد مطالعه: آموزش فیبوناچی
روند خنثی (Sideway)
در این روند سقف ها و کف ها بایکدیگر برابرند و در یک راستا قرار میگیرند، و اگر قیمت حداقل دوبرخورد با سقف و دو برخورد با کف داشته باشد باعث تشکیل الگویی به نام مستطیل میشود.
در اینگونه مواقع با توجه به اینکه سقف ها و کف ها در یک راستا قرار دارد، قیمت به نقاط حمایتی و مقاومتی واکنش نشان میدهد، و معامله گران در کف برای سناریو خرید و در سقف برای سناریو فروش آماده میشوند.
پیشنهاد مطالعه: امواج الیوت
روش رسم خط روند
برای رسم خط روند حداقل به دو کف (در روند صعودی) یا دو سقف (در روند نزولی) نیاز داریم.
اما برای تایید اعتبار آن خط روند، باید حداقل سه برخورد داشته باشیم.
در روند صعودی باید هر کف جدید بالاتر از کف قبلی و در روند نزولی هر سقف پایین تر از سقف قبلی تشکیل شود.
در روند صعودی اگر سقف ها بالاتر از هم قرار داشته باشند احتمال ادامه روند بیشتر است و در روند نزولی بالعکس آن یعنی اگر کف ها پایین تر قرار داشته باشند.
این نکته را هم مد نظر قرار دهید، که هیچگاه تعصب شخصی را در تحلیل خود دخیل نکنید و هرگز سعی نکنید چند نقطه را به زود به هم متصل کنید تا خط دلخواه شما ترسیم شود.
مطالعه بیشتر: الگوهای هارمونیک
اعتبار خطوط روند
اعتبار خطوط روند مانند اعتبار خطوط نواحی حمایت و مقاومت میباشد، که هرچه اعتبار این خطوط بیشتر باشد احتمال شکست آن خط در آینده کمتر میشود.
اعتبار خطوط را میتوان توسط سه پارامتر مورد بررسی قرار داد:1.تعداد دفعات برخورد 2.روند در تحلیل تکنیکال قدرت و زاویه خط 3.تایم فریم تحلیل.
1.تعداد دفعات برخورد
هر چه تعداد دفعات برخورد به خط روند بیشتر باشد اعتبار آن خط بیشتر میشود، و نشان از تمایل بازار برای ادامه روند فعلی را نشان میدهد، تعداد برخورد ها باید منطقی باشد و فاصله آن ها نباید خیلی زیاد یا کم باشد، و دو برخورد در کنار یکدیگر را میتوان به عنوان یک برخورد در نظر گرفت.
این نکته را باید مد نظر قرار داد که خطوط روندی که بالای سه برخورد دارند برای ما دارای اهمیت میباشند.
2.قدرت و زاویه خط روند
قدرت روند در بازار میتواند نشان دهنده علایم مختلفی باشد، هرچه قدرت کندل ها بیشتر باشد شیب خط بیشتر میشود، و نشان از قدرت در بازار میباشد که البته اعتبار و استحکام خط روند نیز کمتر میشود و هر چه شیب خط کمتر شود نشان از فشار دو طرفه در بازار میباشد و وضعیت خنثی به خود میگیرد.
3.تایم فریم تحلیل
در تمام تایم فریم های تحلیلی میتوان خطوط روند ترسیم کرد، اما هر چه خطوط روند در تایم های بالاتر رسم شوند، از اهمیت بیشتری برخوردارند چون احتمال پایدار بودن و استحکام آن بیشتر میشود.
خطوط روند داخلی
به خطوطی که قیمت از میان آن عبور کرده ولی بارها به عنوان سطح حمایت و مقاومت عمل کرده و واکنش های خوبی قیمت به آن داشته را خط روند داخلی میگویند.
پیشنهاد مطالعه: پرایس اکشن
شکست خط روند (Break out)
شکست خط روند یا (Break out) به شرایطی گفته میشود که نمودار قیمتی خط روند را قطع کند، این اتفاق هشداری برای پایان روند قبلی و شروع روندی جدید میباشد.
شکست خط روند میتواند در تمام حرکات صعودی، نزولی و ساید رخ دهد.
شرایط تایید شکست معتبر
شرایط شکست زمانی اتفاق میافتد که کندل تاییدی مشاهده شود، یعنی عبور یک کندل فول بادی و بسته شدن بیش از نیمی از آن پشت خط یا عبور چندین کندل معمولی و فاصله گرفتن از خط شکسته شده، معمولا شکست خط روند با الگو همراه میشود که این میتواند اعتبار روند در تحلیل تکنیکال شکست را بالا ببرد و همچنین بعد شکست احتمال پولبک وجود دارد.
شکست ناموفق یا فیلد شده (Fake Breakout)
گاهی اوقات قیمت به دلیل نوساناتی که دارد به داخل خط روند نفوذ میکند اما دوباره قیمت باز میگردد و به روند حرکتی خود ادامه میدهد، اما در اینجا بین معامله گران مختلف این شک و تردید به وجود می آید که آیا خط روند شکسته شده است یاخیر، در اینطور مواقع که بیرون زدگی از خط ایجاد شده آن را باید به صورت ناحیه در نظر گرفت بدلیل اینکه در آینده بازار، احتمال دارد قیمت به همان اندازه به خط روند نفوذ کند و دوباره به حرکت قبلی خود ادامه دهد.
در تصویر اول خط روند با برخورد های خوب و منظم مشاهده میکنید که مربوط به قبل از شکست فیلد شده میباشد که آن را میتوان به صورت یک خط روند در نظر گرفت.
در تصویر دوم همانطور که مشاهده میکنید یک شکست ناقص صورت گرفته که قیمت بعد از آن به روند قبل خود ادامه داده که در این صورت خط روند باید به صورت ناحیه در نظر گرفته شود، بدلیل اینکه در آینده امکان داره دوباره همین اتفاق رخ دهد.
استراتژی معامله با خط روند
خطوط روند معتبر میتواند ابزار خوبی برای معامله باشد و از آنها میتوان در جهت روند یا خلاف جهت سیگنال دریافت کرد.
روش های زیادی برای استفاده از خطوط روند وجود دارد که میتوان به دومورد آن اشاره کرد:1.معامله هنگام برخورد به خط روند 2.معامله هنگام شکست خط روند.
1.معامله هنگام برخورد به خط روند
در این استراتژی خطوط روند به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل میکند و از آن میتوان در تایم فریم های مختلف استفاده کرد، به این صورت که قیمت پس از برخورد به خط روند معتبر، در جهت روند وارد معامله میشویم.
2.استراتژی شکست خط روند
استراتژی شکست خط روند توسط بسیاری از معامله گران استفاده میشود، طبق این استراتژی زمانی که خط روند معتبر شکسته شد، دو حالت مختلف اتفاق میافتد، یا یه خط روند شکسته شده مجددا باز میگردد و آن را لمس میکند یا کلا پس از شکست خط روند مجددا برگشتی ندارد و به روند خود ادامه میدهد.
اگر قیمت مجددا خط روند شکسته شده را لمس کرد، میتوان در آن نقطه وارد معامله شد.
به طور کلی برای این که بتوانیم حرکات بزرگ بازار را با کمترین ریسک ممکن شکار کنیم بهتر است که جهت روند بازار را تشخیص دهیم و با برخورد به خطوط روند معتبر که بالای سه برخورد دارند وارد معامله شویم و بهتر است که خطوط روند را همیشه به صورت ناحیه ای در نظر بگیریم تا وقتی شکستی کوچکی بدلیل نوسانات بازار ایجاد شد سیگنال اشتباهی دریافت نکنیم.
نکات مهم درباره خط روند در بورس
اگر به تازگی وارد بازار بورس شده باشید و تحلیل تکنیکال (فنی) را برای ترید کردن انتخاب کرده باشید، یکی از پرکاربردترین اصطلاحاتی که به گوشتان میخورد، خط روند در بورس است. خطوط ترند بخش مهمی از تحلیل فنی و معامله بر اساس نمودارها هستند که اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرند، ابزاری مفید، شفاف و نسبتاً ساده برای معاملهگران به حساب میآیند و در غیر این صورت، نه تنها کارآمد نبوده، بلکه به ضرر و زیان ختم خواهند شد. از این رو آشنایی با نحوه استفاده از خطوط روند میتواند معاملهگر را به سمت برد یا باخت هدایت کند. در ادامه این مطلب به معرفی این مفهوم و نحوه استفاده از آن میپردازیم. با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
خط روند در بورس یا ترند لاین چیست؟
خطوط روند یا Trendline خطوطی هستند که معاملهگران با وصل کردن مجموعهای از قیمتها روی نمودار تغییرات قیمت سهام ترسیم میکنند. این خطوط به راحتی قابل تشخیص هستند و معاملهگر بر مبنای خط حاصله ایده تقریباً خوبی از جهت حرکت سهام موردنظر به دست میآورد. ترندلاینها در محور فوقانی یا تحتانی نمودار ترسیم میشوند و ضمن نمایش بصری از مقدار حمایت و مقاومت در هر بازه زمانی، جهت غالب قیمت را به ما نشان میدهند.
بگذارید سادهتر بگوییم، زمانی که یک سهم در طول یک دوره معاملاتی پیوسته نقاط بیشینه و کمینه بالاتری میسازد، گفته میشود که روندی صعودی دارد. با اتصال بالاترین سطوح (نقاط بیشینه) به یکدیگر، یک خط روند ایجاد میشود که نشان میدهد میزان تقاضا برای آن سهم زیاد است.
در این حالت معاملهگر زیرک سهم را در یکی از این نقاط کمینه خریداری میکند و در نقطه بیشینه بعدی میفروشد. البته میتوان سهم را نگه داشت و سوار بر موج ترند، آنقدر صبر کرد تا سود بیشتری به دست آورد. به همین ترتیب زمانی که یک سهم مدام نقاط بیشینه و کمینه پایینتری میسازد، روند نزولی بازار آن سهم را در دست گرفته است.
مفهوم خطوط روند در بورس
خط روند در بورس یکی از مهمترین ابزارهایی است که توسط تحلیلگران فنی مورد استفاده قرار میگیرد. میدانیم که تحلیلگران فنی به جای بررسی عملکرد قیمت سهم در گذشته یا سایر اصول اساسی، به دنبال روندهای مربوط به قیمت هستند تا بتوانند مسیر حرکت قیمتهای بازار را شناسایی کنند. تحلیلگران فنی معتقدند این روندها دوستان ما هستند و شناسایی آنها اولین گام ایجاد یک معامله خوب است.
برای ایجاد خط روند، یک تحلیلگر باید حداقل دو نقطه در نمودار قیمت داشته باشد. حال فاصله زمانی بین این نقاط (در ادامه بیشتر به آن میپردازیم) میتواند بازه یک یا پنج دقیقهای باشد یا ممکن است معاملهگر بخواهد نمودارهای روزانه یا هفتگی را مورد بررسی قرار دهد. فرض کنیم سهم شرکت الف با ۳۵ هزار تومان معامله میشود و در دو روز به ۴۰ هزار تومان و در سه روز به ۴۵ هزار تومان میرسد. در این حالت تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم دارد که از ۳۵ هزار تومان شروع میشود و بعد به ۴۰ و ۴۵ هزار تومان میرسد.
اگر تحلیلگر بین این سه نقطه قیمت مرزی تعیین کند، روند صعودی قیمت را به چشم خواهد دید. خط روند ترسیم شده شیب مثبت دارد و به تحلیلگر میگوید که در جهت روند خرید کند. طبیعتاً اگر قیمت سهم شرکت از ۳۵ هزار تومان کمتر شود و فرضاً به ۲۵ هزار تومان برسد، میتوان گفت شیب خط روند منفی است و تحلیلگر باید در جهت روند سهام خود را بفروشد.
چرا توجه به خطوط روند مهم است؟
شاید خط روند در بورس برای افرادی که علمی در مورد آن ندارند، بی معنی یا حتی تا اندازهای گیجکننده باشد، اما نباید فراموش کنیم که این خطوط برای یافتن نقاط ورود و خروج مناسب ابزار بسیار مهمی هستند. همه خطوط ترند به یک اندازه درست نیستند و گاهی خطی که ما آن را روند تصور میکنیم، چیزی نیست جز حرکت تصادفی بازار. اما اگر یک معاملهگر درک درستی از خطوط روند داشته باشد، توانایی او در یافتن سطوح حمایت و مقاومت به مراتب بیشتر است و به جای آنکه به دنبال قیمت خاصی به عنوان سطح پشتیبانی باشد، به دنبال قیمتی است تا با خط روند مطابقت داشته باشد. این کار فرصت بیشتری برای سودآوری از نقاط شکست ایجاد میکند.
همچنین این خطوط به معاملهگران در مورد سطوح حمایت و مقاومت سهام ناپایدار اطلاعات خوبی میدهد. وقتی که قیمت سهام در محدوده محدود و مشخص حرکت میکند، یافتن نقاط ورود و خروج آسان است. اما وقتی سهامی در روند صعودی قرار گرفته، یافتن این نقاط همیشه واضح و آسان نیست. پس خطوط ترند وضوح بیشتری برای اوراق بهادار ناپایدار به ارمغان میآورند.
تصمیمگیری بر اساس خطوط روند
زمانی که در تصمیمگیریهای خود از خط روند در بورس استفاده میکنیم، تعیین نقاط ورود و خروج دقیق در امتداد روند فعلی به ما کمک میکند سود خود را حداکثر کنیم. به عنوان مثال به نمودار توجه نگاه کنید.
(تصویر ۱)
در طول این روند قیمت سهام از ماه ژوئن تا نوامبر سال ۲۰۱۹ به طور مداوم روند مقاومتی را تجربه کرد. میتوان گفت در این بازه زمانی اگر در نزدیکی یکی از این نقاط مقاومت در امتداد خط روند شورت کردن (Shorting) انجام میشد، معامله سودآوری بود. اما همانطور که میبینیم قبل از دسامبر، سهام از این روند خارج شد و قبل از صعود ماه فوریه، تا حدی ثابت ماند. اما با گذشت زمان و شکستن قیمت سهام به روند در تحلیل تکنیکال آن سوی خط روند، میتوان گفت روزهای شورت کردن به پایان رسیده است.
وقتی سهام از خط روند پیروی میکند، یافتن نقاط ورود یا خروج آسان است. فقط کافی است حرکتهای کوچک را نادیده بگیرید و تمرکز خود را روی نوسانات بزرگتر بگذارید.
خط روند صعودی در بازار بورس
روند صعودی یک حرکت قیمتی است که از اتصال نقاط بیشینه و کمینه بالاتر تشکیل میشود. یک خط شیب مثبتی دارد و با اتصال دو یا چند نقطه شکل میگیرد. در این نمودار نقطه کمینه بعدی باید از کمینه قبلی بیشتر باشد تا شیب خط مثبت باشد.
روندهای صعودی همچنین به عنوان سطح پشتیبانی عمل میکنند و نشان میدهند که میزان تقاضا حتی با وجود افزایش قیمت رو به افزایش است. مادامی که قیمتها بالاتر از خط روند در بورس بمانند، روند صعودی ثابت تلقی میشود. شکست قیمت به زیر خط روند صعودی حاکی از آن که میزان تقاضا کم شده و ممکن است به زودی تغییری در روند ایجاد شود.
خط روند نزولی در بازار بورس
روند نزولی یک روند در تحلیل تکنیکال حرکت قیمتی است که از اتصال نقاط بیشینه و کمینه پایینتر تشکیل میشود. خط روند نزولی شیب منفی دارد است و از اتصال دو یا چند نقطه تشکیل میشود. ارتفاع نقطه کمینه دوم باید پایینتر از اولی باشد تا شیب ترندلاین منفی بماند. روندهای نزولی همچنین به عنوان سطح مقاومت عمل میکنند و نشان میدهند که میزان عرضه حتی با کاهش قیمت رو به افزایش است. در این شرایط مادامی که قیمتها زیر خط روند باقی بمانند، روند نزولی ثابت تلقی میشود، اما شکست قیمت به سمت بالای خطوط روند نشان میدهد که میزان عرضه کم شده است و ممکن است به زودی تغییری در روند ایجاد شود.
خط روند افقی در بازار بورس
اگر سهام زیر خط روند معامله شود، خط روند افقی نشاندهنده یک سطح مقاومت بسیار محکم و اگر سهام بالاتر از خط معامله شود، نشاندهنده سطح حمایت است. این اطلاعات برای الگوهای مثلثی صعودی یا نزولی که در آن مقاومت یکسان باقی میماند و عقبنشینیها رفته رفته عمیقتر میشوند بسیار مؤثر است، تا جایی که خط روند افقی شکسته یا منجر به بازگشت روند شود.
خط روند جانبی در بازار بورس
حرکت جانبی قیمت که به آن تجمیع و محدوده معاملاتی نیز گفته میشود، نمودار سهام آن الگوی مستطیلی شکل دارد. در این شرایط بازار عملاً روندی ندارد و قیمتها در یک بازه زمانی در محدودهای نسبتاً تنگ و جانبی حرکت میکنند. این بدان معناست که نیروی عرضه و تقاضا تقریباً مساوی و متعادل هستند. البته باز هم برای باز هم تأیید جانبی بودن خط روند در بورس، به دو یا چند نقطه در محور قیمت فوقانی و تحتانی نیاز است.
فاصله بین نقاط در خط روند
نقاط کمینهای که برای تشکیل یک روند صعودی و نقاط بیشینهای که برای تشکیل روند نزولی مورد استفاده قرار میگیرند، نباید خیلی از هم فاصله داشته یا خیلی به هم نزدیک باشند. مناسبترین فاصله این نقاط از هم به بازه زمانی، میزان حرکت قیمت و ترجیحات شخصی تریدر بستگی دارد. اگر نقاط کمینه (یا بیشینه) بسیار نزدیک به هم باشد، اعتبار واکنش نزولی (یا صعودی) در هالهای از ابهام قرار دارد. همچنین اگر فاصله نقاط کمینه از یکدیگر زیاد باشد، رابطه بین این دو نقطه چندان قابل اعتماد نیست.
قوانین خط روند در بورس
- اعتبار سنجی: برای ترسیم خط روند حداقل به دو نقطه و برای تایید روند به یک نقطه سوم نیاز است. هرچه نقاط بیشتری برای ترسیم خط روند مورد استفاده قرار گیرد، سطح حمایت یا مقاومتی که خط روند ایجاد میکند، معتبرتر خواهد بود.
- زاویه سنجی: مهمترین ویژگی خط روند، زاویه و شیب آن است. با افزایش شیب، اعتبار سطح حمایت یا مقاومت کاهش مییابد. به عبارت دیگر اگر قیمت سهام یک خط روند شدید را بشکند، نمیتوان قاطعانه گفت این تغییر در روند معتبر است یا نه.
- دوره زمانی: برای معاملاتی که بر اساس روند انجام میشوند، هرچه مدت زمان روند بیشتر در نظر گرفته شود، خط روند از اهمیت بیشتری برخوردار خواهد بود. فرضاً خطوط ترند نمودار هفتگی، روندی به مراتب مهمتر از خطوط ترند روزانه را تعیین میکند.
- حجم: حجم معاملات نقش مهمی در معاملات مبتنی بر روند دارد. اگر زمانی که قیمت در جهت خط روند صعودی حرکت میکند، حجم سهام افزایش یابد، روند تأیید میشود. همچنین اگر وقتی قیمت سهام در امتداد روند نزولی کاهش مییابد، حجم سهام کم شود، باز هم روند مورد تایید است. اما زمانی که حرکت قیمت در مسیر خط روند نیست و در جهت مخالف حرکت میکند، افزایش یا کاهش حجم بسته به موقعیت میتواند نشاندهنده شکست قیمت باشد.
تفاوت بین خطوط روند و کانالها
بر روی یک نمودار میتوان چندین خط روند در بورس رسم کرد. تریدرها با اتصال نقاط بیشینه قیمت، یک خط روند و با اتصال نقاط کمینه یک خط روند دیگر ایجاد میکنند تا در نهایت یک کانال بسازند. کانال در واقع نمایشی بصری از مقدار حمایت و مقاومت در دوره زمانی مورد بررسی است. در بررسی کانال هم معاملهگران به دنبال نقاط شکست هستند تا حرکت قیمت خارج از محدوده کانال را رصد کرده و بسته به نوع معامله، از آن نقاط به عنوان نقطه ورود (خرید) یا خروج (فروش) استفاده کنند.
محدودیتهای خط روند در بورس
در کنار این همه خوبی، خطوط روند یا ترندلاینها همانند سایر ابزارهای معاملاتی با محدودیتهایی رو به روست و آن این که پیوسته با دریافت دادههای قیمت باید دوباره تنظیم شود و مورد بررسی قرار گیرد. گاهی اوقات خط روند تا مدت زمان طولانی به مسیر ثابت خود (صعودی یا نزولی) ادامه میدهد، اما در نهایت اگر منحرف شود باید آن را بهروز کرد.
همچنین دانستن اینکه چه نقاطی را باید به هم وصل کرد، یکی دیگر از محدودیتهای ترندلاین است. معمولاً نقاط دادهای که معاملهگران برای اتصال انتخاب میکنند، با هم متفاوت است. مثلاً برخی از تریدرها از پایینترین قیمتها استفاده میکنند، در حالی که برخی دیگر فقط پایینترین قیمتهای پایانی سهم در دوره را در نظر میگیرند. آخرین مورد اینکه خطوط روندی که در بازههای زمانی کوچکتر رسم میشوند، تا حدی به حجم سهم حساس هستند. یعنی میتوان انتظار داشت خطی که روی حجم پایین ترسیم شده، با افزایش حجم در طول دوره به راحتی شکسته شود.
کلام آخر
پس از مطالعه این مقاله دریافتیم که خط روند در بورس به هیچوجه علم دقیقی نیست و نمیتوان به طور صد در صد به آن استناد کرد، زیرا نمیتوانیم قاطعانه بگوییم که سهام چه زمانی خط روند را معکوس میکند. اما این مفهوم کار معامله را برای تریدرها تا حد زیادی راحت کرده است، زیرا خطوط ترند شناسایی مناطق حمایت و مقاومت را آسانتر کرده و به این ترتیب استرس ناشی از یافتن نقاط ورود و خروج را تا حد زیادی کاهش میدهند. فقط باید در نظر داشت که مانند سایر استراتژیهای معاملاتی، خطوط روند نیز کامل نیستند و هر زمان بازار تصمیم بگیرد حرکتی تصادفی و غیرقابل پیشبینی داشته باشد، حتی بهترین برنامههای معاملاتی خنثی خواهند شد.
یکی از استراتژی های معاملاتی تکنیک ریسک فری است.حالا اینکه تکنیک ریسک فری چیست و چگونه باید از آن استفاده کرد؟ را برای مطالعه به شما پیشنهاد میکنیم.
آموزش تحلیل تکنیکال؛ روند – بخش چهارم
روند (Trend) مهمترین مفهومی است که در تحلیل تکنیکال باید با آن آشنا شوید. مفهوم روند که با خود واژه آن تفاوتی ندارد، در واقع برآیند ترس و طمع معاملهگران در بازار است. هنگامی که معاملهگران در بازار حریص میشوند، قیمتها روند صعودی به خود میگیرد و هنگامی که ترس بر بازار حاکم میشود، بازار نزولی میشود. برای آشنایی با مفهوم روند به نمودار زیر نگاه کنید:
مشاهده روند صعودی بیت کوین از سپتامبر ۲۰۱۵ تا مارس ۲۰۱۷ در این نمودار کار سختی نیست، اما گاهی اوقات تشخیص روند دشوار میشود:
نمودار قیمتی ریپل از می تا سپتامبر ۲۰۱۷
همانطور که مشاهده میکنید، نمودار فراز و نشیب زیادی دارد و تشخیص اینکه قیمت به چه سمتی حرکت میکند، کار سختی است.
انواع روند
تشخیص روندها معمولا به سادگی امکانپذیر نیست چرا که قیمتها بصورت خطوط مستقیم افزایش یا کاهش نمییابند؛ حرکت قیمت در یک روند به صورت موجی است و پس از هر فراز یک نشیب اتفاق میافتد. یک روند را زمانی صعودی میخوانیم که سقفهای بالاتر (Higher Highs) و کفهای بالاتر (Higher Lows) تشکیل دهد.
همچنین در حالتی روند را نزولی در نظر میگیریم که سقفهای پایینتر (Lower Highs) و کفهای پایینتر (Lower Lows) به وجود آورد. خطوط سبز و قرمز در تصویر خطوط روند هستند که نقش حمایت و مقاومت را ایفا میکنند. خطوط روند تعیینکننده مسیر حرکت هستند و با کمک آنها میتوان از پایان روند و تغییر جهت آن باخبر شد. با خطوط حمایت و مقاومت در بخشهای بعدی بیشتر آشنا خواهید شد.
روندها از نظر حرکت قیمتی به سه دسته روندهای صعودی ، روندهای نزولی و روندهای خنثی (حرکتهای افقی) تقسیم میشوند. همانطور که گفته شد روند را زمانی صعودی میدانیم که روند در تحلیل تکنیکال شیب حرکت مثبت باشد. این جمله به صورت برعکس در مورد روند نزولی صادق است. روند خنثی در واقع حرکت قیمت در راستای افقی است و معمولا با نوسان بین خطوط مقاومت و حمایت در طول زمان، حرکت جدی و قدرتمندی در جهت رو به پایین یا بالا انجام نمیشود.همچنین در برخی تعاریف عدم وجود روند همان روند خنثی در نظر گرفته شده است.
روندها از نظر طول بازه زمانی قابل دستهبندی هستند. روندها از این نظر به دستههای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت تقسیم میشوند. روند بلندمدت در بازه زمانی چند ساله، روندهای میانمدت در بازه زمانی چند ماهه و روندهای کوتاهمدت در بازه زمانی کمتر (چند روز تا چند هفته) نمایش داده میشوند.
روندهای بلندمدت خود مجموعهای از روندهای میانمدت و روندهای میانمدت مجموعهای از روندهای کوتاهمدت هستند. این نمودار بخشی از روند بلندمدت بیت کوین از تاریخ ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۶ تا تاریخ ۱۵ ژولای ۲۰۱۷ را نشان میدهد که مجموعهای از روندهای کوتاهمدت و میانمدت است. توجه به این نکته الزامی است که برای تشخیص روندهای مختلف در نمودار، از تایمفریم مناسب باید استفاده کنیم.
برای تشخیص روندهای بلندمدت از تایمفریمهای روزانه و هفتگی، برای تشخیص روندهای میانمدت از نمودارهای روزانه یا ۱۲ ساعته و برای تشخیص روندهای کوتاهمدت از تایمفریمهای پایینتر میتوان استفاده کرد. برای نمونه تشخیص یک روند بلندمدت با تایمفریم یک ساعته در نمودار امکانپذیر نیست.