اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی

روشهایی که خودتان حس میکنید، در آنها قویتر عمل خواهید کرد را انتخاب کرده و تنها بر اساس آنها معامله کنید.
اصول موفقیت در بازارهای مالی
و نوع سرمایه گذاری باید توسط معامله گر رعایت شوند تا در مدت زمان کمتر، بازدهی بیشتری را کسب کند.
معاملات روزانه خود را یادداشت کنید:
یکی از بهترین روشهایی که می تواند به طرز معجزه آسایی معاملات شما را بهبود بخشد و به شکل باورنکردی باعث پیشرفت شما
در پوزیشن گیری شود یادداشت برداری از معاملات روزانه است. این کار باعث می شود در هر معامله افکار و اقدامات خود را همچنان
دنبال کنید و استراتژی معاملاتی خود را بهبود ببخشید. این ارزیابی ساده در طول مدت فقط 26 روز، نتایج شگرفی برای شما دارد.
چند نمونه از سرفصل های مربوط به یک دفترچه معاملاتی :
1-تاریخ
2-زمان
3-قیمت در لحظه ی ورود
4-حجم (lot) معاملاتی که باز شده اند
5-سطح حد ضرر اولیه یا نهایی(استاپ)
6-دلیل وارد شدن به معامله
7-سطح حد سود اولیه یا نهایی(اگر وجود دارد)
8-قیمت در لحظه ی خروج
9-دلیل خارج شدن از معامله
10-نتیجه معاملات
بعضی از سوال هایی که باید از خودتان بپرسید :
1-بازار بعد از ورود من به پوزیشن ، چگونه حرکت کرده است؟
2-اگر معامله سود آور بود ، بازار تا کجا مخالف با من حرکت کرده است ؟
3-اگر معامله با ضرر بسته شده بود، قبل از معکوس شدن تا چه اندازه سودآور بوده است؟
4-استاپ لاس من در شروع و در پایان ترید کجا بود؟
5-جهت روند (trend) زمانی که من معامله را آغاز کردم روی نمودارهای روزانه کجا بود؟
6-اگر معامله سودآور بود، من تا چه اندازه از این حرکت سودآور استفاده کردم؟
7-من چقدر به نقطه ایده آل ورودی مربوط به حرکت بازار نزدیک بودم و چگونه می توانم آن را اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی ارتقا ببخشم؟
8-آیا بعد از ورود من به بازار، خبر یا فاکتور دیگری درباره حرکت بازار منتشر شد؟
9-آیا می توانستم ترید را بهتر مدیریت کنم؟
10-آیا سایز معاملات من خوب بوده یا نیاز به تنظیم دارد؟
البته اینها فقط چند مثال بودند . زمانش که برسد ,شاید نیاز پیدا کنید که اطلاعات بیشتری را ثبت کنید
یا از خودتان سوالات دشوارتری بپرسید .
اما بررسی اقداماتتان بهترین راه است که ببینید آیا نیازی به تغییر یا ارتقاء عملکرد یا استراتژی معاملاتی تان هست یا خیر .
مطمئنا ، موجودی حساب تان هر ماه به شما میگوید که آیا اقدامی که انجام می دهید منطقی است یا خیر ، اما پیشرفت کردن
کلید یک تجارت موفقیت آمیز است و داشتن دفترچه ای از اقدامات و افکارتان نیز بهترین روش برای آنالیز دقیق تصمیمات تجاری تان
در بازارهای مالی است.
که میتوانید از این فایل جهت طراحی پلن معاملاتی خود استفاده کنید.
واقع اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی بین باشید
شاید سخت ترین و در عین حال مهمترین نکته برای معامله گران مبتدی واقع بین بودن آنها باشد. من متاسفم اما باید به شما بگویم
که شما نمیتوانید شغل خود را رها کرده و با یک حساب 2 هزار دلاری به ساحل بروید. اگر سایت و یا فردی همچین چیزی را به شما
گفت شما باید از آنها دوری کنید زیرا آنها کلاهبردار هستند و هیچ سرنخی از انچه در موردش صحبت میکنند ندارند.
آیا شما میتوانید مقدار زیادی پول از راه معامله گری در بازار کسب کنید؟
بله مطمئنا
شاید هیچ حرفه دیگری در دنیا همچین پتانسیل بالایی مانند معامله گری نداشته باشد اما هزینه زیادی باید پرداخت و کار آسانی
نیست حد اقل از نظر ذهنی آسان نیست. شما با انواع مختلفی از تله های ذهنی و اشتباهات عمدی در راه معامله گری
روبرو خواهید شد.
واقع بینی چیزی است که شما را در مسیر موفقیت در معامله گری قرار میدهد.
از اینکه معامله ای در خلاف جهت شما حرکت کند واهمه ای نداشته باشید
این خیلی مهم است برای اینکه اکثرمعامله گران مخصوصا اماتورها با دیدن نشانه های اولیه از حرکت قیمت در خلاف جهت آنها
دچار ترس و عکس العمل شدید میشوند. این مشکل در حساب واقعی بسیار بیشتر از حساب مجازی میباشد که به علت تفاوت
احساس در آنهاست بهر حال این یک مشکل است و نیاز به راه حل دارد.
حرکت بازار در خلاف جهت شما طبیعی است. من معاملاتی داشته ام که تا 5 پیپی حد ضرر رفته و پس از آن برگشته و سود زیادی
نصیبم کرده است اگر من میترسیدم و پوزیشن خود را قبل از فعال شدن حد ضرر می بستم نه تنها ضرر میکردم بلکه سود زیادی هم
از دست میدادم پس این دلیل اصلی میباشد که چرا باید بگذارید بازار حرکت خود را بکند و تنها به این دلیل که در خلاف جهت شما
حرکت کرده است معاملات خود را نبندید.
این واقعا بسیار ساده است حد ضرر خود را به طور منطقی و در جای امنی قرار دهید حجم معاملات خود را مدیریت کنید و
ریسک دلاری شما مقداری باشد که با از دست دادن آن مشکلی نداشته باشید و اجازه دهید معامله پیش برود معاملات خود را
خیلی جزیی مدیریت نکنید فقط اجازه دهید بازار کار خود را بکند اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی شما هم بروید سراغ تفریح و استراحت خود و روز بعد معاملات خود را
گاهی هیچکاری نکردن با پوزیشن ها بهترین حرکت است.
بدون آموزش وارد نشوید
همیشه برای من جالب بوده است که چگونه بعضی از افراد بدون آموزش و تمرین میخواهند سرمایه خود را در معرض ریسک قرار دهند
و پس ازانکه مقداری از پول خود را از دست دادند تصمیم میگیرند که آموزش ببینند. مانند این است که بدون آموزش خلبانی هواپیما
برانیم که منجر به صدمه دیدن و مرگ خواهد شد و پس از آنها شما تصمیم خواهید گرفت که آموزش ببینید.
بیشتر معامله گران کار مشابهی را با حسابشان میکنند مانند آنها نباشید. سرمایه خود را در ابتدا صرف اموزش بکنید قبل از هرچیزی
یاد بگیرید که درست معامله کنید و پس از ان پول برای شما جذاب خواهد شد. قبل از آموزش خلبانی خلبانی نکنید.
حس و حال معامله گر در زمان معامله مهم است
اگر شما هم زیاد معامله میکنید حتما چنین احساساتی را تجربه کردهاید. در واقع، باید به حس و حال خود در زمان انجام معامله
توجه کنید. هیچ کس شما را مجبور به انجام معامله نکرده است، بنابراین اگر به طور مثال کمی سر درد دارید، آن روز را کار نکنید
و به خود استراحت دهید. سعی کنید کار متفاوتی انجام دهید، مثلا کتابی را که مدتها است از کتابخانه امانت گرفته اید و مهلت
آن تمام شده است، تحویل دهید. رفتن به یک پیک نیک هم خوب است.
خواهید دید که بدون هیچ تلاش اضافی همه چیز بهتر پیش خواهد رفت.
یاد بگیرید فقط هنگامی که از چارچوب ذهنی و روحی خوبی برخوردار هستید، معامله انجام دهید.
از این طریق، تصمیمات شما دیگر متاثر از احساسات شما نخواهند بود و در نهایت خواهید توانست با قاطعیت و موفقیت بیشتری
به معاملاتتان ادامه دهید.
حد ضرر خود را خیلی نزدیک قرار ندهید
این خیلی مهم است ومعامله گران سرمایه زیادی از دست میدهند تا این نکته را بفهمند شما باید حد ضرر خود را در فاصله امنی
از نقطه ورود خود قرار دهید. اگر شما حد ضرر خود را خیلی نزدیک قرار دهید قبل از اینکه شانس داشته باشید که بازار در جهت شما
حرکت کند از بازار خارج خواهید شد. به عبارت دیگر ایده معاملاتی شما شاید درست باشد ولی بخاطر اینکه اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی حد ضرر شما خیلی
نزدیک بود قبل از نوسان خاصی از بازار خارج شدید.
** توصیه های ویلیام گن به معامله گران **
1-هرگز اجازه ندهید یک معامله سودآور وارد زیان شود. وقتی سود شما به 3 واحد و بیشتر از آن رسید
نقطه توقف ضرر را به جایی که نه سود و نه زیان باشد بیاورید
2-سرمایه تان را به 10 بخش مساوی تقسیم کنید و هرگز بیشتر از یک دهم سرمایه تان را برای یک معامله به ریسک نیاندازید
3-برای سفارشات حد ضرر تعیین کنید: همیشه با قراردادن حد ضرر نقطه در فاصله 3 تا 5 واحد اقدام به خرید کنید
4-هرگز بیش از سرمایه تان اقدام به خرید نکنید. این امر را به عنوان قانون تغییر ناپذیر خود در بازار قرار دهید.
5-بر خلاف روند بازار معامله نکنید.هرگز تا وقتی از روند بازار (صعودی یا نزولی بودن روند در نمودار) مطمئن نشدید
اقدام به خرید و فروش نکنید.
6-وقتی شک کردید از بازار خارج شوید و تا زمانی که تردید دارید وارد بازار نشوید
7-تنها سهامی که فعال هستند را خرید کنید . سراغ سهامی که حرکت آهسته ای دارند یا متوقف هستند نروید.
8-ریسک را به نسبت مساوی تقسیم کنید. در صورت امکان 4 یا 5 سهم را خریداری کنید. از اینکه تمامی سرمایه تان را
تنها روی یک سهم سرمایه گذاری کنید به شدت پرهیز کنید.
9-هرگز سفارش هایتان را محدود نکنید یا روی یک قیمت ثابت خرید و فروش انجام ندهید. بر اساس قیمت بازار معامله کنید.
10-معامله هایتان را بدون وجود یک دلیل خوب نبندید. با تعیین نقطه توقف زیان برای معامله هااز سودتان محافظت کنید.
ادامه توصیه های ویلیام گن به معامله گران
11-دخیره سازی کنید. بعد از اینکه یک سری از معاملات موفق را تجربه کردید بخشی از سودتان را در حسابی خاص
پس انداز کنید و فقط در پیشامدهای ناگهانی و نا خوشایند از آن استفاده کنید.
12-هرگر تنها برای به دست آوردن سود یک سهم ، آن را خریداری نکنید
13 -هرگز از زیان میانگین نگیرید. این بزرگترین اشتباهی است که یک معامله گر می تواند مرتکب شود.
14-هرگز تنها برای اینکه صبرتان تمام شده است بازار را ترک نکنید یا به دلیل اینکه تحمل صبر را ندارید وارد بازار نشوید.
15-همیشه از سودهای کوچک در مقابل زیان های بزرگ بپرهیزید.
16-هرگز حد ضرر یک سفارش را حذف نکنید.
17-هنگام خرید سهامی را انتخاب کنید که کمترین حجم عرضه را دارند و برای فروش سهامی که بیشترین عرضه را دارند
در اولویت قرار دهید.
18-هرگر اقدام به Hedge (خرید و فروش تامینی) نکنید. اگر مالک سهامی هستید که قیمت آن شروع به پایین امدن کرده است
هرگز سهام دیگرتان را نفروشید تا زیان آن را جبران کنید. از بازار خارج شوید زیان تان را متقبل شوید
و در انتظار یک موقعیت مناسب دیگر بمانید.
19-هرگز موقعیت تان دربازار را بدون یک دلیل خوب عوض نکنید. هنگامیکه معامله می کنید آن را براساس یک سری دلایل مناسب
یا برنامه ای مدون به انجام برسانید و تا زمانی که یک نشانه روشن از تغییر در روند را ندیده اید از بازار خارج نشوید.
20 -از افزایش ناگهانی معاملات بعد از یک دوره موفق و سودآور در معامله پرهیز کنید.
مدیریت مالی چیست؟
مدیریت مالی : عبارتست از کاربرد اصول ومفاهیم اقتصادی برای تصمیم گیری و حل مساله.
تعریف مدیریت مالی
مدیریت مالی عبارتست از کاربرد اصول ومفاهیم اقتصادی برای تصمیم گیری و حل مساله.
به بیان ساده می توان گفت مدیریت مالی همان اقتصاد کاربردی است.بسیاری از آنچه را که در اقتصاد خرد و کلان می آموزیم،در مطالعه اصول مدیریت مالی به کار می گیریم به طور کلی،می توان عنوان مدیریت مالی را به سه حوزه کلی ولی مرتبط تفکیک کرد:
1-مدیریت مالی:که گاهی اوقات corporate finance و یا business finance نیزخوانده می شود عبارتست از مدیریت مالی بنگاه های کسب و کار.به بیان ساده،عبارتست از تصمیم گیری مالی در داخل واحدهای تجاری.وظیفه مدیر مالی عبارتست از حفظ نقدینگی،استفراض از بانک،تحصیل سایر شرکت ها و و انتشار اوراق قرضه و سهام است.
2-سرمایه گذاری:که با قیمت گذاری اوراق بهادار ورفتار بازارهای مالی سروکار دارد.به عنوان مثال،ممکن است وظیفه یک مدیر سرمایه گذاری،شامل ارزش گذاری سهام عادی،انتخاب اوراق بهادار برای یک صندوق بازنشستگی یا ارزیابی عملکرد پر تفوی باشد.
3-موسسات مالی:که به شرکت های مالی نظیر بانک ها مربوط می شود.قطع نظر از حوزه مدیریت مالی که در ان حیطه مشغول فعالیت هستید،از دانش مدیریت مالی مشابهی استفاده خواهید کرد.از جمله ویژگی های مدیریت مالی:
2-مبتنی بر اصول اقتصادی است.
3-از اطلاعات حسابداری به عنوان نهاده ورودی تصمیم گیری استفاده می کند.
4-مطالعه چگونگی سرمایه گذاری و افزایش بهره وری پول است.
5-دائما در حال تغییر است.
6-دارای چشم انداز جهانی است.
هدف مدیریت مالی
هدف مدیریت مالی به حد اکثر رساندن ارزش شرکت است.مفهوم این هدف بسیار پیچیده است .مدیران شرکت با ذینفعان بسیاری نظیر مالکان،بستانکاران،فعالان بازار سرمایه سروکار دارند.
این هدف ،ترجمان بیشینه ساختن ثروت سهام داران در شرکت های سهامی است که به صورت ارزش بازار حقوق صاحبان سهام برابر ارزش فعلی جریانات نقدی آتی مورد انتظار مالکان است..همان طور که اشاره شد،هدف مدیریت مالی به حداکثر رساندن ثروت مالک است.تحقق این مهم از طریق حداکثر نمودن سود اقتصادی میسر است که دارای مفهومی متفاوت با سود حسابداری است.
سود اقتصادی شامل تفاوت درآمدها و هزینه هاست که این هزینه ها شامل هزینه فرصت منابع سرمایه گذاری برای وجوه است.سود نرمال،حداقل بازدهی مورد تقاضای سرمایه گذار برای وجوه اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی خود است.به عبارت دیگر،مقدار سود در شرایطی است که سود اقتصادی صفر است.سود اقتصادی و حسابداری متفاوت هستند زیرا سود حسابداری هزینه فرصت وجوه را نادیده انگاشته و مشمول رویه های حسابداری است که ممکن است جریانات نقدی واقعی و واقعیت اقتصاد را نشان ندهد.
نقش مدیر مالی
شرکت های سهامی برای ادامه کسب و کار خود نیازمند انواع متنوعی از دارایی های واقعی هستند.بسیاری از این دارایی ها چون کارخانه و ماشین آلات در زمره دارایی های مشهود جای می گیرند.سایر دارایی ها مانند دانش تخصصی و حق الامتیاز نامشهود هستند.باید بابت تمام این دارایی ها وجه پرداخت شود.
شرکت های سهامی برای تامین اینوجوه نسبت به فروش ادعاهایی نسبت به این دارایی ها وجریانات نقدی عایده آنها در آینده اقدام می کنند.
این ادعاها دارایی مالی خوانده می شود.به عنوان مثال ،وقتی شرکتی از بانک وام می گیرد،بانک از او تعهد مکتوبی مبنی بر بازپرداخت اصل و بهره وام دریافت می دارد .بنابراین ،بانک وجوه نقد خود رابا یک دارایی مالی معامله کرده است .دارایی مالی فقط شامل وام بانکی نمی شود بلکه شامل انواع سهام،اوراق قرضه و…..نیز است.
جایگاه مدیر مالی میان عملیات شرکت و بازارهای مالی واقع شده است.
1-وجوه دریافتی از سرمایه گذاران
2-وجوه سرمایه گذاری شده در شرکت
3-وجوه ایجاد شده از طریق عملیات
4/1-وجوه مجددا سرمایه گذاری شده
4/2-به سرمایه گذاران وجوه بازگردانده شده
بنابراین مدیر مالی باید به دو سوال اساسی پاسخ دهد:در چه دارایی های واقعی سرمایه گذاری کند؟و چگونه منابع لازم را برای تامین مالی این دارایی ها تجهیز کند؟
پاسخ سوال اول،سرمایه گذاری و تصمیمات بودجه بندی سرمایه ای است و پاسخ سوال دوم شامل تصمیمات تامین مالی شرکت است.
تاریخچه مدیریت مالی
در سال 1900 مدیریت مالی یک رشته علمی شد.از آن زمان تاکنون وظایف و مسئولیت های مدیریت مالی همواره دستخوش تغییر بوده است و تردیدی نیست که در آینده نیز شاهد تغییرات بیشتری خواهد بود.تا سال 1900 مدیریت مالی جزئی از اقتصاد کاربردی بود.طی دو دهه 1890 و1900 چندین شرکت بزرگ امریکایی درهم ادغام شدند.78شرکتی که به دنبال این ادغام ها به وجود آمدند ،نیمی از کل تولیدات صنایع مربوط را در دست گرفتند.
این ادغام ها نیازمند سرمایه های هنگفت بود.مدیریت ساختار سرمایه یکی از وظایف مهم مدیران شدو مدیریت مالی رشته خاصی از مدیریت بازرگانی شد.یادآوری این نکته مهم است که در آن زمان،چگونگی تهیه صورت های مالی و تجزیه و تحلیل آن ها دوران طفولیت خود را می گذراند.تجزیه وتحلیل های مالی فقط در داخل شرکت ها انجام می شد.به آنان که در خارج از سازمان قرار داشتند،مانند سرمایه گذاران،گزارش هایی در مورد وضع مالی و عملکرد شرکت ها داده نمی شد تا بتوانند در زمینه های سرمایه گذاری تصمیم گیری کنند.در دهه 1920 شرکت های تولیدی مقادیر فراوانی کالا تولید کردند و سودهای کلانی بردند.این امر باعث شد مسائل برنامه ریزی و کنترل (به ویژه از نظر قدرت نقدینگی)به تدریج در مبحث مدیریت مالی مورد توجه قرار گیرد.ولی تامین مالی این شرکت ها و مسائل مبتلا به ساختار سرمایه(در مورد ادغام ها)باعث شد که موسسات تامین سرمایه به سرعت رشد یابند.سندیکاهایی که در سایه وجود موسسات تامین سرمایه پدید آمدند به تامین مالی شرکت ها(از راه تضمین خرید اوراق بهادار منتشر شده)کمک های شایانی کردند.با پیدایش صنایع جدید و اقدامات صنایع قدیم در راه دستیابی به تغییرات ناشی از تکنولوژی نوین و سازش با آن،مبحث مدیریت مالی نیز بر پایه علمی استوار شد.این رشته علمی با استفاده از علوم کامپیوتر ،پژوهش عملیاتی و اقتصاد سنجی همچنان راه تکامل می پیماید.این روش های علمی که از سال 1950یکی پس از دیگری عرضه شد به صورت ابزاری درآمد که شرکت ها برای تجزیه و تحلیل طرح های مختلف سرمایه گذاری و محاسبه ریسک و بازده از آنها استفاده می کنند.برای محاسبه حداقل بازده مورد نظر،تجزیه و تحلیل و تحقیقات زیادی انجام شده است.
در دهه 1950 نظریه ای عرضه شد به نام نظریه نوین مدیریت مجموعه اوراق بهادار یا نظریه نوین مدیریت پرتفوی.اساس ومبنای این نظریه،میزان ریسک و بازدهی است که دارنده مجموعه اوراق بهادار از ان بهره مند می شود.مساله ای که این نظریه با ان روبرو است،درجه ریسکی است که سرمایه گذار با توجه به مجموعه اوراق بهادار خود محاسبه می کند(و نه فقط ریسک متعلق به اقلام خاصی از آن پرتفوی)
با توجه به آنچه تا کنون گفته شد،سیر تکاملی مدیریت مالی دارای سه ویژگی مهم به شرح زیر است:
1-مدیریت مالی رشته نسبتا جدید و از شاخه های علم مدیریت است.
2-مدیریت مالی آن گونه که در حال حاضر به کار می رود بر تصمیم گیری استوار است واز ابزارها و روش های تجزیه و تحلیل داده ها،کامپیوتر،اقتصاد و حسابداری مالی استفاده می کند.
3-حرکت مستمر و سرعت فزاینده پیشرفت های اقتصادی،نویدبخش این است که مدیریت مالی نه تنها نقشی مهم تر برعهده می گیرد بلکه بر سرعت پیشرفت این رشته علمی باز هم افزوده خواهد شد تا بتواند راهگشای مدیران شرکت هایی باشد که همواره با مسایل و مشکلات تازه روبرو هستند.
مدیریت سرمایه چیست؟
فعالان بازارهای متنوع بورسی به خوبی از نوسانات همیشگی و تغییرات زیاد آن مطلع هستند. به همین دلیل است که بازار بورس هم مانند دیگر بازارهای سراسر جهان دارای ریسک فراوان است و هر کسی برای ورود به آن به یک جفت کفش آهنی نیاز خواهد داشت. آدمهای زیادی را سراغ داریم که به امید طی کردن راه صد ساله و با رویاهای دور و دراز سودهای هنگفت وارد بازار بورس میشوند و یک شبه از دور خارج میشوند.
آدمهایی که به دلیل آشنا نبودن با قوانین مدیریت سرمایه دارایی خود را از کف میدهند و متحمل ضررهای سنگینی میشوند. برای ورود به بازار سرمایه و کسب سود از این طریق، تنها کافی است قوانین مدیریت سرمایه را یاد گرفته باشیم و بتوانیم از طریق آن ریسک را در سرمایه گذاریهایمان به حداقلِ ممکن برسانیم.
برای مدیریت سرمایه جهت کاهش ریسک، میتوانیم از اصول و روشهای متعددی پیروی کنیم.
در ادامه تعدادی از مهمترین و کاربردیترین قوانین مدیریت ریسک جهت کاهش ریسک در سرمایه گذاری را برایتان شرح خواهیم داد:
شناخت کافی از بازار
اولین قدم برای مدیریت سرمایه و کاهش ریسک، شناخت بازار است. شما باید بازار را به خوبی شناسایی کرده و اطلاعات مخصوص به آن را فرا گرفته باشید. درست است که در کلیت شباهت بسیاری با یکدیگر دارند، اما نباید این نکته را از خاطر ببرید که هر بازار جزئیات و ریزهکاریهای خاص خودش را دارد. به عنوان مثال اگر هدف شما فعالیت در بازار بورس تهران باشد، باید به سراغ آموزشهای مربوط به همین بازار بروید.
هرگز نمیتوانید با آموزشهایی که فرضا مربوط به بازار فارکس است، وارد بازار بورس تهران شوید، یا با اطلاعاتی که در مورد ارز دیجیتال دارید، سهام خرید و فروش و معامله کنید.
ایجاد سیستم معاملاتی شخصی
مهمترین کار برای هر کسی که میخواهد به عنوان یک فرد موفق در بازار سرمایه فعالیت داشته باشد، ایجاد یک سیستم معاملاتی صحیح و استفاده صحیح از آن است. هنگامی که یادگیری روشها و انواع سیستمهای معاملاتی در بازار بورس را فرا میگیرید، با انبوهی از اطلاعات متفاوت رو به رو خواهید اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی شد. این اطلاعات به اندازهای وسیع و فراوان هستند که هیچ بنی بشری قادر به یادگیری تمام آنها نخواهد بود. بنابراین بهترین کار برای شروع، انتخاب یک تا دو روش کارآمدتر است.
روشهایی که خودتان حس میکنید، در آنها قویتر عمل خواهید کرد را انتخاب کرده و تنها بر اساس آنها معامله کنید.
کنترل احساسات
برای فعالیت در بازار بورس، باید بدانید در هیچ بازاری چیزی به عنوان پیروزی 100% کامل در تمامی معاملات اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی وجود ندارد. ضرر و شکست بخشی جدایی ناپذیر از بازار بورس و کار معامله هستند. این قاعده برای همه مردم این کره خاکی صادق است و ایرانی و خارجی نمیشناسد. مهم نیست که شما چقدر حرفهای و باهوش باشید به هرحال همه افراد در معرض شکست و ضرر قرار خواهند گرفت.
تنها تفاوتی که بین افراد بازنده و برنده وجود دارد، میزان صبر و بردباری آنها در شرایطی است که باخت را تجربه کردهاند. زمانی که در داد و ستدهای خود متحمل ضرر شدهاید بسیار مهم است که اعتماد به نفس خود را حفظ کرده، ناامید نشوید و هیجان زده عمل نکنید. به شما توصیه میکنیم که اگر توان کنترل احساسات خود را ندارید، حداقل در شرایطی که بازار حال و روز خوبی ندارد، وارد بازار و معامله نشوید.
تعیین حد ضرر و سود
یکی دیگر از کارهای واجب برای مدیریت سرمایه و کاهش ریسک، تعیین «حد ضرر» یا «استاپ لاس»، «حد سود» یا «تیک پروفیت» است. همانطور که در پاراگراف قبل، «کنترل احساسات» توضیح دادیم؛ هنوز هیچ استراتژی کاملی وجود ندارد که بتواند موفقیت و سودده بودنِ 100% معاملات را تضمین کند. بنابراین سرمایهگذاران باید برای هر معاملهای که انجام میدهند، حد ضرر و حد سود مشخص کرده باشند.
بسیاری از معاملهگران وقتی در یک معامله وارد ضرر میشوند و نتایج مطابق بررسی و پیشبینی آنها جلو نمیرود از معامله خارج نشده و به امید برگشتن شرایط بازار در معامله میمانند. این امید حاصل از بیتجربگی و کنترل نداشتن بر روی احساسات به وجود میآید و افراد تازهکار را به نابودی میکشاند. تعیین حد ضرر و حد سود و پایبندی به آنها جلوی این احساسات را میگیرد.
مدیریت میزان سرمایه گذاری در هر معامله نسبت به سرمایه
در هنگام معامله همیشه این اصطلاح را به یاد داشته باشید:
«همه تخم مرغهایت را در یک سبد قرار نده»
هیچ شکی در پر ریسک بودن بازار سرمایه نیست، پس هرگز هیجانی عمل نکنید و تمام سرمایهتان یا حتی بخش بزرگی از آن را وارد یک معامله نکنید؛
زیرا ممکن است با یک شکست بزرگ در یک معامله ضربه سنگینی به مال و روح شما وارد بیاید. معمولا افراد بسته به میزان روحیه ریسک پذیری خود در ابتدای کار، بین 1 تا نهایت 10 درصد سرمایه خود را وارد هر معاملهای میکنند.
تنوع سبد سهام و سرمایهگذاری
هنگام سرمایهگذاری همیشه حواستان باشد تا سرمایه خود را صرفا به یک گروه واحد اختصاص ندهید. در خرید سهام تنوع داشته باشید تا ریسک را به صورت غیرسیستماتیک، تا حد امکان پایین آورده باشید.
به طور کلی ریسک سیستماتیک به دو دسته اصلی تقسیم میشود که در ادامه مطلب به شرح مختصری از آن خواهیم پرداخت.
الف) ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک به ریسکی گفته میشود که تاثیر خود را، چه کم یا زیاد روی تمام سهام بازار میگذارد. این ریسک با توجه به تعریفی که از آن وجود دارد، گریبان همه سرمایهگذاران را خواهد گرفت و راه فراری برای هیچ کس نخواهد گذاشت.
ب) ریسک غیرسیستماتیک
ریسک غیر سیستماتیک به دلایل مختلفی به وجود میآید و تاثیر خود را روی یک گروه از سهام خاص میگذارد. مثلا افزایش و کاهش قیمت دلار، روی یک سری سهام خاص دیگر هم اثر میگذارد. اگر سرمایهگذار هوشمندانه عمل کند و دارایی خود را آگاهانه روی سهام مختلف سرمایهگذاری کند، ریسک تا حد زیادی کاهش پیدا خواهد کرد.
برای مشاهده جدیدترین تحلیل ها، اخبار، مقالات آموزشی به وب سایت سیگنال مراجعه و یا اپلیکیشن سیگنال را دریافت نمایید.
اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی
قبل از پرداختن به اصول سرمایهگذاری موفق، بهتر است یک تعریف کلی از سرمایهگذاری ارایه بدهیم.
سرمایهگذاری به زبان ساده یعنی تبدیل پول به چند نوع کالا یا دارایی که در حال حاضر مصرف نمیشود و افراد میخواهند با نگهداری آن برای مدتی در آینده از سود د هی آن بهره ببرند.
این داراییها موارد مختلفی را میتواند شامل میشود، از جمله سکه، طلا، ارز، مسکن، گواهی سپرده، سهام عادی یا سهام صندوقهای سرمایهگذاری و غیره.
در این خصوص ما در مقاله «انواع مدلها و روشهای سرمایهگذاری را بشناسیم» به طور مفصل به این مساله پرداختهایم که مطالعه آن را توصیه میکنیم.
وارن بافت نیز سرمایهگذاری را فرایند برنامهریزی برای پول توصیف میکند تا در آینده پول بیشتری نصیب شما شود.
افرادی میتوانند بهترین مدیریت سرمایه را داشته باشند که با اصول سرمایهگذاری صحیح آشنا بوده و آنها را به کار بگیرند.
موفقیت در بازارهای بورس؛ مسکن، طلا، سکه یا ارزهای دیجیتال، نیازمند این است که شما دانش و تجربه کافی را در این حوزهها داشته باشید. در غیر اینصورت سرنوشت شما هم شبیه به هزاران فرد مالباخته بورسی در سال 99 خواهد بود!
برخی افراد با عدم آگاهی از اصول سرمایهگذاری صحیح و پیروی از انگیزههای غلط وارد حوزه سرمایهگذاری میشوند. حتی پس از تحمل زیانهای زیاد؛ باز هم اشتباه خود را تکرار میکنند به امید اینکه روزی موفق خواهند شد.
در این مقاله قصد داریم به بر رسی و توضیح اصول سرمایهگذاری موفق و آسیبها و تهدیدات پیشروی سرمایهگذاران بپردازیم.
در ادامه نیز برخی نکات طلایی از اصول سرمایهگذاری وارن بافت به عنوان سومین فرد ثروتمند جهان را باهم مرور کنیم.
در اصول سرمایهگذاری موفق از این 10 نکته غافل نباشید
در این بخش به برخی اصول مهم و حیاتی درباره سرمایهگذاری میپردازیم که رعایت آنها به شما کمک خواهد کرد تا سرمایه خود را به روشی بهتر و کارآمدتر مدیریت کنید .
قبل از هر چیز آموزش ببینید
یکی از پایهترین اصول در بحث سرمایهگذاری این است که شما آشنایی کافی را نسبت به بازار هدف خود داشته باشید و در این زمینه آموزشهای لازم را ببینید.
باید این پیشفرض ذهنی را همواره بپذیرید که بدون آموزش نمیتوان به هیچ بازاری ورود کرد. چرا که امکان دارد موجب از بین رفتن سرمایه شما شود.
یادتان باشد حتی وارن بافت هم در ابتدا به عنوان متخصص شروع به سرمایهگذاری نکرده است.
بهترین سرمایهگذاران در دنیا، در ابتدا هیچ اطلاعاتی نداشتند و تازهکار بودند. اما با آموزش و پشتکار و بهکارگیری اصول سرمایهگذاری موفق راه خود را هموار کردند.
علاوه بر آشنایی اولیه، باید تمام جوانب را نیز مورد تحقیق قرار دهید؛ چگونگی بررسی شرایط بازار هدف و چالشهایی که در آن وجود دارد را آموزش ببینید.
اگر از توانایی اولیه برای شناخت بازارها برخوردار نیستید؛ به موسسههای آموزشی که در این زمینه فعالیت دارند مراجعه کنید.
در خصوص کوتاه یا بلندمدت بودن سرمایهگذاری تصمیم بگیرید
مشخص کردن زمان و مدت سرمایهگذاری در تصمیمات سرمایهگذاری مهم است. تحقق هدفهای شما به بازههای زمانی مختلفی نیاز دارد.
به طور مثال اگر سرمایهگذاری بلندمدت را انتخاب کردهاید؛ بنابراین نباید اهدافی که در کوتاه مدت کاربرد دارد را در نظر بگیرید و توقع سود آنچنانی نداشته باشید و بالعکس.
چقدر ریسکپذیرید؟
قدرت ریسکپذیری خود را بسنجید و قبل از شروع به سرمایهگذاری، نگاهی به تصمیمات مهم در دوران بحرانی زندگیتان بیاندازید و خود را ارزیابی کنید.
ذهن و روان شما باید آمادگی مقابله با بحران را داشته باشد. اگر نتوانید خود را در دوره بحران مدیریت کنید؛ خطرهای احتمالی در مسیر سرمایهگذاری شما قرار میگیرد.
از مهمترین اصول سرمایهگذاری موفق این است که میزان ریسکپذیری و حتی ریسکگریزی خود را شناسایی کنید. تا با بیثباتی و عدم آمادگی در مواقع بروز بحران مواجه نشوید. چرا که ممکن است سرمایهتان را از دست بدهید.
از مهمترین اصول سرمایهگذاری موفق این است که میزان ریسکپذیری و حتی ریسکگریزی خود را شناسایی کنید.
به سرمایهگذاری در داراییهای مولد توجه کنید
یکی از راههای افزایش سرمایه، فعالیتهای سفتهبازی مانند خرید ارز و طلا است. اما خوب است بدانید اصولیترین و بهترین نوع سرمایهگذاری از نوع سرمایهگذاری بر روی دارایی مولد ثروت است. یعنی میتوان از طریق آن سرمایه و ثروت جدید تولید کرد.
به طور مثال اگر شما یک ساختمان بخرید و همان را نگهداری کنید، تنها از محل افزایش قیمت احتمالی آن میتوانید منتفع شوید. اما اگر همان ساختمان را اجاره دهید، آن را به دارایی مولد تبدیل کردهاید که از طریق آن ثروت (اجاره بها) تولید میشود.
شناسایی بازار هدف و تشکیل پرتفوی بهینه
در بین اصول سرمایهگذاری صحیح، ترکیب بهینهای که افراد برای سبد خود انتخاب میکنند؛ بسیار مهم است.
سعی کنید پسانداز خود را به صورت داراییهای مختلف نگهداری کنید. هیچ فرد سرمایهگذاری همه تخممرغهای خود را در یک سبد قرار نمیدهد.
از اینکه تمام سرمایه خود را به خرید یک سهم یا دارایی دیگری اختصاص دهید جدا بپرهیزید.
متنوعسازی کردن سرمایهگذاری و تشکیل یک ترکیب بهینه، یک استراتژی مهم برای کسب بازدهی بالا است. یکی از اصول سرمایهگذری وارن بافت؛ همین تشکیل پرتفوی بهینه و متنوع است.
اینکه چه حوزهای برای سرمایهگذاری مناسب است؛ چیزی نیست که با یک سمینار یا یک نرمافزار تجاری گران برای افراد مشخص شود. چرا که باید فاکتورهای خاصی را مدنظر قرار دهند.
شما بهتر است که با توجه به میزان سرمایه، ابتدا گزینههای مختلف سرمایهگذاری را مورد بررسی قرار دهید.
در نهایت پس از ارزیابی و تعیین اهداف و همچنین میزان ریسکپذیری و آستانه زیان، در مورد ترکیب دارایی و انتخاب سرمایهگذاری مناسب تصمیمگیری کنید.
چه انتظاری از سرمایهگذاری خود دارید؟
از جمله اصول سرمایهگذاری موفق این است که اهداف خود را مشخص کنید و تعیین کنید که از این سرمایهگذاری قرار است چه چیزی را به دست آوردید.
نیازها و تمایلاتی که دارید را به روی کاغذ بیاورید و بر اساس آنها اهداف و خواستههای کوتاهمدت و بلندمدت خود را بنویسید.
- آیا با سرمایهگذاری خود به دنبال یک خرید دارایی با ارزش مانند ملک هستید؟
- آیا هدف شما جهت تامین امنیت وضعیت مالی فرزندتان در آینده است؟
- آیا با سرمایهگذاری میخواهید دوران بازنشستگی را بدون دغدغه طی کنید؟
- آیا قصد دارید با سود سرمایهگذاری خود یک ماشین بخرید؟
اینها برخی از اهداف و تمایلاتی هستند که قبل از شروع به سرمایهگذاری باید مشخص شوند.
اهداف خود را مشخص کنید و تعیین کنید که از این سرمایهگذاری قرار است چه چیزی را به دست آوردید.
افراد حرفهای را در کنار خود داشته باشید
سعی کنید افراد باتجربه و حرفهای را در بین دوستان خود بگنجانید و از تجربیات آنها استفاده کنید.
یک سرمایهگذار موفق باید بداند که کمک گرفتن از یک تیم مختصص یا یک مشاور حرفهای؛ میتواند به پیشبرد فعالیت او کمک کند.
در صورت نیاز استراتژی سرمایهگذاری خود را بهروزرسانی کنید
از دیگر اصول سرمایهگذاری صحیح این است که برنامه سرمایهگذاری خود را به صورت دورهای و بعد از مشورت با افراد با تجربه؛ بهروزرسانی کنید.
با این کار میتوانید ایدههای کابردی و جدیدی را به آن اضافه کرده و همچنین ایدههای بد را از آن حذف کنید.
شروع به سرمایهگذاری مانند شرکت در یک رقابت است که باید یک طرح کامل و بینقص داشته باشید، بنابراین برای آن تلاش کنید و روشهای بهتری را برای آن در پیش بگیرید.
در هر شرایطی به برخی قواعد پایبند باشند
یک سرمایهگذار موفق باید قواعد خاص مربوط به خود را تعیین کند و به آن پایبند باشد.
تعیین این قواعد برای آن است که اگر در شرایط بدی قرار گرفتید؛ بتوانید با به کارگیری آنها از آن وضعیت خارج شوید. بنابراین با سرپیچی از این قواعد، بیشتر به خود ضرر خواهید زد.
در مجموع با هر شکست یا موفقیتی اجازه دهید قواعد کار خود را بکنند و آنها را تغییر ندهید.
تعصب را کنار بگذارید
در سرمایهگذاری احساسات را کنار بگذارید و همیشه بر سرمایهگذاری روی یک سهم یا برند خاصی اصرار نورزید، زیرا در نهایت تصمیم اشتباه و احساسی را خواهید گرفت.
به طور مثال زمانی که سهام یک شرکت با افت قیمت مواجه میشود؛ به تحلیلهای خود پایبند باشید. از آن سهم خارج شوید و در دام سیر نزولی آن نیافتید.
به ندرت پیش میآید که فردی بدون هشدارهای متعدد متحمل ضررهای بزرگ شود. اگر این سیگنالها را نادیده بگیرید و احساساتی برخورد کنید، امید واهی جای نظم فکری را میگیرد.
از اصول سرمایهگذاری وارن بافت چه میدانیم
وارن بافت سومین مرد ثروتمند جهان است که ثروت خود را در بلندمدت از طریق کسب و کارهای سودآور و سرمایهگذاری به دست آورد.
در این بخش برخی نکات ارزشمند از اصول سرمایهگذاری وارن بافت یا همان قوانین طلایی سرمایهگذاری که در کتاب مقالاتش بیان کرده را شرح میدهیم.
تمرکز روی یک سبد سهام
احتمالا این جمله را معروف را شنیدهاید که «همه تخممرغهایتان را در یک سبد قرار ندهید»، به این معنی که سرمایه خود را به چند کسب و کار اختصاص دهید و ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهید.
وارن بافت عقیدهای به این جمله نداشت و از نظر او هیچ سرمایهگذار حرفهای، بدون شناخت و کسب اطلاعات دقیق وارد یک بازار نمیشود.
وی این جمله را به شیوه دیگر بیان کرد به این صورت که «همه تخممرغهایتان را در یک سبد قرار دهید و مراقب آن سبد باشید».
تاجر نباشید
وارن بافت به شدت به سرمایهگذاری در بلندمدت تاکید داشت و جمله معروفی دارد که «اگر آمادگی لازم برای نگهداری یک سهام تا 10 سال آینده را ندارید، بنابراین استحقاق لازم برای نگهداری از آن به مدت 10 دقیقه را هم ندارید».
او مخالف سرمایهگذاریهای سفتهبازانه بود و معتقد بود که سرمایهگذاری روی ارزشهاست که میتواند ثروتزا باشد نه رفتار تاجرگونه و خرید و فروشهای لحظهای.
انتخاب شرکتهای بنیادی
وارن بافت به سراغ سرمایهگذاری بر روی شرکتهایی میرفت که ارزش فعلی آنها کمتر از ارزش ذاتی آنها بوده و اصطلاح آتش زیر خاکستر را برای آنها به کار میبرد.
به اعتقاد وی، این شرکتها توان بالقوهای دارند که میتوانند هر آن رشد شارپی داشته باشند.
از جمله موارد مهم دیگر اصول سرمایهگذاری وارن بافت که به صورت تیتر وار میتوان نام برد به شرح زیر است:
- بر روی استعدادهای خود سرمایهگذاری کنید.
- همه اطلاعات مورد نیاز در مورد یک شرکت را قبل از سرمایهگذاری جمعآوری کنید.
- اخبار کذب و غیر کذب را از هم تشخیص دهید.
- در سرمایهگذاری صبور باشید.
افراد حرفهای میتوانند در شناخت اصول سرمایهگذاری صحیح به شما کمک کنند. مشاوره درحوزه انواع سرمایهگذارای به صورت تلفنی، حضوری و آنلاین با مشاوران حرفهای، بهترین گزینهای است که الوبیزنس برای شما فراهم کرده است.
آزمون روانشناسی قبل از ورود به بازار های مالی|روانشناسی و مدیریت ریسک
ما در مطلب تست روانشناسی برای بازار های مالی می خواهیم درباره مدیریت ریسک در بازار های مالی صحبت کنیم و درباره روانشناسی و مدیریت ریسک شما مطلبی را نوشتیم همچنین برای شما آزمونی را فراهم کردیم جهت اینکه شما خودتان را قبل از ورود به بازارهای مالی مانند بورس-فارکس و ارز های دیجیتال بشناسید و سپس شروع به ترید نمایید .
مدیریت ریسک در امور مالی
امروزه با داغ شدن بازارهای سرمایه گذاری نظیر بازار ارز دیجیتال و بیت کوین ، مدیریت ریسک در سرمایه گذاری یکی از مهمترین اصول در دنیای مالی می باشد . در دنیای مالی مدیریت ریسک شامل تجزیه و تحلیل در تصمیمات سرمایه گذاری است تا با توجه به اهداف سرمایه گذاری اقدام مناسب انجام شود .
مثلاً کارگزاران بورس اوراق بهادار از ابزارهای مالی مانند معاملات آتی استفاده میکنند و مدیران پول، از استراتژی هایی نظیر تخصیص دارایی مدیریت برای کاهش یا مدیریت ریسک استفاده می کنند .مدیریت ناکافی ریسک عواقب جدی برای افراد و اقتصاد به همراه دارد .
چگونگی انجام مدیریت ریسک
معمولا ما تمایل داریم به اصطلاحات منفی یا به خطر، فکر کنیم . در دنیای سرمایه گذاری ریسک ، انحراف از نتیجه مورد انتظار است، که ما میتوانیم این انحراف را به صورت مطلق یا نسبت به چیزی دیگر مانند معیار بازار بیان کنیم .
این انحراف ممکن است که به صورت انحراف مثبت یا انحراف منفی باشد و متخصصان سرمایه گذاری چنین انحرافاتی را به معنای میزان نتیجه در نظر می گیرند .
گروهی براین عقیده اندکه افراد سرمایه گذار برای دریافت نتیجه بیشتر خطر بیشتری را باید بپذیرند و گروه دیگر بر این باورند که افزایش ریسک به صورت افزایش نوسانات به وجود میآید . در حالی که متخصصان سرمایه گذاری مرتباً به دنبال راههای کاهش این نوسانات هستند اما توافق مشخصی راجع به نحوه انجام این کار ندارند .
چه میزان ریسکی را یک سرمایه گذار باید بپذیرد
میزان و مقدار ریسک که یک سرمایه گذار باید بپذیرد کاملاً به تحمل فردی سرمایه گذار در برابر ریسک بستگی دارد و به تحمل اهدافشان در سرمایهگذاری مربوط میشود . یکی از معیارهای متداول استفاده از انحراف استاندارد است .
انحراف استاندارد یک اندازه گیری آماری است که در مورد تمایل اصلی شما نسبت به میانگین بازده یک سرمایه گذاری می باشد که با میانگین انحراف استاندارد در زمان مشابه سرمایهگذاری مقایسه میشود و این به سرمایهگذاران کمک میکند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند . و با توجه به این عدد سرمایهگذاران تصمیم میگیرند که آیا از نظر مالی و عاطفی قادر هستند این ریسک را تحمل کنند .آیا سرمایهگذاری کنند یا خیر .
روانشناسی و مدیریت ریسک
در حالی که اطلاعات آماری ممکن است که مفید باشد ولی نگرانی های مربوط به خطر یک سرمایه گذار را، برطرف نمیکند . زمینه های مالی رفتاری افراد ، یک عنصر مهم در ریسک هر فرد به شمار می رود . تکنیکی که سرمایه گذاران موفق را متمایز می کند قطع ارتباط احساسات با بازار است.
ایشان از لحاظ احساسی تحت تأثیر قرار نمی گیرند و به طور منطقی عمل می کنند و این توانایی را دارند که در صورت بروز هیجانات، غم و شادی ، فورا آن احساس را کنار گذاشته و ذهن خود را آزاد کنند .زمانی که احساسات شما به شما دستورمی دهد، باعث می شود تا در برابر ریسک آسیب پذیر شوید . سرمایه گذاری که مغلوب احساسات خود شده است-حتی اگر از لحاظ عقلی و منطقی به خوبی درک کند که در هنگام بروز مشکل ونوسانات شدید بازار چه کاری باید انجام دهد-معمولا توان فکر کردن را از دست می دهد و اضطراب شدید او را فرا می گیرد و در نهایت تنها برای آسوده شدن از این اضطراب دارایی خود را به ضرر می فروشد.
در روش سرمایه گذاری بافت ، فاصله ضروری از احساسات حفظ می شود. تمرکز بافت بر کیفیت معاملات است. وتنها موضوع مورد توجه او منطبق بودن سرمایه گذاری های او با معیارهایش می باشد. در صورتی که آنها منطبق باشند او شاد وخوشحال است بدون توجه به اینکه بازار چگونه آنها را ارزش گذاری می کند . در صورتی که هر یک از سهام او دیگر با معیارهایش منطبق نباشد ، بافت آن سهم را می فروشد- بدون در نظر گرفتن اینکه بازار چگونه آن رانرخ گذاری می کند.و هیچ اهمیتی به روند بازار نمی دهد.
کاهش ریسک در معاملات ارز دیجیتال
می توانید در معاملات ارز دیجیتال لحظاتی تامل کنید وعجولانه تصمیم نگیرید تا کمتر در معرض نوسانات شدید بازار قرار بگیرید. شما می توان از ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال برای تعیین ارزش واقعی یک شرکت یا ارزش یک رمز ارز استفاده کنید و با یک سرمایه گذاری خاص، درحالیکه ریسک آن کم می شود ، شانس موفقیتتآن نیز بیشتر خواهد شد.
شما میتوانید با مطالعه مقالات تحلیل تکنیکال و فاندامنتال در سایت zoomarz.com با ریسک کمتری در ارز دیجیتال و بیت کوین سرمایه گذاری کنید.
میزان ریسک پذیری افراد ، آیا شما فرد ریسک پذیری هستید؟
برای موفقیت در زندگی مالی ابتدا باید خود را شناخت . باید رفتارهای درست و غلط را شناسایی کرد و اگر لازم بود آنها را تغییر داد . ریسک پذیری یک ویژگی شخصیتی است و در میان افراد جامعه متفاوت است. شما در جامعه افرادی را دیدهاید که از کودکی ویژگی ریسکپذیری داشته اند و یا افرادی که محتاط بودهاند و این صفت تا بزرگسالی همراه آنها بوده است . البته ریسکپذیری افراد ممکن است در طول زندگی و حتی در شرایط مختلف، متفاوت باشد.
آزمون اعتماد الکترونیک یا ریسک پذیری
تعریف مفهومی متغیرهای پرسشنامه :
در منابع مختلف، برای واژه ریسک تعاریفی گوناگون ارائه شده است، که البته همگی در برگیرنده مفهومی واحد هستند.
به برخی از این تعاریف در مطلب زیراشاره می شود:
“ریسک عبارت است از انحراف در پیشامدهایی که می توآنند در طول یک دوره مشخص، در یک موقعیت معین اتفاق بیافتند .(مامولینی و منج ،2009).
این تعریف به این معناست که، چنانچه تنها یک پیشامد ممکن باشد، انحراف و ریسک صفر است و به عبارت دیگر در این صورت احتمالی وجود ندارد و آینده کاملا” قابل پیش بینی است ( عباس نژاد، 1393 ).
در جایی دیگر ریسک به صورت زیر معنی شده است:
ريسك عبارت است از هر چيزي كه مانع از رسيدن سازمان به اهدافش شود و يا توان سازمان را در اين راه بكاهد که ممكن است به يكي از صورت های زير خود را نشان دهد:
1- رخداد يك فاجعه يا اتفاق بد
2- عدم وقوع مسائل آنطور كه مورد انتظار است.
3- عدم وقوع اتفاقات و مسائل خوب (صنایعی و همکاران،1391).
تکنولوژی فرایندی است که افراد از طریق آن به دخل و تصرف در طبیعت می پردازند، تا از آن طریق نیازهایشان برآورده شود. اکثر افراد به تکنولوژی از طریق مصداق های عینی آن می اندیشند. مصداق هایی همچون: کامپیوتر و نرم افزار، ماشین های گندزدا، آفت زداها، مایکروویوها، سدها، ماشین آلات صنعتی، هواپیماها و سفینه ها و….. اما تکنولوژی چیزی بیش از این محصولات عینی است ( رابینک و همکاران ، 2011 ).
تکنولوژی شامل زیرساخت های ضروری برای طراحی، تولید، اجرا و تعمیر محصولات فنی از زمان طراحی آن ها تا به کارگیری و ارائه خدمات بعد از تولید آن ها است. دانش و فرایندی که در تولید و اجرای محصولات فنی، مهندسی دانش – چگونگی (Know-how) و تربیت متخصصان و دانش های فنی گوناگون، همه بخش های مهم و برابری از تکنولوژی هستند(فرانسیسکو ،2013).
تکنولوژی حاصل ترکیب مهندسی و علم است .علم دو جزء اساسی دارد: 1) بدنه دانش که در طول زمان بر روی هم انباشته شده است و 2) فرایند به کار بردن روش علمی در کشف و تبیین طبیعت که به تولید علم می انجامد. مهندسی نیز، شامل بدنه ای از دانش و فرایند حل مساله است. علم به فهم “چرا” و “چگونگی” طبیعت کمک می کند و مهندسی به شکل دادن به جهان طبیعی برای برآورده کردن نیازهای بشری یاری می رساند. بنابراین می توآن گفت مهندسی طراحی در بستر محدودیت هاست. به طور خلاصه تکنولوژی ضرورتاً علم و مهندسی را در بر می گیرد .(سونجا واماد ،2003).
تعاریف مختلف اعتماد که در زمینه تجارت الکترونیکی در تحقیقات مختلف پژوهشگران آمده است .
روتر 1967: اعتماد یعنی«باور یک فرد به این که گفته ها و قول طرف دیگر، در یک رابطه تجاري، قابل اتکا بوده و او به تعهدات خود پایبند خواهد بود».
مورگان و هانت 1994: اعتماد وقتی رخ می دهد که «یک طرف مبادله نسبت به قابلیت اطمینان، بی عیبی و درستی طرف دیگر مبادله، مطمئن باشد».
روسو و همکارانش 1998 : اعتماد«حالتی روانی است که میل به پذیرش آسیب پذیری یک طرف در یک مبادله تجاری را، بر اساس انتظارات مثبت از طرف دیگر در بر می گیرد».
جفن 2000 : اعتماد به یک فروشنده بر خط یعنی «میل یک نفر به آسیب پذیری نسبت به کنش های طرف دیگر (طرف اعتماد شونده)، بر اساس احساس و امنیت»
با و پاولو 2002 : اعتماد یعنی«ارزیابی ذهنی یک طرف از این که، طرف دیگر یک تراکنش خاص را مطابق با اطمینان مورد انتظار وی در یک محیط با مشخصه عدم اطمینان انجام دهد».
این آزمون شامل ۱۱ سوال است که
میزان ریسک گریزی بر اساس سوال 1 تا 5 پرسشنامه اعتماد الکترونیک سنجیده می شود.
میزان آمادگی تکنولوژیکی بر اساس سوال6 تا 8 پرسشنامه اعتماد الکترونیک سنجیده می شود.
میزان اعتماد بر اساس سوال 9 تا11 پرسشنامه اعتماد الکترونیک سنجیده می شود.
پاسخ پرسشنامه مطابق با تصویر پایین ، براساس گزینه های خیلی کم – کم – متوسط – زیاد- خیلی زیاد میباشد که پاسخگو می بایست با صرف دقت و صادقانه به سوالات آزمون پاسخ دهد .
در صورتی که می خواهید وارد بازارهای مالی شوید میتوانید پاسخ سوالات پرسشنامه را در کامنت های زیر یا به ایمیل کارشناس روانشناسی سایت زوم ارز ([email protected] ) ارسال نمایید. تا در کوتاهترین زمان به شما پاسخ داده شود)
ریسک گریزی
- 1 – من بعد از جستجو و دریافت اطلاعات زیاد در مورد محصول، آن را می خرم.
- 2 – من خیلی در مورد خرید مطمئن نیستم.
- 3 – من در خرید محصولات جدید محتاط عمل می کنم.
- 4 – من هر گز چیزی را نمی خرم که در مورد ریسک های ناشی از آن اطلاعاتی نداشته باشم.
- 5- من ترجیح می دهم از محصولات فعلی استفاده کنم تا یک محصول جدید را بخرم.
آمادگی تکنولوژیکی
- 6 – من همیشه استفاده از پیشرفته ترین فناوری های روز را ترجیح میدهم.
- 7- من در بین دوستانم، اولین نفری هستم که از یک فناوری رایانه ای جدید استفاده می کنم.
- 8 – من فکر می کنم که دادن اطلاعات حساب بانکی به سیستم های کامپیوتری امن نیست.
اعتماد
- 9 – من به راحتی به دیگران اعتماد می کنم.
- 10- تمایل من در اعتماد به دیگران بالاست.
- 11- اعتماد به دیگران برای من سخت و مشکل نیست.
” ممنون که تا پایان مطلب تست روانشناسی برای بازار های مالی با ما همراه بودید “