آموزش اهرم فارکس

قطعنامه آژانس برای دادن امتیاز از سوی ایران در برجام است| فضای مانور بایدن محدودتر می شود
دکتر «ابوالقاسم بینات» معتقد است قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به منظور فشار آوردن بر ایران برای دادن امتیاز در مذاکرات احیای برجام است.
بازار؛ گروه بین الملل: قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی عضو برجام (آلمان، فرانسه و انگلیس) به همراه آمریکا با موضوع درخواست از ایران برای همکاری با آژانس بینالمللی انرژی اتمی با ۳۰ رأی موافق، ۲ رای مخالف روسیه و چین و ۳ رای ممتنع هند، پاکستان و لیبی به تصویب شورای حکام رسید.
«محمدرضا غائبی» سرپرست نمایندگی دائم جمهوری اسلامی ایران، ضمن محکومیت شدید این اقدام با انگیزه سیاسی و مغرضانه از سوی برخی از کشورهای عضو شورای حکام، مواضع ایران را در این خصوص گوشزد کرد.
متعاقب این اقدام ایران اعلام کرد به فعالیت تمامی دوربینهای فراپادمانی خاتمه خواهد داد. محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در این خصوص اعلام کرد: ما به فعالیت تعدادی از دوربینهای فراپادمانی خاتمه دادیم، به فعالیت بقیه هم خاتمه خواهیم داد. تعداد این دوربین ها، ۱۷، ۱۸ عدد است.
در این راستا خبرنگار بازار گفتگویی با با دکتر «ابوالقاسم بینات» پژوهشگر فوق دکترای دانشگاه هاروارد آمریکا تنظیم نموده که در ادامه می آید .
دکتر «ابوالقاسم بینات» پژوهشگر فوق دکترای مرکز بلفر مدرسه کندی دانشگاه هاروارد آمریکا است. او دکترای خود را از دانشگاه سیراکیوس آمریکا اخذ کرده است. حوره مطالعاتی وی موضوع هسته ای ایران با تمرکز بر فرایندهای تصمیم گیری در برنامه هسته ای ایران است. وی همچنین در خصوص سیاست خارجی ایران، روابط بین المللی خاورمیانه، نقش هویت دولت در سیاست خارجی و رژیم تجاری خارجی ایران مطالعه و تحقیق دارد.
*قعطنامه ضد ایرانی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی به تصویب رسید. ارزیابی شما از این قطعنامه چیست؟
با توجه به ترکیب شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی شواهد و قرائن نشان می داد که صدور چنین قطعنامه ای محتمل است. تجربه بیست سال گذشته پرونده هسته ای ایران نشان داده است که امریکا و کشورهای اروپایی از موضوعات ادعایی در مورد فعالیتهای هسته ای گذشته ایران به عنوان اهرم فشاری برای پیشبرد مطالبات خود در زمینه محدود کردن ظرفیتهای جاری غنی سازی ایران به موازات مذاکرات دیپلماتیک استفاده میکنند.
معمولا نیز با حصول توافق دیپلماتیک درباره برنامه غنی سازی ایران این موضوعات به نوعی حل و فصل شده و موقتا به بایگانی سپرده میشوند. با توجه به بن بست خوردن موقت مذاکرات احیای برجام صدور چنین قطعنامه ای به زعم کشورهای غربی میتواند فشار دیپلماتیک بیشتری بر روی ایران برای نرمش نشان دادن در مذاکرات هسته ای وارد آورد.
*تصویب این قطعنامه چه آثاری بر احیای برجام خواهد داشت؟
دولت بایدن خود به نوعی از بانیان این قطعنامه بود و صدور چنین قطعنامه ای علیه ایران در شورای حکام آژانس که در حد شماتت دیپلماتیک باقی ماند و ایران را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع نداد یا صراحتا تهدید به ارجاع نکرد نمیتواند گفت وگوهای هسته ای را به مخاطره بیاندازد.
امریکا و متحدان آن ضمن رعایت برخی خطوط قرمز در حین گفتگوها از تمام اهرمهای فشار خود استفاده میکنند تا ایران را به پذیرش خواستهای مذاکراتی خود مجاب کنند و صدور چنین قطعنامه ای میتواند در همین راستا باشد.
*پیش از تصویب این قطعنامه، «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس بین الملل انرژی اتمی سفری به اسرائیل داشت؛ اسرائیلی که عضو NPT نیست و دارای سلاح هسته ای است. چرا این سفر صورت گرفت؟
سفر رافائل گروسی به اسرائیل پیش از اجلاس حکام را باید در چارچوب وابستگی شدید آژانس بین المللی انرژی اتمی به سازمانهای اطلاعاتی کشورهای عضو و ذینفع در ارائه اطلاعات در مورد فعالیتهای هسته ای محرمانه و اعلام نشده کشورهای عضو و غیر عضو ان. پی. تی. دید. در واقع آژانس خود فاقد امکانات، قابلیتها و ماموریتهای لازم برای کشف فعالیتهای اعلام نشده هسته ای اعضای خود است و برای این کار متکی به ظرفیتهای ملی کشورهای ذینفع از جمله امکانات ماهواره ای و سرویسهای جاسوسی آنهاست و خود صرفا به راستی آزمایی این اطلاعات می پردازد.
در ارتباط با پرونده فعالیتهای هسته ای ایران نیز آژانس شدیدا وابسته به اطلاعات دریافتی از اسرائیل، امریکا و دیگر کشورهای غربی است. مخصوصا در ارتباط با ادعاهای اخیر خود در مورد یافت شدن ذرات هسته ای در برخی مراکز در ایران آژانس کاملا متکی به اطلاعات ارایه شده توسط اسراییل و ارشیو هسته ای ادعایی سرقت شده این رژیم از ایران است.
لذا این سفر را می توان با هدف مشورت گروسی با مقامات اسرائیل در مورد صحت استنباطات و نتیجه گیریهای آژانس از فعالیتهای هسته ای تحت بررسی ایران دانست. اظهارات تهدیدآمیز مقامات اسراییل در قبال ایران نیز موضوع جدیدی نیست و علاوه بر کارکردهای سیاسی داخلی آن برای مقامات این رژیم مکمل فشارهای اقتصادی امریکا برای کسب امتیازات هسته ای از ایران در فرایند دیپلماتیک است.
*با توجه به شرایط کنونی برخی کارشناسان معتقد هستند بهترین راه برون رفت از شرایط کنونی توافق موقت است. ارزیابی شما چیست؟
مسلما احیای برجام به شکل اولیه آن و اجرای موثر و دوامدار آن در شرایط موجود مطلوبترین گزینه واقع بینانه برای همه طرفها خواهد بود و باید حداکثر تلاش برای دستیابی به این هدف صورت گیرد.
ولی اگر شرایطی حاکم شود که چنین هدفی قابل حصول نباشد یک موافقتنامه حداقلی و موقت هم که منافع کلیدی دو طرف را تامین کرده و از تشدید تنشها جلوگیری کند از فقدان هر گونه توافق مطلوبتر است. یک چنین موفقتنامه حداقلی به دلیل مقاومت سیاسی کمتر در برابر آن در امریکا و ایران برای مقامات سیاسی این دو کشور نیز هزینه سیاسی کمتری در برداشته و قابل دفاع تر خواهد آموزش اهرم فارکس بود.
*هر چه به زمان انتخابات میان دوره ای کنگره نزدیک می شویم، علاقه آمریکا برای توافق هسته ای با ایران کم می شود. چرا که حتی با یک توافق مناسب، بایدن نخواهد توانست در داخل مخالفان را عدم واگذاری امتیاز به ایران مجاب کند. نظر شما در این آموزش اهرم فارکس خصوص چیست؟
احیا و عدم احیای برجام هر دو می توانند متضمن هزینه ها و منافع سیاسی برای بایدن و متحدان آن در انتخابات میاندوره ای کنگره امریکا باشند و آنچه که مهم است امتیازات یا بهایی است که دولت بایدن باید برای احیای برجام به ایران بپردازد. عدم احیای برجام از احیای آن با شرایطی که مخالفتهایی سیاسی شدیدی را در داخل امریکا با آن برانگیزد برای دولت بایدن مطلوبتر است.
ولی از سویی دیگر عدم احیای برجام در شرایطی که ایران برنامه هسته ای خود را در زوایای گوناگون و از برخی جهات به طور بی سابقه ای گسترش داده است برای بایدن و متحدان آن بی هزینه نیز نیست.
این برای برخی از طرفداران و متحدان بایدن به این معنی است که او نتوانسته از سیاست فشار حداکثری بی حاصل ترامپ در قبال ایران فاصله گرفته و دستاوردی بهتر از ترامپ در قبال ایران داشته و به وعده های انتخاباتی خود برای احیای برجام جامه عمل بپوشاند.
ولی در مجموع میتوان گفت از آنجا که ایران حاضر به احیای برجام بدون تامین و تضمین منافع اساسی خود نیست و شرایط برای اعلام یک پیروزی دیپلماتیک در این زمینه برای بایدن فراهم نیست با نزدیکتر شدن انتخابات کنگره فضای مانور او برای بازگشت به برجام محدودتر می شود.
دولت اجازه ندهد سوداگران بازار مسکن را متلاطم کنند
رئیسجمهور با اشاره به فرارسیدن فصل تابستان و موعد جابجاییها تاکید کرد: دولت نباید اجازه دهد سوداگران بازار مسکن را متلاطم و آموزش اهرم فارکس موجبات نگرانی مردم را فراهم کنند.
به گزارش ایلنا، سید ابراهیم رئیسی در جلسه امروز دوشنبه هیات دولت با تشکر از عنایت مقام معظم رهبری در قدردانی از اعضای دولت به دلیل توجه ویژه به آسیبدیدگان حادثه فروریختن ساختمان در آبادان بر ضرورت پیگیری جدی هفت توصیه رهبری معظم انقلاب در سخنرانی روز ۱۴ خرداد در حرم امام راحل تاکید کرد.
وی صیانت از هویت انقلاب را از توصیههای رهبر معظم انقلاب در این سخنرانی دانست و گفت: دولت خود را اولین مخاطب فرامین رهبری میداند و تحقق فرمایشات ایشان را نیز با جدیت پیگیری میکند.
رئیسجمهور انجام مسئولیتها در زمان مناسب را از الزامات تحقق فرامین رهبری برشمرد و اظهار داشت: هر کاری که در زمان مناسب خودش انجام شود به نتیجه مطلوب خواهد رسید و تاخیر در انجام وظیفه امری ناپسند و خسارتبار است.
رئیسی در همین راستا به ابلاغ قانون «جهش تولید دانشبنیان» در روزهای اخیر اشاره و با تاکید بر لزوم اجرای کامل این قانون تصریح کرد: قانون جهش تولید دانشبنیان راهکارهای خوبی برای حل مشکلات تولید و تولیدکنندگان ارائه کرده که اجرای دقیق آن موجب رونق و جهش واقعی تولید به ویژه تولیدات دانشپایه در کشور میشود.
وی با اشاره به فرارسیدن فصل تابستان و موعد جابجاییها، لزوم نظارت وزارت راه و شهرسازی بر بازار مسکن را مورد تاکید قرار داد و خاطرنشان کرد: دولت باید علاوه بر تدبیر برای سامان دادن نرخ اجارهبها، اجازه ندهد سوداگران بازار مسکن را متلاطم و موجبات نگرانی مردم را فراهم کنند.
رئیسجمهور به برخی گلایهها درباره عدم اجرای کامل ضوابط تسهیل پرداخت وام بر اساس قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت از سوی بانکهای عامل اشاره کرد و ابراز داشت: وقتی دستورالعملی ابلاغ میشود، باید کامل اجرا شود تا باعث گرفتاری و بدبینی مردم به بانکها نشود.
رئیسی در بخش دیگری از سخنانش بر ضرورت حذف تشریفات زائد در دستگاهها تاکید کرد.
قطعنامه سیاسی برای بازی نمایشی
استراتژی مرگ با هزار زخم میگوید با ترکیب اقدامات نظامی و دیپلماتیک، بازی را پیش ببر و بر حریف زخم بزن.
نخستوزیر رژیم صهیونیستی درحالی که پاییز پارسال به نشریه تایمز گفته بود ایران در پیشرفتهترین نقطه توانایی خود برای غنی سازی اورانیوم قرار دارد و ما توانایی مقابله با آن را نداریم، حالا ردپایش در صدور قطعنامه ضدایرانی از همه پررنگتر است.
این را رئیسجمهور هم گفته که قطعنامه جدید به تحریک اسرائیل بود، صهیونیستها که تاب رویارویی مستقیم با ایران را ندارند میخواهند ایران را در جبهههای متعدد سیاسی، دیپلماتیک و نظامی تحت فشار قرار دهند.
انگار آنارشیسم در روابط بینالملل هرماه و هرسال بهروزرسانی میشود و شکل جدیدی میگیرد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی بعد از مدتها رفتوآمد و دیدار با مسؤولان ایرانی و بازگشت با دست پر رافائل گروسی از تهران در همین بهار، حالا با بهانههای واهی، سبب صدور قطعنامه علیه ایران شد، درست مثل قطعنامه خرداد سال ۹۹. این یعنی آژانس هیچ تغییری در رفتار سیاستزده خود نداده و در هنوز بر همان پاشنه میچرخد.
در ساعات پایانی چهارشنبه ۱۸ خرداد ماه، ورق دیگری از برنامه ضدایرانی رو شد. قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی عضو برجام یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس به همراه آمریکا که به شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی درخصوص برنامه هسته ای ایران ارائه شده بود با ۳۰ رای مثبت، دو رای منفی چین و روسیه و سهرای ممتنع لیبی، پاکستان و هند به تصویب رسید تا مذاکرات وین که از ۲۰ اسفند دچار وقفه شده بود، عملا با این اقدام وارد مرحله پیچیدهای شود.
این قطعنامه پس از گزارش عجیب و پرسؤال رافائل گروسی، مدیرکل آژانس تهیه شد که البته کارگردانی آن هم در تلآویو بود، سفر بدون روتوش گروسی به اسرائیل و دیدار با نفتالی بنت.
این دومین قطعنامه ضدایرانی است که پس از اجراییشدن برجام با فشار رژیم صهیونیستی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی صادر شده، چون دقیقا ۳۰ خرداد دو سال قبل هم قطعنامه مشابهی توسط سه کشور اروپایی عضو برجام با حمایت آمریکا پیشنهاد و تصویب شد.
گاوبندی نامشروع بر سر ایران
این تقلای آژانس برای نسبت دادن انحراف هستهای به عملکرد ایران درحالی دنبال میشود که بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی تاکنون بارها از تاسیسات هستهای ایران بازدید کردهاند اما هرگز مدرکی که نشان دهد برنامه صلحآمیز انرژی هستهای کشورمان به سمت مقاصد نظامی انحراف داشته، پیدا نکردند که اگر چنین بود نیازی نبود آژانس بینالمللی با اسرائیل بر سر ایران گاوبندی کنند و در منافعی نامشروع با هم شریک شوند.
آلزایمر آقای گروسی
از هر طرف به این مناقشه نگاه کنید، غیرمنصفانه، علیه ایران و نشاندهنده آلزایمر آقای گروسی بهعنوان تریبون صهیونیستهاست، برای بررسی این ادعا قدم به قدم به بررسی این موضوع خواهیم پرداخت. گروسی در گزارش خود که پایه اولیه قطعنامه اخیر است، مدعی شده بود اورانیوم غنی شده ایران به ۱۸ برابر حد مجاز در برجام رسیده اما این حرف فقط دیدن یکطرفه وضعیت اجرای برجام است.
گزارش رافائل گروسی یک بیانیه ناقص است که در آن به این مساله که آمریکا به صورت یکطرفه و غیرقانونی و برخلاف تعهدات برجامی از آن خارج شده و وظایف خود را انجام نداده، اشارهای نشده است. گذشته از آن در این گزارش، اشاره نشده که ایران حدود دو سال با طرف اروپایی همراهی کرد ولی بعد از اینکه نتیجه نگرفت، متقابلا تعهدات برجامی خود را کاهش داد؛ یعنی یک واکنش طبیعی به بیتعهدی آمریکا، فهم این مساله اصلا سخت نیست اما آژانس باید اتود طرح ضدایرانی خود را پیش میبرد. بررسی ابعاد این اتفاق پاسخ به ابهامات زیادی را روشن میکند.
چرا مکانیسم قطعنامه فعال شد؟
ظاهرا طرفهای برجامی درصدد بودند تا ایران در مذاکرات وین از حقوق اصلی و حقه خود کوتاه بیاید اما وقتی با ابتکارعمل و پیشنهادهای چندبعدی ایران طرف شدند یا باید به تعهدات خود بازمیگشتند یا بازی جدیدی را علیه تهران در پیش میگرفتند که البته برنامه دوم را شروع کردند. آنها نمیخواستند مستقیما مذاکرات را نیمهتمام بگذارند پس باید هزینه آن را به ایران تحمیل و چهره ضدمذاکراتی در فضای بینالملل علیه ایران ترسیم میکردند، چون برجام به هرحال یک اهرم فشار برای آمریکاست و اگر این موضوع را از دست بدهد دیگر نمیتواند روی ایران فشاری بیاورد. بنابراین غرب بهویژه آمریکا بهدلیل اینکه بهدنبال بازگشت به برجام بدون پرداخت هرگونه هزینه بودند سعی کردند ایران را متهم به ناسازگاری با فضای مذاکرات نشان دهند و در چنین پارادایم و ذهنیتی، قطعنامه کاملا سیاسی آژانس صادر شد. حالا تصور کنید این سیاسیکاری چقدر غیرمنصفانه است چون ما فراتر از آن چیزی که حتی وظیفه داشتیم به آژانس دسترسی دادیم، به NPT پیوستیم و پروتکل الحاقی را تا قبل از قانون مجلس اجرا کردیم اما بازهم این آمریکا و تروئیکا بودند که به تعهدات خودشان عمل نکردند.
نبش قبر پرونده PMD
اتفاق دیگر، تکرار مکررات حوصله سربر مثل اقدام نظامی ایران در این ماجراست، چون بعد از گزارش مغرضانه آژانس، خبرگزاری رویترز در حالی میخواست برنده ایرانهراسی باشد که به دروغ مدعی شد دلیل افزایش ذخایر اورانیوم غنی سازی شده ایران، ساخت یک بمب اتمی بوده است! در اینجا کاری نداریم که آنها چطور کاهش تعهد غرب و خروج آمریکا را نمیبینند اما کاهش تعهد ایران را یک بحران بینالمللی تصویرسازی میکنند، بحث ما نکته مهمی است که تاریخ آن را روایت میکند.
اگر خاطرتان باشد در سال ۲۰۱۵ و در جریان مذاکرات ایران با گروه ۱+۵ توافقی صورت گرفت که ذیل آن پرونده PMD یا همان ابعاد احتمالی نظامی برنامه هستهای ایران، بهطور کلی با گزارش نهایی یوکیا آمانو، مدیرکل وقت آژانس بسته و رسما اعلام شد ایران پس از سال ۲۰۰۹ میلادی هیچگونه تلاش و اقدامی برای فعالیتهای نظامی در جریان صنعت هستهای خود نداشته است اما حالا این موضوع عملا نادیده گرفته شده و قطعنامه براساس گزارش مخدوش آژانس صادر شدهاست. البته ریشه این مناقشه به نوعی به سال ۹۷ هم بازمیگردد که آژانس به استناد برخی از همین ادعاهای رژیم صهیونسیتی درخواست بازرسی از چند سایت را به ایران ارائه کرد که همان زمان سازمان انرژی اتمی اعلام کرد این درخواست برخلاف مواد پادمان و پروتکل الحاقی است و گفت آژانس موظف است دلایل نیاز به بازرسی از هر مکان را هم ارائه کند که همان وقت هم هیچ استدلال فنی و حقوقی ارائه نشد و در نهایت کار به قطعنامه خرداد ۹۹ کشید و حالا همان میزانسن دوباره تکرار شده و قطعنامه جدیدی این بار هم با استناد به ادعاهای اسرائیل، در خرداد ۱۴۰۱ تکرار شده با این تفاوت که آژانس در این چهار سال بازرسیهای بسیاری انجام داد و دوربینهای آن هم مشغول تصویربرداری مدام بودند.
برچسبزنی آژانس چیزی جدا از مذاکرات وین نیست چون برجام پیوست آن است، آن هم برجامی که ما برای اعتمادسازی آنرا پذیرفتیم و ایران در همین راستا قبول کرد حرکت هستهای خود را کند نماید و حالا وضعیت مذاکراتی که از ۲۰ اسفند به درخواست غرب متوقف شده بود، بعید است با این شرایط از سر گرفته شود چون خیلی چیزها تغییر کردهاست.
دولت بایدن که خیلی مدعی تعامل دیپلماسی در برابر تهران بود و مدام ژست بازگشت به برجام میگرفت؛ یک قدم که برای این مسیر برنداشت، هیچ، بلکه تحریمهای ضدایرانی هم سر از کنگره آمریکا درآورد و همزمان با رژیم صهیونیستی به تلاشهای ضدایرانی سه کشور اروپایی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران پیوست. باید در روزهای آینده منتظر بود و دید سیاست پاسخ عملی تهران برای مذاکره در شرایط تحریم و قطعنامه چه خواهد بود؟
آب پاکی ایران روی دست آژانس
همه این مناقشات چند روز اخیر سبب شد محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان پاسخ جامعی به همه این روایتهای مجعول بدهد، او گفته است: ما عملیات هیجانی ماجراجویانه انجام نمیدهیم. ما رسما اعلام کردهایم برنامه هستهای ما چیست و براساس اساسنامه آژانس این سازمان وظیفه دارد برای گسترش برنامه هستهای به کشورها کمک کند اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی اسیر صهیونیستهاست.
معاون رئیسجمهور آب پاکی را روی دست آژانس ریخته و گفته ما ضبط دوربینهای برجامی را بهعنوان باقیمانده حسننیت نگهداشته بودیم ولی الان که اتهامات واهی و غیرقابل قبول مطرح شد، ما هم به فعالیت تعدادی از دوربینهای فراپادمانی آژانس خاتمه دادیم و ماشینهای سانتریفیوژ جدید را نصب و گازدهی را شروع کردیم.
واکنش رضا نصری به تصویب قطعنامه ضد ایرانی
یک کارشناس ارشد روابط بین الملل در مورد تاثیر تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی بر مذاکرات وین گفت: مهمترین تاثیر تصویب این قطعنامه این است که آمریکا و غرب عملاً به یک اهرم دیگر برای اِعمال فشار به ایران بر سر میز مذاکره مجهز شدهاند.
رضا نصری در پاسخ به این پرسش که افق روابط ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی بعد از قطعنامه اخیر شورای حکام علیه تهران و متعاقب آن اقدامات ایران برای توقف نظارت های فرا پادمانی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را چه طور ارزیابی میکند؟ اظهار کرد: تصویب این قطعنامه در شورای حکام و واکنش ایران به آن در مجموع یک پسرفت در فرایند دیپلماسی بود. در واقع، با این اتفاق یک عنصر جدید به معادله اضافه شد و آن هم امکان ارجاع پرونده ایران بخاطر اختلافات پادمانی از آژانس به شورای امنیت سازمان ملل بود که این خود از یک سو کار را برای دیپلماتهای ایرانی در وین دشوار میسازد و از سوی دیگر این امکان را به آمریکا و غرب میدهد تا در صورت شکست مذاکرات وین «ایران» را مقصر اصلی این شکست معرفی کنند.
آمریکا و دولتهای غربی در ایجاد یک اجماع علیه ایران - فراتر از آنچه تصور میشد - نسبتاً موفق بودهاند
وی گفت: اینکه این قطعنامه - علیرغم هشدارهای ایران - با رأی بالایی در شورای حکام به تصویب رسید - و بعضاً مورد حمایت تعداد دیگری از کشورها قرار گرفت - نیز نشان میدهد آمریکا و دولتهای غربی در ایجاد یک اجماع علیه ایران - فراتر از آنچه تصور میشد - نسبتاً موفق بودهاند. به عبارت دیگر، اگر تا چند ماه پیش ایران میتوانست قلدری و قانونشکنی ترامپ و دولت بایدن را عامل اصلی عدم اجرای برجام و احیاناً شکست آن و تضعیف رژیم عدم اشاعه معرفی کند، امروز همسو شدن مدیرکل آژانس، شواری حکام، اروپا و آمریکا با یکدیگر - ضمن اینکه موقعیت مذاکراتی ایران را تضعیف میکند - عملاً این فرصت را نیز از تهران گرفته است! به همین خاطر، لازم است ایران با ابتکارات دیپلماتیک و احیاناً ارائه یک «نقشه راه» کاربردی و واقعبینانه در برابر «نقشه راهی» که ناگزیر با تصویب این قطعنامه برای طرفین ترسیم شده، شرایط را به شرایط مساعدتری برای خود تبدیل کند. در غیر این صورت، از این پس پرونده هستهای تابع زمانبندی، ضربالاجلها، محذوریتها و شروطی که آمریکا و غرب - با لابیگری اسرائیل - عملاً به واسطه شورای حکام تعیین کردهاند خواهد بود.
امروز یک مسیر دیگر نیز در درون آژانس برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت - بخاطر ادعای نقض تعهدات پادمانی - باز شده است
وی در پاسخ به این سوال که این تحولات چه تاثیری بر روند احیای برجام و آینده مذاکرات وین که مدتی است متوقف شده است خواهد داشت؟ تصریح کرد: مهمترین تاثیر تصویب این قطعنامه این است که آمریکا و غرب عملاً به یک اهرم دیگر برای اِعمال فشار به ایران بر سر میز مذاکره مجهز شدهاند، ضمن اینکه به موضع خود نیز به واسطه همراهسازی آژانس نوعی «مشروعیت» بخشیدهاند تا در صورت شکست مذاکرات «ایران» را مقصر اصلی معرفی کنند. در واقع، اگر تا کنون ایران نگران احیای قطعنامههای شورای امنیت از طریق توسل غرب به مکانیسم ماشه بود، امروز یک مسیر دیگر نیز در درون آژانس برای ارجاع ایران به شورای امنیت - بخاطر ادعای نقض تعهدات پادمانی - باز شده و این اتفاق خوبی نیست. به عبارت دیگر، تصویب این قطعنامه موجب شد سکان مذاکرات و سرنوشت آن با ضریب بالایی به دست آمریکا و غرب بیفتد. البته هنوز احتمال احیای برجام وجود دارد، اما از این پس لازم است ایران اتبکار عمل را در دست بگیرد و با ارائه یک نقشه راه یا بسته پیشنهادی با یک تیر دو نشان بزند: یعنی از یک سو احتمال موفقیت مذکرات را از طریق احیای دیپلماسی افزایش دهد و از این طریق از مسیری که شورای حکام تعیین کرده خود را خلاص سازد و از سوی دیگر، فضا را به نحوی سامان دهد که در صورت شکست مذاکرات، طرف مقابل نتواند - به منظور هموار کردن مسیر فشارهای بعدی - «ایران»را مقصر شکست جلوه دهد.
هدف اسرائیل از این رایزنیها و جوسازیها این بود که مسیر جدیدی برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت باز کند
نصری در پاسخ به این سوال که نقش رژیم صهیونیستی را در این تحولات با توجه به سفر اخیر گروسی به تلآویو و اقدام نخست وزیر اسراییل در انتشار برخی از اسناد در مورد فعالیت های هسته ای ایران چه طور ارزیابی می کند ؟ گفت : هدف اسرائیل از این رایزنیها و جوسازیها این بود که مسیر جدیدی برای ارجاع ایران به شورای امنیت باز کند. از این پس نیز به شدت تلاش خواهد کرد پرونده ایران - هم بواسطه شکست مذکرات وین و توسل غرب به مکانیسم ماشه و هم بخاطر اتهام نقض تهعدات پادمانی از جانب شورای حکام - به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شود تا در آنجا موضوعاتی به مراتب فراتر از برجام را روی میز شورا قرار دهد. در واقع، هدف اسرائیل این است که مجدداً موضوع «حق غنیسازی» (یا غنیسازی صفر)، موضوع موشکهای بالستیک، موضوع سیاستهای منطقهای و موضوع حمایت ایران از محور مقاومت را در صدر توجه شورای امنیت بنشاند و از این طریق به اهداف راهبردی خود علیه ایران دست یابد.
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل در پاسخ به این پرسش که به نظر وی برای کاهش تنش های موجود بین ایران و آژانس و بازگشت روابط ایران و آژانس به یک رابطه فنی باید چه اقدامات صورت بگیرد ؟ اظهارکرد : به خاطر دلایلی که ذکر شد، همانطور که قبلاً هم گفته شده بود، معتقدم لازم است موضع ایران در برابر اتفاقات اخیر با قید ملاحظات زیر اتخاذ شود:
اول اینکه ایران یادآوری کند محور اصلی تلاشها، مقاومتها و فداکاریهای آن در دو دهه گذشته در پرونده هستهای تثبیت این باور در جامعه بینالمللی است که «ایران تسلیم تهدید و زور نخواهد شد». در نتیجه، اگر بنا باشد دولتهای غربی از سازوکارهای آژانس برای اِعمال فشار مضاعف به ایران استفاده کنند، همانطور که این روش تا کنون نتیجه عکس داشته، این بار نیز واکنش دلخواه طرف مقابل را به دنبال نخواهد داشت.
دوم اینکه ایران یادآوری کند مادام که تحریمها از روی ایران برداشته نشود، ایران هیچ ضرورتی بر همکاری حداکثری، «مشتاقانه» و «خوشرویانه» با آژانس و رفع تمام دغدغههای ریز و درشت آن نمیبیند. به بیان دیگر، هرچند ایران در چارچوب وظایف پادمانی خود عمل خواهد کرد، اما همکاری ایران و آژانس - مادام که تحریمها برقرار است - در حد «رفع تکلیف» و با بی میلی خواهد بود.
سوم اینکه ایران - برای تشدید همکاری با آژانس - لازم بداند آژانس متعهد شود از همکاری با اسرائیل و دولتهای متخاصمی که از ابتدا نیتشان نابودی برجام و فروپاشی فرایند دیپلماسی بود خودداری کند. به بیان دیگر، ایران این موضوع را روشن سازد که از دید تهران منابع اطلاعاتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید صرفاً محدود به یافتههای بازرسان و سازوکارهای درون-نهادی باشد؛ و سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل و دولتهای متخاصم مغرضی که «شواهد» دستکاری شده و «جهتدار» در اختیار آن میدهند هیچ جایگاهی در فرایند بازرسی و تفحص آژانس نداشته باشند.
ایران یک نقشهراه و یک جدول زمانبندیشده واقعبینانه و کاربردی برای خروج از انسداد و به نتیجه رساندن مذاکرات در وین به طرف مقابل ارائه دهد
وی در پایان تاکید کرد : در کنار این نکات، لازم است ایران یک نقشه راه و یک جدول زمانبندیشده (Timetable) واقعبینانه و کاربردی برای از سرگیری، خروج از انسداد و به نتیجه رساندن مذاکرات در وین به طرف مقابل ارائه دهد، به نحوی که هم ایران به عنوان مبتکر احیای دیپلماسی (نه مقصر شکست آن) ظاهر شود، و هم اگر بنا باشد ضربالاجلی تعیین شود، آن ضربالاجل را «ایران» تعیین کرده باشد.
سونامی اجاره مستاجران را بُرد
روزنامه جام جم نوشت: با وجود تصمیم دولت و مجلس برای تثبیت سقف افزایش اجارهبها در تهران و سایر شهرهای کشور، قیمت اجارهبها روند صعودی خود را حفظ کرده و قیمتگذاری توسط صاحبان خانه و مشاوران املاک مشخص میشود.
بیرون آمدن یک اسکلت انسان مدفون کنار جاده|عکس
افشاگری بزرگ از قیمت خودرو در ایران|کلاه بزرگ واردات و غالب کردن به مردم
اتفاق بارنکردنی|فرو کردن تراول در دهان رضا رویگری
تعیین قیمتها توسط این دو عضو از بازار، شرایط را برای مستاجران بسیار سخت کرده، بهطوریکه سهم اجارهبها از سبد خانوار به بیش از ۶۰درصد رسیده است.
گزارشهای میدانی جامجم در تهران و کل کشور، بیانگر افزایش شدید اجارهخانه در یک سال اخیر بوده و روند افزایشی آن حفظ شده است. بهطوریکه میزان اجارهبها در فروردین ۱۴۰۱ نسبت به ۱۴۰۰ در تهران حدود ۶۰ تا ۶۵درصد افزایش داشته و میانگین اجارهبها در کشور نیز ۵۰ تا ۶۰درصد افزایشی بوده است.
نکته قابلتامل اینکه سهم اجارهخانه از سبد هزینههای زندگی نیز رشد قابلتوجهی یافته و به بیش از ۷۰درصد رسیده است. این در حالی است که در کشورهای اروپایی، آمریکا و حتی پاکستان این میزان کمتر از ۲۰ تا ۲۵درصد است.
تلاش برای کنترل
این روند افزایشی در شرایطی بهوجودآمده که وزارت راهوشهرسازی و مجلس شورای اسلامی با راهکارهایی مشابه بهدنبال کنترل قیمتها بودند. در گام نخست رستم قاسمی، وزیر راهوشهرسازی میزان افزایش اجارهبها را تا سقف ۲۵درصد مجاز اعلام کرد و به صاحبان خانهها هشدار داد افزایش بیش از این میزان میتواند جرایمی را به مالکان تحمیل کند. در اوایل خرداد نیز مجلس شورای اسلامی با طرح دوفوریتی ساماندهی اجارهبها، برای کنترل بازار مسکن وارد عمل شد.
علی خضریان، نماینده تهران ثبت معاملات در سامانه ثبت معاملات املاک را الزامی دانست و عنوان کرد در صورت ثبت نکردن معاملات در این سامانه علاوه بر وضع جرایم مالی، در صورت بروز مشکل میان موجر و مستاجر هزینه دادرسی آن افزایش خواهد یافت. علی خضریان بهعنوان یکی از مدافعان این طرح، سقف افزایش اجارهبها تا پایان سال ۱۴۰۱ در کلانشهر تهران را تا ۲۵درصد، سایر کلانشهرها تا ۲۰درصد و برای سایر مناطق شهری کشور تا ۱۵درصد نسبت به سال قبل عنوان کرد.
وجه اشتراک مصوبه مجلس و وزارت راهوشهرسازی ضمانت اجرایی نداشتن و دور زدن آسان این قانون است بهطوریکه بسیاری از مستاجران بهدلیل امکان اجرایی نبودن آن و ترس از اینکه صاحبان خانه نسبت به تخلیه واحد اقدام کنند، بدون دفاع در مقابل موجران مجبور به تمکین از افزایش ۷۰درصدی خواهند بود. وضع جرایم در کنار اقدامات مجلس نیز نتوانسته بازار مسکن را آرام کند.
برای بررسی دلایل شکست این طرح سراغ اقبال شاکری، نماینده تهران در مجلس و عضو کمیسیون عمران رفتیم. وی وضع جرایم را برای مدیریت بازار مسکن در بلندمدت امری محال عنوان کرد و افزایش ساخت مسکن و بالارفتن عرضه مسکنهای استیجاری را عامل کنترل بازار دانست. به گفته وی، وضع مشوقهایی مانند معافیتهای مالیاتی نسبت به جرایم تاثیرات بهتری در بازار خواهد داشت و دولت باید به سمت سیاستهای تشویقی حرکت کند.
افزایش ساختوساز
یکی از راهکارهای موجود برای کاهش قیمت اجارهبها افزایش ساخت مسکن است که این طرح در درازمدت میتواند نسبت به مدیریت تقاضا اقدام کند، اما ساخت مسکن بهتنهایی گرهگشا نیست و باید تمهیداتی اندیشیده شود تا میزان عرضه این واحدها به بازار تسهیل گردد. متاسفانه سوداگری در مسکن طی سالهای اخیر میزان انباشت واحدهای مسکونی را افزایش داد و برخی از صاحبان خانهها ترجیح میدهند با خالی نگهداشتن خانه، در زمان مناسب قیمت را افزایش دهند. بنا بر آمارهای اعلامشده، تعداد خانههای خالی حدود ۵/۲میلیون واحد است که از این میزان سهم بانکها حدود دومیلیون واحد است. در شرایط فعلی آموزش اهرم فارکس تنها با مجابکردن بانکها برای عرضه مسکن به بازار میتوان نسبت به تعدیل قیمتها امیدوار بود. البته اهرم فشار به بانکها باید از قدرت کافی برخوردار باشد. آنطور که از شرایط به نظر میرسد بانکها برای پرداخت مالیات خانههای خالی و تحت مالکیت خود مقاومت نشان میدهند و آموزش اهرم فارکس مجابکردن آنها برای عرضه مسکن به بازار بسیار سخت به نظر میرسد.
اقدام قهری ممنوع
واکنش بازار به اقدامات قهری دولتها همواره منفی بوده. دولت باید با توجه به این پیشینه تاریخی از سیاستهای تشویقی مانند معافیتهای مالیاتی، صاحبان خانهها را مجاب کند که برای عرضه خانه خود به بازار اقدام کنند. این افزایش عرضه میتواند به تعادل عرضهوتقاضا در بازار کمک کند. حالا صاحبخانهها به همراه مشاوران املاک به بزرگترین بازیگران اجاره مسکن تبدیل شدهاند و بیمحابا هر قیمتی را که میخواهند تعیین میکنند. قوانین مجلس و دولت هم بهعنوان یک تماشاگر ویژه به تماشای ماراتن قیمتها مشغولاند.