تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟

تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟
● ارزشیابی قیمت سهام
تحلیلگر بنیادی، پس از مطالعه و تعیین شرایط اقتصادملی، وضعیت صنعت و در نهایت شرکت، بهبررسی این موضوع میپردازد که آیا قیمت سهام شرکت بهدرستی تعیینشدهاست یا نه؟ برای تعیین قیمت سهام، الگوهای گوناگون ارزشیابی تهیه و تدوین شده است.
عمدهترین این الگوها عبارتند از:
الگوهای سود سهام – این الگوها، بر ارزش فعلی سودهای سهام مورد انتظار تمرکز دارند.
الگوهای عواید – این الگوها، بر ارزش فعلی عواید مورد انتظار تمرکز دارند.
الگوهای داراییها – این الگوها، بر ارزش داراییهای شرکت تمرکز دارند.
*با اقتصادبرتر باشید/ با جدیدترین و ساده ترین #آموزش_مفاهیم_بورسی
آیا این خبر جالب بود؟ می توانید لینک این خبر را برای دیگران بفرستید:
2 نظر از مردم
با سلام و احترام اینجانب افشین فتحی مرام از مطالب خوبی که برای همگان قرار دادید تشکر میکنم با اجازه شما قسمتی از مطالب شما را جهت مجموعه کتابهایی که تحت عنوان پکیج جامع آموزش بورس برای معرفی و یادگیری خرید و فروش سهام در بورس و کسب درآمد از این طریق برای عموم تدارک دیده ام استفاده کردم البته این مجموعه کتب تا کنون استقبال نشده و فروش نداشته ام اما اگر این کتاب های پی دی اف را که خودم از سطح اینترنت و تجربه خودم و با ترجمه جمع آوری کرده ام را خریداری کنند و استقبال صورت بگیرد هر روز مطالب جدید به آن اضافه خواهم کرد و این کتب را به روز رسانی میکنم تا همگان استفاده کنند و معاملات بورس ایران حرفه ای تر شود .
سلام جناب افشین گرامی خوشحالیم که مطالب سایت اقتصادبرتر مورد استفاده شما قرار گرفته و امیدوارم از سایت ما هم تو مطلبتون به عنوان ماخذ نام برده باشید .
آشنایی با تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال!
دو گروه بازیگر اصلی در فضای رمزنگاری وجود دارد: معاملهگران و سرمایهگذاران. در واقع این دو گروه به افراد حقیقی محدود نمیشوند و جالب است بدانید که سرمایهگذاران و معاملهگران سازمانی بهاندازه افراد حقیقی بازیگران فعال فضای رمزنگاری هستند. آیا لازم است افراد بهعنوان معاملهگران و سرمایهگذاران به تحلیل تکنیکال تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ یا بنیادی پروژههای کریپتوکارنسی اعتماد کنند؟ سرمایهگذاران و معاملهگران چطور باید با استفاده از تجزیهوتحلیل بنیادی و تکنیکال جزئیات عمیقتر این نوع پروژههای رمزنگاری را آنالیز کنند؟ برای آشنایی بیشتر با این دو مفهوم و پاسخ این دو سؤال، در ادامه این مطلب همراه ما باشید.
تحلیل بنیادی یا Fundamental analysis چیست؟
بهصورت سنتی، تحلیلگران بنیادی ارزش دارایی خود را با درنظرگرفتن صورتهای مالی از جمله صورت سود و زیان، ترازنامه، صورت جریان وجوه نقد و صورت درآمد ارزیابی میکنند. در صنعت رمزارزها اکثر شرکتها یا بهصورت خصوصی اداره میشوند و یا از سازمان خودگردان غیرمتمرکز (DAO)، استفاده میکنند.
در تحلیل بنیادی از چه پارامترهایی استفاده میشود؟
تحلیلگران بنیادی در بازار ارزهای دیجیتال پارامترهای مختلفی را در نظر میگیرند، این پارامترها عبارتاند از:
- ارزش بازار (Market Cap)
- نقدینگی یا (Liquidity)
- اقتصاد توکنی یا (Tokenomics)
- نسبت قیمت به درآمد (P/E)
- کاربرد توکن (Token Utility)
- تیم پشت پروژه رمزنگاری شده
- اندازه و بزرگی جامعه
در ادامه به توضیح هر یک از این پارامترها میپردازیم:
تأثیر پارامتر ارزش بازار در تحلیل بنیادی چگونه است؟
برای محاسبه ارزش بازار یا Market Cap؛ باید قیمت رمزارز یا توکن بومی پروژه کریپتوکارنسی مدنظر را ضربدر حجم در گردش آن کنید. در اینجا قاعده کلی به این صورت است که بالا بودن عدد ارزش بازار نشاندهنده سلامت پروژه است. به این معنا که این پروژه مستعد دستکاری بازار توسط نهنگها یا طرحهای Pump and Dump نخواهد بود.
تأثیر پارامتر نقدینگی در تحلیل بنیادی چگونه است؟
سهولت خریدوفروش ارز دیجیتال یکی از مهمترین فاکتورها در هنگام انتخاب رمزارز مناسب است. اصولاً ارزهای دیجیتال متنوعی در صرافیهای رمزنگاری شده در دسترس بوده و گسترش قیمت رمزارزها در معاملات نشاندهنده حجم نقدینگی آنها است. وسعت قیمت پیشنهادی شکاف بین بالاترین و کمترین میزان درخواست است؛ بهطورکلی وسعت کمتر نشاندهنده نقدینگی بیشتر است.
تأثیر پارامتر اقتصاد توکنی در تحلیل بنیادی چگونه است؟
اقتصاد توکنی موارد مختلفی همچون اندازه توکن، تخصیص (توزیع) و سیاست پولی هر ارز رمزنگاری خاص را پوشش میدهد. میزان سرمایه در گردش بالا نشان میدهد که توکن مدنظر کمیاب نبوده و ممکن است قیمت آن کاهش یابد.
علاوه بر این، نحوه توزیع توکنها نیز بر میزان موفقیت پروژه رمزنگاری تأثیرگذار است. پروژهای متشکل از یک تیم و چند نفر که میزان زیادی از منابع را کنترل میکنند؛ نشاندهنده آن است که احتمالاً رمزارز پروژه با ریسک تمرکز روبهرو خواهد شد. در واقع در این صورت است که میتوان گفت دامپینگ ایجاد شده توسط هر یک از این سرمایهداران بزرگ؛ بر قیمت توکن اثر منفی میگذارد.
در نهایت، درنظرگرفتن سیاست پولی هر پروژه رمزنگاری شده نیز بسیار حائز اهمیت است. به این معنا که سیاست پولی پروژه چگونه میتواند تورم را کنترل کرده و در طول زمان سبب کاهش قیمت شود؟ برای مثال، پروژه بیتکوین برای جلوگیری از تورم از استراتژی Halving (نصف کردن)، پروژه اتریوم از استراتژی EIP-1559 (در حال تصویب)، Binance از استراتژی سهماهه بازخرید و سوزاندن و در نهایت SwissBorg نیز از مکانیسم Protect and Burn استفاده میکنند.
تأثیر پارامتر نسبت قیمت به درآمد در تحلیل بنیادی چگونه است؟
نسبت قیمت به درآمد بهصورت درصدی بیان شده و به معنای آن است که بازار بهازای هر دلار تولید شده توسط شرکت، حاضر است چقدر هزینه پرداخت کند. این پارامتر به شما کمک میکند تا بفهمید که در حال حاضر رمزارز مدنظر بیش از حد خرید یا فروخته شده است. راه دیگر محاسبه نسبت ارزش خالص به معاملات یا همان Net Value to Tranactions (NVT) است.
نسبت ارزش خالص به معاملات (NVT Ratio) = ارزش بازار تقسیم بر حجم معاملات 24 ساعت گذشته در زنجیره
نسبت NVT پایین؛ نشاندهنده یک خرید خوب است، چرا که نشاندهنده آن است که توکنها در مقایسه با میزان استفاده از شبکه؛ بیش از حد ارزشگذاری نشدهاند.
تأثیر تیم پروژه رمزارز در تحلیل بنیادی چگونه است؟
بنیانگذاران و تیم مدیریتی هر پروژه رمزنگاری بر نحوه پیشرفت پروژه در این صنعت تأثیر بسزایی دارند. برای مثال اتریوم را در نظر بگیرید؛ Vitalik Buterin در کنار توسعهدهندگان بااستعداد دیگری مانند Gavin Wood و Charles Hoskinson؛ اتریوم را راهاندازی کردند، همانطور که میدانید پس از گذشت چند سال، امروزه این پروژه رشد بسیاری کرده است. از آن زمان، Gavin Wood پروژه Polkadot و Charles Hoskinson پروژه کاردانو را ایجاد کردند.
هر شخصی که در هنگام تصمیمگیری در زمینه سرمایهگذاری ارزهای دیجیتال از تجزیهوتحلیل بنیادی استفاده کند، احتمالاً به دلیل سابقه قبلی بنیانگذاران اولیه اتریوم؛ از پروژههای جدید ایجاد شده توسط آنها نیز حمایت میکند.
موفقیت سریع پروژههایی مانند Binance و SwissBorg، در درجه اول به دلیل کیفیت تیم توسعهدهنده آنها بوده است. سیروس فاضل (Cyrus Fazel) با وجود رشد اخیر SwissBorg؛ در حال تبدیلشدن به یکی از تأثیرگذارترین افراد در ارزهای دیجیتال است.
همچنین Changpeng Zhao بنیانگذار بایننس به دلیل راهاندازی و مدیریت خوب بزرگترین صرافی ارزهای رمزنگاری شده از نظر حجم معاملات روزانه؛ به شهرت فراوان رسیده است.
تأثیر پارامتر کاربرد توکن در تحلیل بنیادی چگونه است؟
کاربرد توکن به ضمانت دارندگانی اطلاق میشود که برای خرید برخی از محصولات شبکه؛ توکن یا کوین یک پروژه را خریداری میکنند. برای مثال استفاده از اتریوم برای پرداخت تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ کمیسیون تراکنشها سبب قدرتبخشیدن به شبکه اتریوم شده است، کاربران شبکه Cardano با استفاده از رمزارز بومی شبکه یعنی ADA، کمیسیون پرداخت میکنند و در آخر نیز کاربران اپلیکیشن SwissBorg میتوانند با استیک کردن CHSB از خدمات Premium ارائه شده توسط کمپانی لذت ببرند. کاربرد و فایده هر پروژه رمزنگاری شده باید کاملاً مشخص باشد، در غیر این صورت پروژه مدنظر نیز به یکی از هزاران پروژه رمزنگاری شده دیگری که ارزش آنها تنها با حدس و گمان مشخص میشود، تبدیل خواهد شد.
تأثیر پارامتر بزرگی جامعه در تحلیل بنیادی رمزارزها چگونه است؟
در نهایت پارامتر آخری که در تحلیل بنیادی اهمیت بالایی دارد اندازه و بزرگی جامعه است. بهاحتمال زیاد وجود یک جامعه بزرگ به این معنا است که توکن پروژه مفید فایده است. همچنین هجوم بیشتر کاربران به یک پروژه رمزنگاری خاص دستیابی به جمعیت بالا و تأثیرگذاری بر شبکه را آسانتر میکند؛ بنابراین، تحلیل بنیادی با درنظرگرفتن اندازه (بزرگی) جامعه پروژه رمزنگاری شده؛ عملکرد پروژه را در درازمدت را ارزیابی میکند.
تحلیل تکنیکال یا Technical Analysis چیست؟
تمرکز اصلی تحلیلگران تکنیکال بر قیمت و حجم دادهها قرار داشته و این افراد با مطالعه الگوهای موجود در نمودار قیمت؛ مسیر حرکت بازار را بر اساس عملکرد تاریخی آن تعیین میکنند. تجزیهوتحلیل تکنیکال شامل مطالعه دقیق نمودارهای قیمت در فواصل مختلف یعنی ساعت، روز و ماه است.
برخی از تحلیلگران سطوح اصلی به دنبال سطوح “حمایت/ Support” و “مقاومت/ Resistance” هستند، به طوری که سطح حمایت مانند کف در پایین محدوده قیمت فعلی و سطح مقاومت مانند سقف در بالای محدوده عمل میکنند. برای مثال، اگر قیمت بیتکوین بین 53 هزار تا 57 هزار دلار متغیر باشد، 53 هزار دلار بهعنوان سطح حمایت و 57 هزار دلار بهعنوان سطح مقاومت در نظر گرفته میشود. اگر قیمت توکن مدنظر به پایینتر از سطح حمایت برسد؛ نشاندهنده حرکت نزولی ارزش توکن بوده و همچنین با بالارفتن از سطح مقاومت حرکت ارزش رمزارز صعودی تلقی میشود.
بسیاری از تحلیلگران تکنیکال برای بهدستآوردن اطلاعات بیشتر در خصوص قیمت از شاخصهایی مانند میانگینهای متحرک (Moving averages)، Bollinger Bands و MACD استفاده میکنند که این امر سبب انجام پیشبینیهای بهتر میشود.
در مقایسه با تحلیل بنیادی، انجام تجزیهوتحلیل تکنیکال نیازمند تسلط کمتری است. قاعده کلی این است که ترندهای طولانیمدت (روندهای طولانیمدت) نسبت به ترندهای کوتاهمدت نتایج قابلاعتمادتری ایجاد میکنند.
آیا استفاده از تحلیل تکنیکال و بنیادی ضروری است؟
هدف اصلی هر دو تحلیل بنیادی و تکنیکال استفاده از روشهای مختلف برای پیشبینی حرکت قیمت است. تفاوت این دو در این است که؛ تحلیل بنیادی در پروژههای رمزنگاری پارامترهای غیرمالی مانند تیم پشت پروژه، کاربرد توکن و اندازه جامعه را در نظر میگیرد؛ درحالیکه تجزیهوتحلیل تکنیکال باتوجهبه سوابق ثبت شده، فقط بر اساس مسیر حرکت قیمت ارزهای رمزنگاری شده انجام میشود.
همانطور که پیشازاین نیز اشاره شد، اکثر بازیکنان صنعت رمزنگاری شده در دو گروه معاملهگران و سرمایهگذاران تقسیم میشوند. معاملهگران بازار میتوانند برای دورههای طولانیتری نسبت به دورههای بسیار کوتاه مانند معاملات روزانه یا اسکالپینگ فعالیت کنند. از طرف دیگر، سرمایهگذاران بازار، چشمانداز بلندمدتی را نسبت به ارزهای دیجیتال در نظر دارند. در نهایت صرفنظر از روش تحلیلی که انتخاب میکنید، هرکدام از آنها مزایا معایبی دارند که در ادامه به توضیح آنها میپردازیم:
مزایا و معایب تحلیل بنیادی چیست؟
مزایای استفاده از تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی برای سرمایهگذاران بلندمدت مناسب است: بهجای استفاده از رویدادهای گذشته که بهعنوان نمودار قیمت نمایش داده میشوند، از پیشبینیهای آینده استفاده میکنند؛ بنابراین تحلیل بنیادی برای گروههایی که به دنبال اتخاذ تصمیمهای بلندمدت سرمایهگذاری یا تهیه گزارش در خصوص صنعت ارزهای دیجیتال هستند؛ بهتر عمل میکند.
تحلیل بنیادی نسبت به تحلیل تکنیکال آسانتر است: ازآنجاییکه این نوع تحلیل لزوماً به مهارتهای تخصصی مانند خواندن و تفسیر نمودارها و روند بازار نیاز دارد، انجام تحلیل بنیادی آسانتر از تحلیل تکنیکال است.
ارائه چشمانداز جامع از یک پروژه رمزنگاری: جمعآوری تمام اطلاعات معتبر در خصوص پروژه در هنگام انجام تجزیهوتحلیل بنیادی، سبب میشود تا نسبت به تحلیل تکنیکال چشمانداز وسیعتری در خصوص پروژه ارائه شود. در نهایت نیز این امر تصمیمگیری را آسانتر خواهد کرد.
یافتن اطلاعات برای پروژههای بزرگ آسان است: دایرکتوریهایی مانند Coinmarketcap، Glassnode و منابع معتبر دیگر به تهیه اطلاعات کافی آفلاین و On-chain پروژههای بزرگ ارزهای رمزنگاری شده کمک میکنند. درحالیکه جمعآوری این اطلاعات برای پروژههای کوچکتر دشوار است.
معایب استفاده از تحلیل بنیادی
پیشبینی تغییرات کوتاهمدت قیمت دشوار است: ازآنجاییکه این نوع تحلیل از نمودارها برای بررسی تغییرات قیمت استفاده نمیکند، برای پیشبینی تغییرات کوتاهمدت قیمت مناسب نیست. این موضوع برای معاملهگران ارزهای دیجیتال بسیار حائز اهمیت است.
تحلیل بنیادی در افراد مختلف متفاوت انجام میشود: برای مثال آن چیزی که یک فرد در هنگام بررسی پارامتر “تیم پشتیبان پروژه” و “بزرگی جامعه” در تحلیل بنیادی مناسب میداند، ممکن است با آنچه که دیگران بهعنوان یک اصل بنیادی در یک پروژه رمزنگاری در نظر میگیرند، برابر نباشد.
همیشه معیارهای تجزیهوتحلیل بنیادی به عملکرد قیمت تفسیر نمیشود: اگرچه تحلیلهای بنیادی در هنگام آنالیز یک پروژه یک تصویر جامع ارائه میدهند؛ اما لزوماً به تفسیر عملکرد قیمت منجر نخواهد شد. برای مثال پارامتر بزرگی جامعه را در نظر بگیرید، این پارامتر ممکن است بر قیمت یک توکن تأثیرگذار باشد درحالیکه بر قیمت توکن دیگر تأثیری نداشته باشد.
زمانبر بودن بهدستآوردن اطلاعات پروژه: درک عمیق پارامترهای مختلف تحلیل بنیادی در یک پروژه رمزنگاری، بهویژه پروژههای کوچکتر که اطلاعاتشان در اختیار عموم مردم قرار ندارد، احتمالاً زمانبر است.
مزایای استفاده از تحلیل تکنیکال
تجزیهوتحلیل تکنیکال نسبتاً آسانتر از تحلیل بنیادی است، چراکه در این نوع تحلیل معیارهای کمتری از جمله قیمت و حجم دادههای داراییهای رمزنگاری شده، در نظر گرفته میشوند.
دستورالعملهای مختلفی در خصوص معنی سیگنالهای مختلف تکنیکال وجود دارد: تجزیهوتحلیل بنیادی بر اساس تفسیر انجام شده توسط یک سرمایهگذار انجام میشود؛ درحالیکه سیگنالهای تکنیکال بر اساس قیمتهای پیشین رمزارز ایجاد میشوند. این بدان معناست که سرمایهگذاران دستورالعمل مشخصی را در اختیار داشته و بر اساس آن پس از فعالشدن یک سیگنال خاص؛ میدانند چه واکنشی را باید نشان دهند.
تحلیل تکنیکال به کاربران بازار کمک میکند تا ترند جدید را شناسایی کنند: تحلیلهای تکنیکال عمدتاً بر روی شناسایی ترند جدید و معکوس شدن ترند، تمرکز دارند؛ بنابراین تعیین زمان ورود و خروج برای معاملهگران با استفاده از تجزیهوتحلیل تکنیکال آسانتر خواهد بود.
معایب استفاده از تجزیهوتحلیل تکنیکال
ممکن است ابزارهای تجزیهوتحلیل تکنیکال سیگنالهای متفاوتی را گزارش دهند: در برخی از مواقع ممکن است نتایج آنالیز تکنیکال باهم اشتباه شده و هرکدام به نحوی سبب گیج شدن معاملهگران در هنگام تصمیمگیری شوند.
تحلیل تکنیکال به دانش تخصصی نیاز دارد: باوجوداینکه جمعآوری دادهها در تجزیهوتحلیل تکنیکال بسیار آسان است، بااینحال نحوه تفسیر نمودارها و ترندها (روندها) نیازمند تمرین است.
این نوع تحلیل به دلیل وجود نوسانات شدید مستعد خطا است: برای عملکرد صحیح هر شاخصی که در تجزیهوتحلیل تکنیکال استفاده میشود، لازم است ترندهای آینده بهصورت دقیق پیشبینی شوند. بسیاری از ارزهای دیجیتال به نوسانات شدید قیمت شهرت دارند، این امر میتواند بر نتایج هر شاخص اتخاذ شده تأثیرگذار باشد.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
در این مقاله از تترلند، ما به اصول تحلیل فاندامنتال در بازار تجارت و خرید ارز دیجیتال خواهیم پرداخت.
وقتی نوبت به تجارت میرسد -چه با سهام یک قرن روبرو باشید و چه با ارزهای رمزپایه- هیچ علم دقیقی در این زمینه وجود ندارد.
آنچه داریم، مجموعه وسیعی از ابزارها و روشهایی است که توسط بازرگانان و سرمایهگذاران استفاده میشود. در بیشتر موارد، شما میتوانید این تکنیکها را به دو دسته تجزیه و تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال (FA) و تجزیه و تحلیل فنی یا تحلیل تکنیکال(TA) تقسیم کنید.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال (FA) روشی است که توسط سرمایهگذاران و معاملهگران در بازارهای مالی برای ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی، ارز یا تجارت از طریق بررسی بیشترین فاکتورهای کیفی و کمی از جمله مدیریت شرکت و اعتبار، سلامت صنعت، سرمایه بازار و سایر عوامل اقتصادی است.
هدف از تحلیل بنیادی این است که تعیین کند آیا قیمت یک دارایی بیش از حد ارزشگذاری شده است یا خیر. تجزیه و تحلیل اساسی بر این درک تأثیر میگذارد که پتانسیل آینده ارز باید بیش از عملکرد قبلی باشد. شرایط اقتصاد خرد و کلان را در نظر میگیرد که ممکن است در آن بازار خاص تأثیر بگذارد.
عملکرد تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال، تولید قیمت یک سهام یا ارز در بازار خرید ارز دیجیتال یا فروش آن پیشبینی شده و مقایسه آن با قیمت فعلی است. اگر این عدد از قیمت فعلی بالاتر باشد، ممکن است نتیجه بگیرید که کم ارزش است.
اگر کمتر از قیمت بازار خرید ارز دیجیتال یا فروش آن باشد، میتوانید فرض کنید که در حال حاضر بیش از حد ارزشگذاری شده است. شما میتوانید با اطلاعاتی که از تجزیه و تحلیل خود گرفته اید، آگاهانه در مورد خرید ارز دیجیتال یا تجارت با ارز موردنظر خود تصمیم بگیرید.
بنابراین، ممکن است در نظر بگیریم که تحلیل فاندامنتال به دنبال تعیین چگونگی تأثیر عوامل خارجی بر عملکرد یک شرکت یا پروژه است؛ به ویژه آن عواملی که بلافاصله مشخص نمیشوند.
تحلیل FA همچنین به دنبال درک بهتر بازار خاص صنعت و توانایی آینده محصول یا خدمات در آن بازار است. در نهایت، هدف آنها دستیابی به قیمت کمی است که بتوان آن را با قیمت واقعی ارز دیجیتال مربوطه مقایسه کرد.
به عبارت دیگر، FA روشی است که ممکن است به شما کمک کند تعیین کنید که آیا برای مثال ارزی بیش از حد دارای نوسان شده است یا خیر. علی رغم اینکه به طور سنتی برای ارزشگذاری سهام استفاده میشود، تحلیل بنیادی تقریباً در مورد همه داراییها از جمله ارزهای رمزپایه قابل استفاده است.
تحلیل فاندامنتال در مقایسه با تحلیل تکنیکال
در حالیکه تحلیل فاندامنتال، به دنبال تصویری بزرگتر از قیمت یک دارایی است(با در نظر گرفتن هرچه بیشتر عوامل تأثیرگذار) تحلیل تکنیکال، کاملاً بر دادههای بازار زمانی و نمودارهای بازار خرید ارز دیجیتال متمرکز است. بنابراین، تحلیل فاندامنتال به دنبال تعیین ارزش واقعی یک ارز دیجیتال تجاری است اما تحلیل تکنیکال به عنوان ابزاری برای پیشبینی اقدام قیمت بر اساس حجم معاملات و روند گذشته بازار خرید ارز دیجیتال استفاده میشود.
بیشتر تریدرهای خرید ارز دیجیتال و سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال، احتمالاً اتفاق نظر دارند که هم FA و هم TA به شیوههای خود ارزشمند هستند. بنابراین به جای استفاده از یک مورد، استفاده متعادل از این دو منطقیتر به نظر میرسد.
شاخصهای محبوب در تحلیل فاندامنتال
ما به دنبال کندل، MACD یا RSI نیستیم تا بینشی را در تحلیل فاندامنتال انجام دهیم؛ تعداد اندکی از شاخصهای خاص تحلیل فاندامنتال وجود دارد که به جای آن استفاده میشود. در این بخش، ما در مورد محبوبترین موارد بحث خواهیم کرد.
درآمد هر سهم(EPS)
سود به ازای هر سهم، معیار مشخصی برای سودآوری یک شرکت است که به ما میگوید چه میزان سود برای هر سهم مانده دارد. با استفاده از فرمول زیر محاسبه میشود:
(درآمد خالص – سود مطلوب) / تعداد سهام
نسبت قیمت به درآمد P/E
نسبت قیمت به درآمد، به مقایسه قیمت سهام با EPS یک کسب و کار را ارزیابی میکند. با فرمول زیر محاسبه میشود:
قیمت سهم/سود هر سهم
نسبت قیمت به کتاب P/B
نسبت قیمت به کتاب(همچنین به عنوان نسبت قیمت به ارزش ویژه یا نسبت P/B نیز شناخته میشود) میتواند در مورد چگونگی ارزیابی سرمایهگذاران از شرکت نسبت به ارزش دفتری آن، به ما بگویید. ارزش دفتری، ارزش یک کسب و کار است که در گزارشهای مالی آن تعریف شده است(به طور معمول دارایی منهای بدهیها). محاسبه به این شکل است:
قیمت هر سهم/ارزش دفتری هر سهم
نسبت قیمت/درآمد به رشد PEG
نسبت تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟ قیمت/درآمد به رشد PEG نسبت سود به درآمد است، دامنه خود را گسترش میدهد تا نرخ رشد را در نظر بگیرد. از فرمول زیر استفاده محاسبه میشود:
نسبت قیمت به درآمد/نرخ رشد درآمد
جوانب مثبت و منفی تحلیل فاندامنتال
مزایای تحلیل فاندامنتال
تحلیل فاندامنتال یک روش قوی برای ارزیابی مشاغل به روشی است که تحلیل تکنیکال به راحتی نمیتواند با آن رقابت کند. برای سرمایهگذاران در سراسر جهان، مطالعه طیف وسیعی از عوامل کمی و کیفی یک نقطه شروع مهم برای هر تجارت است.
هر کسی میتواند تحلیل فاندامنتال را انجام دهد زیرا متکی به تکنیکهای آزمایش شده و دادههای تجاری موجود است. یا حداقل این در بازارهای سنتی وجود دارد. در حقیقت، اگر به دنبال ارز رمزنگاری شده هستیم، ممکن است دادهها همیشه در دسترس نباشند و یک همبستگی شدید بین ارزها در بازار خرید ارز دیجیتال وجود داشته باشد، به این معنی است که تحلیل فاندامنتال ممکن است به همان اندازه مؤثر نباشد.
تحلیل فاندامنتال، شناسایی سهام یا ارز دیجیتال فعلی کم ارزش و آماده را برای تخمین نوسانات در طول زمان فراهم میکند. سرمایهگذاران برجستهای مانند وارن بافت و بنجامین گراهام به طور مداوم نشان دادهاند که تحقیقات دقیق در مورد کسب و کار از این طریق میتواند نتایج فوق العادهای به همراه داشته باشد.
معایب تحلیل فاندامنتال
انجام تجزیه و تحلیل فاندامنتال آسان است، اما انجام تحلیل فاندامنتال خوب سختتر است. تعیین “ارزش ذاتی” سهام یا ارز دیجیتال خاص یک فرآیند زمانبر است که نیاز به کار بسیار بیشتری دارد تا اینکه فقط اعداد را به یک فرمول وارد کنید. بسیاری از عوامل باید ارزیابی شوند و منحنی یادگیری برای انجام چنین کاری میتواند شیبدار باشد. علاوه بر این، برای معاملات بلند مدت بهتر از تجارت کوتاه مدت است.
این نوع تحلیل همچنین از نیروها و روندهای قدرتمند بازار که تجزیه و تحلیل تکنیکال میتواند آنها را شناسایی کند، چشم پوشی میکند.
جمع بندی
تحلیل فاندامنتال، یک عمل ثابت است که برخی از موفقترین تریدرها به آن اطمینان دارند. با پیادهسازی یک استراتژی، سرمایهگذاران میتوانند ارزش واقعی سهام، ارزهای رمزپایه و سایر داراییها را تخمین بزنند.
همراه با تحلیل تکنیکال، تحلیل فاندامنتال میتواند به تریدرها و سرمایهگذاران درک کاملی از اینکه ارزها و مشاغل میتوانند از آنها سود ببرند، ارائه دهد. ترکیبی از FA و TA در بازارهای قدیمی و ارزهای رمزنگاری شده روش موردعلاقه بسیاری از فعالان زمینه تجارت و خرید ارز دیجیتال است.
با این حال، با توجه به جذابیت بازار تجارت و خرید ارز دیجیتال، باید درک کنید که تحلیل فاندامنتال ممکن است به همان اندازه مؤثر نباشد. همیشه در ابتدا تحقیقات خود را انجام دهید و اطمینان حاصل کنید که یک استراتژی جامع مدیریت ریسک در دست اجرا دارید.
تحلیل فاندامنتال چیست؛ این نوع از تحلیل چه مزایا و معایبی دارد؟
سیامک تیموری یکشنبه 08 تیر 1399
یکی از مهمترین دغدغههای افرادی که تصمیم به سرمایهگذاری در مورد ارزهای دیجیتال میگیرند این است که قیمت بیتکوین در آینده چگونه خواهد بود؟ تحلیل فاندامنتال یکی از راههای موثر تحلیل و پیشبینی قیمت بیتکوین در آینده است.
تحلیل فاندامنتال بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال چیست؟
تحلیل فاندامنتال روش تجزیه و تحلیل از بالا به پایین است که سعی میکند از طریق ارزیابی ارزش یک دارایی با توجه به عوامل اقتصادی و اجتماعی مؤثر بر این دارایی، ارزش آن را محاسبه کند.
پایه گذار تحلیل فاندامنتال بنجامین گراهام است. او یکی از مدیران بزرگ سرمایهگذاری، اقتصاددان معروف و یکی از فعالان حوزه بورس ایالت متحده آمریکاست. طبق نظر بنجامین گراهام، در تحلیل فاندامنتال ارزش درونی اوراق بهادار، عوامل زیادی مانند ضرایب قیمتها، درآمد و پرداختیهای شرکت و غیره مورد توجه قرار میگیرد.
واضح است که دنیای ارزهای دیجیتال کاملاً متفاوت از داراییهای سنتی نظیر سهام است، چرا که در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال، عملاً معیارهای سنتی برای ارزشگذاری داخلی وجود ندارد. از این رو، تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال حتی برای بسیاری از تحلیلگران حرفه ای نیز کاری بسیار دشوار است.
اما یک تحلیل تخصصی میتواند اطلاعات دقیقی در مورد بهترین زمان خرید بیتکوین، قیمت بیتکوین در آینده و در مورد این که به جز بیتکوین، کدام ارز برای خرید و فروش مناسب است را در اختیار تحلیلگران و سرمایهگذاران قرار دهد.
بیشتر بخوانید: PayPal و Venmo به بازار بیت کوین و ارز دیجیتال ورود می کنند!
تحلیل فاندامنتال نیازمند کسب دانش برای آگاهی از عوامل موثر بر قیمت بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال در بلند مدت است. پس از جمع آوری اطلاعات و تحلیل آنها، می توان چشماندازی از آینده ارزهای دیجیتال به دست آورد.
چه عواملی باید در تحلیل فاندامنتال در نظر گرفته شود؟
همانطور که اشاره شد، تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال نیاز به انجام مطالعات عمیق در این حوزه دارد. یک سرمایهگذار باهوش ارزهای دیجیتال باید به اندازه کافی در زمینه بازی با ارقام سنگین متبحر باشد و در فرآیند سرمایهگذاری همواره دقت عمل داشته باشد تا یاد بگیرد چگونه سرمایهگذاری کند. در اینجا این سوال مطرح میشود که عوامل موثر در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال چیست؟
در ادامه، به معرفی برخی از این عوامل موثر می پردازیم:
1- ارزش بازار
اگر بخواهیم ارزش بازار را به صورت ساده بیان کنیم، عبارت است از:
- تعداد سهام یا دارایی یک شرکت ضرب در قیمت هر واحد از سهام یا دارایی
به عنوان مثال اگر قیمت بیتکوین (هر واحد) 8,351.24 دلار باشد و تعداد بیتکوینهای در گردش 18,180,300 میلیون باشد، برای محاسبه ارزش بازار بیتکوین کافی است قیمت هر واحد از بیتکوین را در تعداد بیت کوینهای در گردش ضرب کنیم که میشود 151828048572 و یا تقریبا 151 میلیون دلار.تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال چیست؟
ارزش بازار در واقع یک فاکتور بسیار مهم برای سرمایهگذاران است تا کل سرمایه موجود آن ارز در بازار ارزهای دیجیتال را تعیین کنند و بتوانند در مورد سرمایهگذاری تصمیم عاقلانهای بگیرند. هر چقدر مقدار ارزش بازار یک ارز بالا باشد، نشان دهنده پایین بودن ریسک سرمایهگذاری است.
توجه به این نکته ضروری است که ارزش بازار تنها یکی از عوامل موثر بر تحلیل وضعیت بازار و یا قیمت بیتکوین در آینده است. برای ارزیابی دقیق، در نظر گرفتن تمام عوامل موثر در تحلیل فاندامنتال ضروری است.
2- بررسی موجودی کوین
آیا تا به حال برای شما این سوال پیش آمده است که برخی افراد چرا به جای خرید و فروش ارزهای دیجیتال اقدام به حفظ آن میکنند؟ یکی از راهکارها برای کنترل تورم، عرضه تنها 21 میلیون بیتکوین در بازار بود که در حال حاضر 18 میلیون بیتکوین استخراج شده است.
بیشتر بخوانید: هاوینگ بیت کوین، راهنمایی برای افراد تازه کار
طبق قانون عرضه و تقاضا، عرضه کم و تقاضای زیاد باعث افزایش قیمت بیتکوین در آینده خواهد شد. از این رو، یکی از عوامل مهم که در تحلیل فاندامنتال باید به آن دقت کرد، موجودی کوین است.
3- حجم معاملات
یکی از عوامل بسیار مهم در تحلیل فاندامنتال در بازار بورس، حجم معاملات است. اما جالب است که بدانید حجم معاملات یکی از پارامترهای مهم در سنجش میزان محبوبیت یک ارز دیجیتال نیز است. حجم معاملات در بازار ارز دیجیتال عبارتند از:
- میزان ارز دیجیتال معامله شده در بازه زمانی مشخص
حجم معاملات بالای یک ارز دیجیتال نشان دهنده این است که میزان تقاضای آن ارز زیاد است. برخی از افراد مبتدی ممکن است تنها به حجم مبادلات یک ارز دیجیتال در یک روز توجه کنند، درحالی که حجم مبادلات روزانه می تواند تحت تاثیر یک خبر یا شایعه تغییر ناگهانی داشته باشد. از این رو، بهتر است در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال، حجم معاملات در یک ماه مورد بررسی قرار بگیرد.
4- نرخ بازگشت سرمایه
بازده سرمایهگذاری یا نرخ بازگشت سرمایه یک ارز دیجیتال به عبارت ساده یعنی:
- میزان سود دریافتی به ازای هر یک تومان سرمایهگذاری
محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به سرمایهگذارن برای ارزیابی عملکرد ارز دیجیتال کمک شایانی میکند. به عنوان مثال، قیمت بیتکوین در ابتدای راه اندازی 135 دلار بوده است. در زمان نگارش این مقاله در تاریخ 28 ژوئن 2020، هر واحد از بیت کوین با قیمت 9100 دلار با احتساب نرخ دلار 20000 تومان معادل 182 میلیون تومان معامله می شود. نرخ بازگشت سرمایه بیتکوین به صورت زیر محاسبه میشود:
5- هزینه لازم برای استخراج ارز دیجیتال
یکی از عوامل موثر در تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال، محاسبه مقدار هزینه لازم برای استخراخ آن ارز است. زیرا در صورتی که استخراج یک ارز دیجیتال نسبت به قیمت آن بسیار پر هزینه باشد، ماینرها تمایلی به استخراج آن ارز نخواهند داشت. در نتیجه، با توجه به کاهش مقدار استخراج، قیمت ارز سیر نزولی خواهد داشت.
بیشتر بخوانید: ماینینگ بیت کوین چگونه عمل میکند؟
بنابراین، یکی از عوامل موثر در تحلیل فاندامنتال که باید توسط ماینرها در نظر گرفته شود، مقایسه قیمت ارز دیجیتال با مقدار هزینه ای است که باید برای استخراج آن صرف کنند. متاسفانه برخی از سرمایهگذارن مبتدی بدون توجه به این موضوع دچار خسارات زیادی میشوند.
6- آینده ارز
با توجه به محبوبیت ارزهای دیجیتال در سالهای اخیر پروژههای بسیار زیادی در حوزه ارز دیجیتال راهاندازی شده است. اما پس از بررسی و تحلیل اطلاعات به دست آمده، مشخص میشود که اغلب آنها دارای نقشه راه مشخصی نیستند و چشم انداز واضحی از خود به سرمایهگذاران ارائه نمی دهند.
توصیه میکنیم قبل از ورود به بازار خرید و فروش ارز دیجیتال موردنظر، در مورد برنامه کلی پروژه تحقیقات لازم را انجام دهید. در صورتی که در این زمینه از دانش کافی برخوردار نیستید، میتوانید از افراد متخصص کمک بگیرید.
مزایا و معایب تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال
سرمایهگذاران بسیار زیادی در سراسر جهان از تحلیل فاندامنتال برای ارزیابی ارزهای دیجیتال و یا تخمین قیمت بیتکوین کمک میگیرند اما در مقابل برخی نیز هستند که از روش های دیگر برای بررسی وضعیت بازار استفاده می کنند.
آن چه که مشخص است این است که تحلیل بنیادی یا فاندامنتال نیز مانند روشهای دیگر دارای مزایا و معایبی است که در ادامه برخی از آن ها را برای شما لیست کرده ایم:
مزایای تحلیل فاندامنتال
- در فهم و درک کلی بازار ارز دیجیتال به ویژه تخمین قیمت بیتکوین بسیار موثر است.
- تحلیل فاندامنتال یکی از روش های محبوب تحلیل برای سرمایهگذاری بلند مدت در حوزه ارزهای دیجیتال است.
- عوامل موثر برای پیشبینی قیمت بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال در تحلیل فاندامنتال در نظر گرفته میشود.
معایب تحلیل فاندامنتال
- سرمایهگذار برای درک درست از وضعیت بازار باید از تمام فاکتورهای تاثیرگذار بر قیمت بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال با خبر باشد. این امر، مستلزم تحقیق و مطالعه زیاد است.
- امکان برداشت اشتباه از برخی عوامل موثر در تحلیل فاندامنتال وجود دارد.
- تحلیل فاندامنتال زمان بر است. با توجه به اینکه این تحلیل به بررسی همه جانبه عوامل مختلف نیاز دارد، مستلزم صبر و حوصله بسیار است.
نحوه عملکرد تحلیل فاندامنتال
قیمت بیتکوین و دیگر ارزهای دیجیتال به دنبال اخبار، رویدادها و حتی شایعات میتواند تغییر کند. بخش عمدهای از نوسانات ارز دیجیتال که طی چند سال شاهد آن بودیم، به دلیل احساساتی شدن برخی سرمایهگذران اتفاق افتاده است.
بنابراین، بسیار ضروری است که در صورت عدم داشتن تجربه کافی در تحلیل فاندامنتال، از نظرات افراد با تجربه برای پیشبینی قیمت بیتکوین بهرهمند شوید تا بتوانید بهترین تصمیم را اتخاذ کنید.
اگر تصمیم گرفتهاید به سراغ تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال بروید، حتماً موارد زیر را که نقش اساسی در تعیین قیمت بیتکوین و ارزهای دیجیتال دارند را مورد توجه قرار دهید:
- نحوه عرضه و استخراج ارزهای دیجیتال در طولانی مدت
- میزان تقاضا برای ارز دیجیتال
- وضعیت کنونی بازار
صحبت پایانی
تحلیل فاندامنتال کار بسیار سختی نیست اما نیازمند گردآوری اطلاعات صحیح و تحلیل است. اگر به دنبال پیدا کردن بهترین ارز دیجیتال برای سرمایهگذاری هستید، تحلیل فاندامنتال یک روش بسیار مطمئن برای بررسی وضعیت بازار است. با توجه به این که در حال حاضر بیش از 2 هزار ارز دیجیتال در جهان وجود دارد، قطعاً تحلیل فاندامنتال میتواند برای انتخاب مناسب ارز دیجیتال جهت سرمایهگذاری، بسیار موثر باشد.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
برخلاف تحلیل تکنیکال که بر پیشبینی تغییرات قیمت متمرکز است، هدف از تحلیل فاندامنتال تعیین ارزش واقعی اوراق بهادار است. با دانستن ارزش واقعی، یک سرمایهگذار میتواند آگاهانه در مورد سرمایهگذاری تصمیم بگیرد. در این آموزش، با تحلیل فاندامنتال و مؤلفههای مختلف آن آشنا میشویم.
تحلیل فاندامنتال چیست؟
«تحلیل فاندامنتال» یا «تحلیل بنیادی» (Fundamental Analysis) روشی برای اندازهگیری ارزش ذاتی اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط با آن است. تحلیلگران بنیادی هر آنچه را که میتواند بر ارزش سهام تأثیر بگذارد، مطالعه میکنند؛ از عوامل اقتصاد کلان مانند وضعیت اقتصادی و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصاد خرد مانند اثربخشی مدیریت شرکت.
هدف نهایی تحلیل فاندامنتال، رسیدن به قیمتی است که سرمایهگذار بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند و مطلع شود که آیا اوراق بهادار کمتر از مقدار منصفانه ارزشگذاری شده یا بیشتر از آن. تحلیل فاندامنتال معمولاً از منظر کلان تا خرد برای شناسایی اوراق بهاداری انجام میشود که قیمت درستی از آنها در بازار وجود ندارد.
تحلیل بنیادی از دادههای عمومی برای ارزیابی ارزش سهام یا هر نوع دیگر از اوراق بهادار استفاده میکند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار میتواند با بررسی عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و وضعیت کلی اقتصاد، تحلیل فاندامنتال را برای تعیین ارزش اوراق قرضه انجام دهد.
ارزش ذاتی چیست؟
یکی از مفروضات اصلی تحلیل بنیادی این است که قیمت فعلی سهام، اغلب ارزش شرکت را که توسط دادههای عمومی در دسترس است منعکس نمیکند. فرض دوم این است که ارزش منعکس شده از دادههای بنیادی شرکت به احتمال زیاد به ارزش واقعی سهام نزدیکتر است.
تحلیلگران اغلب از این مقدار واقعی فرضی به عنوان ارزش ذاتی یاد میکنند. با این حال، باید توجه داشت که کاربرد عبارت «ذاتی» معنای متفاوتی در ارزیابی سهام نسبت به معنای آن در سایر زمینهها مانند معاملات اختیارات دارد. در قیمتگذاری اختیار معامله از محاسبه استاندارد برای ارزش ذاتی استفاده میشود. با این حال، تحلیلگران از مدلهای پیچیده مختلفی برای رسیدن به ارزش ذاتی یک سهم استفاده میکنند. برای رسیدن به ارزش ذاتی سهام یک فرمول واحد و به طور کلی پذیرفته شده وجود ندارد.
به عنوان مثال، ممکن است سهام یک شرکت ۲۰۰ هزار تومان معامله شود و پس از تحقیقات گسترده در مورد شرکت، یک تحلیلگر تشخیص دهد که ارزش آن باید ۲۴۰ تومان باشد. یک تحلیلگر دیگر تحقیقاتی انجام میدهد و تعیین میکند که ارزش آن سهام باید ۲۶۰ تومان باشد. بسیاری از سرمایهگذاران میانگین چنین برآوردهایی را در نظر میگیرند و مثلاً در این مورد خاص فرض میکنند که ارزش ذاتی سهام ممکن است نزدیک به ۲۵۰ تومان باشد. غالباً سرمایهگذاران میخواهند سهامی را خریداری کنند که به میزان قابل توجهی کمتر از ارزش ذاتی معامله میشوند.
این امر منجر به این فرض سوم در تحلیل بنیادی میشود: بازار سهام در بلندمدت بنیادها را منعکس میکند. مسئله این است که هیچکس نمیداند «بلندمدت» واقعاً چه مدتی است.
چرا باید از تحلیل فاندامنتال استفاده کنیم؟
درک تحلیل فاندامنتال برای تعیین ارزشگذاری صحیح سهام در بازار ضروری است. تحلیلگران معمولاً عوامل کلان و خرد را برای شناسایی سهامهایی که با قیمتهای بالاتر و پایینتر از ارزش واقعی معامله میشوند، بررسی میکنند.
اگر یک سهام به درستی قیمتگذاری نشود، میتواند ارزش پولی بیشتری داشته باشد و سود بالاتری کسب کند. این امر به ویژه در مواردی که ارزش سهام زیر قیمت منصفانه ارزشگذاری شده باشد، صادق است.
تحلیلگران تصویر کلان را میبینند و وقتی صحبت از تحلیل فاندامنتال میشود، به جزئیات میپردازند. آنها علاقه دارند وضعیت اقتصاد را به طور کلی ارزیابی کنند و سپس به بررسی صنعت خاص مربوط به سهام بپردازند. البته عکس این ترتیب نیز ممکن است انجام شود.
تحلیلگران بنیادی عوامل جزئی مانند عملکرد فروش شرکت را بررسی میکنند. از طریق این تحقیقات است که تحلیلگر میتواند ارزش منصفانه بازار را برای یک سهام خاص مشخص کند. این تحلیلگر فاندامنتال است که با مطالعه عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و عملکرد ناشر اوراق قرضه (مانند تغییرات گذشته رتبهبندی اعتبار) ارزش اوراق قرضه را تعیین میکند.
تحلیل بنیادی سهام از سود، رشد در آینده، درآمد، بازده حقوق صاحبان سهام، حاشیه سود و انواع دادههای دیگر برای مشاهده عملکرد و ارزشگذاری شرکت بهره میگیرد. این امر عمدتاً شامل بررسی صورتهای مالی مربوط به چند ماه یا سال یک شرکت است.
اغلبِ تحلیلگران از عوامل بنیادی برای ارزیابی اوراق بهادار استفاده میکنند. اگر تصویر گستردهتری از اقتصاد و صنعت را میبینید و منابع مالی شرکت را بررسی میکنید، در واقع، یک تحلیل فاندامنتال انجام دادهاید.
تحلیل فاندامنتال کمّی و کیفی چه هستند؟
مشکلی که در تعریف کلمه فاندامنتال یا بنیاد وجود دارد این است که این کلمه میتواند هر آنچه را که مربوط به وجوه اقتصادی یک شرکت است، پوشش دهد. عوامل زیادی در بنیادهایی که باید تحلیل شود، نقش دارند. در واقع، تحلیل فاندامنتال میتواند به معنای هر چیزی باشد که مربوط به شرایط اقتصادی پیرامون یک شرکت است.
بدیهی است که اعدادی مانند درآمد و سود نیز شامل این بنیادها میشوند. همچنین عواملی از سهم بازار یک شرکت تا کیفیت مدیریت نیز بنیادهای یک سهم هستند. عوامل بنیادی مختلف را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: کمی و کیفی.
تحلیل فاندامنتال کمّی
«تحلیل فاندامنتال کمّی» (Quantitative Fundamental Analysis) مربوط به اطلاعاتی است که میتوان آنها را در قالب اعداد و مقادیر کمی بیان کرد. بنیادهای کمّی ویژگیهای قابل اندازهگیری یک کسب و کار هستند. به همین دلیل، بزرگترین منبع دادههای کمّی صورتهای مالی است. درآمد، سود، دارایی و موارد دیگر را میتوان با دقت زیادی اندازهگیری کرد.
صورت مالی واسطهای است که توسط آن شرکت اطلاعات مربوط به عملکرد مالی خود را افشا میکند. تحلیلگران بنیادی از اطلاعات کمّی صورتهای مالی برای تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری استفاده میکنند. سه صورت مهم مالی عبارتند از: صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد. پارامترهای مهم تحلیل فاندامنتال کمّی را در ادامه معرفی خواهیم کرد.
تحلیل فاندامنتال کیفی
«تحلیل فاندامنتال کیفی» (Qualitative Fundamental Analysis) مربوط به ماهیت یا استانداردها است و عددی نیست. بنیادهای کیفی کمتر ملموس هستند. این تحلیل بنیادی ممکن است شامل کیفیت مدیران کلیدی یک شرکت، شناسایی نام تجاری، حق ثبت اختراع، فناوری انحصاری آن و… باشد.
بنیادهای کیفی مهمی که همواره برای هر شرکت باید در نظر داشت، به شرح زیر هستند:
- مدل کسبوکار: شرکت دقیقاً چه کاری انجام میدهد؟ به نظر میرسد پاسخ به این پرسش آسان نیست. اگر مدل کسبوکار شرکتی مبتنی بر فروش غذای آماده باشد، آیا درآمد خود را از این طریق به دست آورده است؟ یا فقط هزینههای حق امتیاز و سرقفلی را پرداخت میکند؟ بنابراین، مدل کسبوکار یک پارامتر مهم در تحلیل فاندامنتال است.
- مزیت رقابتی: موفقیت طولانی مدت یک شرکت عمدتاً به دلیل داشتن مزیت رقابتی و حفظ آن است. مزیتهای قدرتمند رقابتی، مانند نام تجاری و سلطه بر بازار، همانند ایجاد خندقی است که رقبا را از شرکتهای دارای آنها دور نگه میدارد. وقتی یک شرکت میتواند به یک مزیت رقابتی دست یابد، سهامداران آن میتوانند برای دههها سود خوبی دریافت کنند.
- مدیریت: برخی معتقدند که مدیریت مهمترین معیار سرمایهگذاری در یک شرکت است. این گفته منطقی است؛ اگر رهبران شرکت نتوانند به درستی برنامهها را اجرا کنند، حتی بهترین مدل کسبوکار نیز محکوم به شکست است. گرچه دیدار با مدیران و ارزیابی واقعی آنها برای سرمایهگذاران خرد دشوار است، اما میتوان با مراجعه به وبسایت شرکت، سوابق اعضای هیئت مدیره را بررسی کرد.
- راهبری شرکتی: راهبری شرکتی سیاستهای اعمال شده در یک سازمان را نشان میدهد و مبیّن روابط و مسئولیتهای بین مدیریت، مدیران و سهامداران است. این سیاستها همراه با قوانین و مقررات شرکت در اساسنامه شرکت و آییننامه آن تعریف و تعیین میشود. افراد تمایل دارند با شرکتی تجارت کنند که از نظر اخلاقی منصف باشد و شفاف و کارآمد اداره شود. به ویژه باید توجه کرد که آیا مدیریت به حقوق سهامداران و منافع آنها احترام میگذارد یا خیر.
همچنین، در نظر گرفتن صنعت یک شرکت، پایگاه مشتریان، سهم بازار در بین شرکتها، رشد کل صنعت، رقابت، مقررات و چرخههای تجاری عوامل مهم دیگری هستند که باید در نظر داشت. داشتن اطلاعات درباره نحوه کار صنعت درک عمیقتری از سرمایه مالی شرکت به سرمایهگذار خواهد داد.
مؤلفههای تحلیل فاندامنتال چه هستند؟
تحلیل فاندامنتال از سه مؤلفه اصلی تشکیل شده است:
- تحلیل اقتصاد
- تحلیل صنعت
- تحلیل شرکت
تحلیل فاندامنتال یک رویکرد کاملاً جامع است که نیاز به دانش عمیق در مورد حسابداری، مالی و اقتصادی دارد. به عنوان مثال، تحلیل بنیادی مستلزم توانایی خواندن صورتهای مالی، درک عوامل اقتصادی کلان و دانش تکنیکهای ارزیابی است. در درجه اول، پیشبینی رشد آینده به دادههای عمومی مانند درآمد گذشته و حاشیه سود یک شرکت متکی است.
مراحل بررسی وضعیت شرکت ها در تحلیل فاندامنتال
گزارش های تحلیل بنیادی براساس اطلاعات واقعی و دقیق گذشته و شرایط فعلی تهیه میشود. خریدار سهام با توجه به رویدادها و آمار واقعی و با استفاده از دانش و تجربه خود استراتژی مشخصی استخراج کرده و بازار را پیش بینی میکند.
مراحل تحلیل فاندامنتال بورس
۱. بررسی وضعیت اقتصاد کلی کشور
وضعیت اقتصادی کشور می تواند روی بازار بورس تاثیر داشته باشد به همین دلیل نیاز است که ابتدا وضعیت اقتصاد کلی کشور در تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی مورد بررسی قرار گیرد. در بررسی وضعیت اقتصاد کلی کشور مواردی همچون این که آیا شرایط کلی کشور برای سرمایه گذاری در بازار بورس مناسب است، نرخ های بهره در حال افزایش یا کاهش است، آیا تورم تاثیری دارد، آیا تراز تجاری کشور مطلوب است و آیا عرضه ی پول به صورت انبساطی انجام می شود یا بصورت انقباضی.
تحلیل گران این موارد را مورد بررسی قرار می دهند و بررسی می کنند که آیا شرایط اقتصادی کشور چقدر روی وضعیت اقتصادی شرکت تاثیر می گذارد.
۲. بررسی صنعت شرکت مربوطه
در گام بعدی در تجزیه و تحلیل شرکت ها در تحلیل فاندامنتال شما باید وضعیت صنعت شرکتی که می خواهید سهام آن را خریداری کنید را مورد بررسی قرار دهید. نکته ای که در این باره وجود دارد این است که شرکتی که می خواهید سهام آن را خریداری کنید وضعیت صنعت خوبی داشته باشید زیرا در غیر این صورت شما نمی توانید روی سهام این شرکت حساب کنید. زیرا حتی اگر بهترین سهام این شرکت را نیز خریداری کنید نمی تواند بازده مناسبی دریافت کنید.
در این باره جمله ی معروفی در بازار بورس وجود دارد که می گوید سهام ضعیف در صنعت قوی بهتر از سهام قوی در صنعت ضعیف است.
۳. تجزیه و تحلیل شرکت
پس از این که شما وضعیت اقتصاد کشور و همچنین صنعت شرکتی که می خواهید سهام آن را بخرید را مورد بررسی قرار دادید نوبت به بررسی شرکت می رسد که می خواهید در آن سرمایه گذاری کنید، در این مرحله از تجزیه و تحلیل شرکت ها که در تحلیل فاندامنتال انجام می شود، صورت های مالی شرکت را مورد بررسی قرار دهید تا بتوانید به نسبت مالی سودمندی برسید.
۴. تعیین وضعیت سهام شرکت
در نهایت نوبت به این می رسد که شما سهام شرکتی که می خواهید آن را خریداری کنید را مورد ارزیابی قرار دهید شما باید بررسی کنید که آیا قیمتی که برای سهام شرکت مورد نظر در نظر گرفته شده است درست یا خیر. برای این که بتوان ارزش سهام یک شرکت را مورد ارزیابی قرار داد راه های زیادی وجود دارد و می توانید از الگوهای مختلفی برای انجام این کار استفاده کنید که در ادامه این الگو را مورد بررسی قرار می دهیم:
الگوهای سود سهام : شما با استفاده از الگوی سود سهام می توانید به ارزش فعلی سود سهام شرکتی که می خواهید سهام آن را خریداری کنید پی ببرید.
الگوهای دارایی : همان طور که از نام این الگو مشخص است، این الگو ارزش دارایی یک شرکت را مورد بررسی قرار می دهد.
الگوهای عواید : در نهایت نوبت به الگوهای عواید می رسد که شما می توانید با استفاده از الگوهای عواید ارزش فعلی عواید مورد انتظار شرکت را مورد بررسی قرار دهید.