باندهای بولینگر

اندیکاتور Bollinger bands یا باندهای بولینگر!
اندیکاتور Bollinger bands یک ابزار تکنیکال است که توسط جان بولینگر ابداع شده است و برای سنجش نوسانات بازار و شناسایی اشباع خرید و اشباع فروش کاربرد دارد.
اساساً این ابزار کوچک به ما میگوید که بازار ساکت است یا شلوغ و پر هیاهوست.
زمانی که بازار ساکت است، باندهای اندیکاتور به هم نزدیکاند و وقتی بازار شلوغ میشود باندها از همدیگر فاصله میگیرند.
به چارت زیر نگاه کنید. اندیکاتور بولینگرباندز روی نمودار قرار میگیرد، یعنی بر خلاف مواردی مثل RSI و Stochastic که بیرون چارت قرار داشتند، این اندیکاتور روی نمودار نمایش داده میشود.
با توجه به نمودار زمانی که بازار ساکت است باندها به همدیگر نزدیک شدهاند، و و قتی روند آغاز میشود بازار باندها از هم فاصله میگیرند.
2 باند Bollinger Bands این اندیکاتور نوسان بازار را اندازهگیری میکنند و به همین دلیل با تغییرات بازار بصورت خودکار تطبیق مییابد.
باندهای Bollinger Bands
اندیکاتور Bollinger Bands دارای 3 خط است که بر روی چارت رسم میشوند:
- خط بالایی
- خط میانی
- خط پایینی
خط میانی در حقیقت میانگین متحرک ساده (SMA)است.
در بسیاری از برنامههای نمایش نمودار عدد پیشفرض برای این اندیکاتور دورهی 20 روزه است. بسیاری از معاملهگران از همین عدد استفاده میکنند امّا شما میتوانید از دورههای دیگر هم استفاده نمایید تا عملکرد اندیکاتور را با توجه به روش و نیاز خود شخصیسازی کنید.
باند بالایی و باند پایین Bollinger Bands بصورت پیشفرض نشاندهنده 2 انحراف استاندارد بالاتر و 2 انحراف استاندارد پایینتر از خط میانی هستند.
اگر بخاطر آشنا نبودن با انحراف استاندارد وحشت کردهاید، اصلاً نترسید!
مفهوم انحراف استاندارد اینست که پراکندگی اعداد را اندازهگیری مینماید.باندهای بولینگر
در صورتی که خط بالایی و خط پایینی هر کدام بجای 2 انحراف استاندارد به اندازهی 1 انحراف استاندارد فاصله داشتند، از لحاظ آماری یعنی 68% از تحرکات قیمتی که اخیراً صورت گرفته در محدوده این 2 باند هستند.
فاصله 2 انحراف استاندارد از لحاظ آماری بدین معناست که 95% از تحرکات قیمتی اخیر در محدودهی این دو باند قرار گرفته است.
بنابراین هر چقدر تعداد انحراف استاندارد بیشتر باشد، قیمتهای بیشتری در محدوده 2 باند قرار خواهند گرفت.
نیاز نیست که شما در مسائل آماری مربوط به Bollinger Bands عمیق شوید. مهم اینست که بدانید چگونه از این اندیکاتور بدرستی استفاده کنید.
شکسته شدن اندیکاتور Bollinger Bands
اول از همه، بدانید که قیمت تمایل دارد که در درون فاصله میان 2 باند Bollinger Bands حرکت کند.
با توجه به نمودار زیر، آیا قادرید که جهت حرکت نمودار را در آینده حدس بزنید؟
اگر گزینه کاهش قیمت را انتخا کرده اید، حق با شماست! همانطور که میبینید قیمت با باند میانی بازگشته است.
چیزی که الان مشاهده کردید Bollinger Bounce کلاسیک است. در این حالت قیمت به باند بالایی برخورد کرد و دوباره بازگشت که در این حالت باندها مانند حمایت و مقاومت داینامیک عمل میکنند.
هر چقدر بازه زمانی شما بزرگتر باشد این باندها قویتر خواهند بود.
استفاده از این باندها بعنوان حمایت و مقاومت داینامیک زمانی که بازار رنج است، یک استراتژی موثر است. در این زمان حتماً به عرض باند دقت داشته باشید.
در زمان فاصله گرفتن باندها از هم، از معامله کردن با استفاده از Bollinger bonds اجتناب کنید. بخاطر اینکه قیمت دیگر تمایلی ندارد که در داخل باندها حرکت کند.
فشردگی بولینگر:
زمانی که باندها به هم نزدیک شده و فشرده شوند باید آمادهی شکسته شدن آنها بود. اگر پس از فشردگی نمودار باند بالایی را قطع کند، احتمالاً حرکت صعودی ادامه دار باشد.
در صورتی که نمودار باند پایینی را قطع کند، احتمالاً روند نزولی ادامه دار است.
با توجه به شکل بالا که مربوط به پتروشیمی نوری در تاریخ آبان تا آذر 98 است، باندها به شدت فشرده شده اند و قیمت به باند بالایی را شکسته است. با توجه به این اطلاعات احتمال میدهید که سهم به کدام سمت حرکت کند؟
اگر حدس شما حرکت صعودی بود، درست گفتهاید! فشردگی بولینگر به این شکل کار میکند. این استراتژی جوری طراحی شده که به محض شروع روند با آن همراه شود.
این اتفاقات و یافتن روند چیزی نیست که هر روز تکرار شود، امّا اگر دائماً بازار را بررسی کنید ممکن است بتوانید در هفته چند بار روندی را شناسایی و با آن همراه شوید.
استراتژیهای زیاد دیگری هم هستند که با استفاده از اندیکاتور Bollinger Bands میتوان از آنها استفاده کرد. اما دو استراتژی توضیح داده شده پر کاربردترینها بودند.
وقت آن است باندهای بولینگر که نمودار خود را باز کرده و با استفاده از Bollinger Bands سهم های خود را بررسی کنید. حتی میتوانید پارامترهای مختلف را نیز بر روی نمودار آزمایش کنید.
اندیکاتور باند بولینگر Bollinger Bands چیست + نحوه سیگنال گیری از آن
اندیکاتور باند بولینگر Bollinger Bands یک شاخص محبوب تحلیل تکنیکال است که برای نشان دادن نوسانات موجود در بالا و پایین میانگین متحرک (Moving Averages) مورد استفاده قرار می گیرد. بولینگر باند بر اساس انحراف معیار به دست می آید که میزان آن با توجه به افزایش یا کاهش قیمت نیز دچار تغییر می شود.
ماهیت داینامیک باند بولینگر به گونه ای است که می توان از آن برای تجزیه و تحلیل انواع بازرهای مالی استفاده کرد. تریدرها برای سیگنال گیری می توانند از این اندیکاتور در شناسایی الگوهای M-Tops یا همان اوج M شکل، W-Bottoms یا کف W شکل و تعیین قدرت روند قیمتی استفاده کنند.
محاسبه اندیکاتور باند بولینگر
- باند میانی : میانگین متحرک ساده (SMA) با دوره زمانی 20 روزه
- باند بالایی : باند میانی + ( انحراف معیار 20 روزه ضربدر 2)
- باند پایینی : باند میانی – (انحراف معیار 20 روزه ضربدر 2)
اندیکاتور باند بولینگر در واقع متشکل از یک باند میانی و دو باند بیرونی است. باند میانی معمولا یک میانگین متحرک ساده است که برای دوره زمانی 20 روزه تنظیم شده است. دلیل استفاده از یک میانگین متحرک ساده در باند میانی این است که فرمول انحراف معیار (Standard Deviation) نیز از یک میانگین حرکت ساده استفاده می کند.
بازه زمانی انحراف معیار همانند میانگین متحرک است، باندهای بیرونی نیز 2 انحراف معیار برای بالا و پایین باند میانی در نظر می گیرند :
شما می توانید با توجه به نوع خاصی از سهام یا استراتژی معامله، تنظیمات دلخواه خود را بر روی اندیکاتور باند بولینگر انجام دهید. البته خود بولینگر پیشنهاد می کند که تغییراتی کوچک اما افزایشی را بر روی ضریب انحراف معیار اعمال کنید. تغییر در دوره های زمانی میانگین متحرک نیز بر روی تعداد دوره های مورد استفاده در محاسبه انحراف معیار تاثیر خواهند گذاشت، بنابراین تنظیمات و تغییرات جزیی برای ضریب انحراف معیار کافی خواهد بود.
ضریب استاندارد برای انحراف معیار و میانگین متحرک ساده 20 روزه معمولا عدد 2 در نظر گرفته می شود. طبق پیشنهاد بولینگر بهتر است برای میانگین متحرک 50 روزه، ضریب انحراف معیار را به 2.1 افزایش داده و برای دوره زمانی 10 روزه نیز از ضریب 1.9 استفاده کنید.
نحوه سیگنال گیری از باند بولینگر
همانطور که گفتیم، تریدرها می توانند با استفاده از اندیکاتور باند بولینگر الگوی های M-Tops، W-Bottoms و در نهایت قدرت روند قیمتی یک سهام را شناسایی کنند. در ادامه این بخش 3 روش سیگنال گیری از این اندیکاتور را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
1- تشخیص سیگنال از طریق الگوی W-Bottoms
آرتور مرول تحلیلگر بزرگ بورس، 16 الگو را بر اساس شکل W شناسایی کرد. بولینگر نیز برای شناسایی دو کف قیمتی مهم در روند نزولی از الگوی W شکل و باند بولینگر استفاده می کند. در حقیقت زمانی که کف دوم پایین تر از کف اول اما همچنان بالای باند پایینی قرار داشته باشد، الگویی W شکل در کف روند صعودی تشکیل خواهد شد. این فرآیند شامل 4 مرحله است که در ادامه هر یک را توضیح خواهیم داد:
- تشکیل کف قیمتی در روند یک سهام که معمولا در زیر باند پایینی قرار می گیرد؛ البته به خاطر داشته باشید که این موضوع همواره صادق نیست و در برخی اوقات ممکن است کف قیمتی در بالای باند پایینی قرار داشته باشد.
- روند قیمتی به سمت باند میانی جهش صعودی پیدا می کند.
- کف جدیدی در روند قیمتی سهام ایجاد می شود؛ البته این کف جدید در بالای باند بولینگر قرار خواهد داشت. تشکیل کف دوم در بالای باند بولینگر نشان می دهد که آخرین حرکت نزولی روند قیمتی ضعیف بوده است.
- الگوی W شکل با یک جهش صعودی قیمت از کف دوم و شکست مقاومت بازار تایید می شود.
نمودار بالا الگوی W در اندیکاتور باند بولینگر مربوط به سهام کمپانی نوردستروم می باشد. همانطور که مشاهده می کنید سهام در ماه باندهای بولینگر ژانویه با یک کف قیمتی مواجه شده (فلش مشکی) و به زیر باند پایینی شکسته شده است.
در مرحله بعد قیمت مجددا به بالای باند میانی بازگشته است. در فاز سوم یک کف قیمتی جدید شکل گرفته است به گونه ای که قیمت سهام به پایین تر از کف چند روز قبل خود رسیده اما بالای باند پایینی قرار دارد. در مرحله آخر قیمت سهام در اواخر ماه ژانویه افزایش یافته و بالاتر از قیمت اوایل ماه فوریه قرار گرفته است. نمودار زیر نیز الگوی W شکل کوچکتری را در سهام یک کمپانی دیگر نشان می دهد.
2- تشخیص سیگنال از طریق الگوی M-Top
الگوی M-Top نیز بخشی از تحقیقات آرتور مرول محسوب می شود. او 16 الگوی M شکل را شناسایی کرده است. بولینگر هم به منظور شناسایی اوج ها یا همان سقف های M از این الگو و باندهای بولینگر استفاده کرده است. البته وی اعتقاد دارد که ترسیم سطوح اوج قیمت M در مقایسه با کف (Bottom) بسیار پیچیده تر است.
سقف های دوقلو، الگوی سر و شانه و الماس نشان دهنده سطوح اوج پیش رونده هستند. اوج M در ساده ترین شکل همانند اوج دو قلو است. با این حال به خاطر داشته باشید که سطوح اوج تشکیل شده همواره یکسان نیستند به گونه ای که اوج اول ممکن است پایین تر یا بالاتر از اوج دوم باشد.
بولینگر پیشنهاد می کند که بهترین زمان برای شناسایی نشانه های عدم تایید (Non-Confirmation) زمانی است که سهام در حال ایجاد یک سقف جدید باشد. شرایط عدم تایید در 3 مرحله زیر اتفاق می افتد:
- ابتدا سقف قیمتی سهام در بالای باند بالایی تشکیل می شود.
- سپس Pullback اتفاق می افتد. به این معنی که روند قیمتی به سمت باند میانی کشیده می شود.
- تراز قیمتی نسبت به نقطه سقف قبلی افزایش یافته اما قادر نیست از باند بالایی عبور کند. این موضوع به عنوان یک هشدار تلقی می شود. در حقیقت عدم توانایی عبور نقطه سقف دوم از باند بالایی نشان دهنده حرکت نزولی قیمت و معکوس شدن جهت روند خواهد بود. شکست خط حمایت یا سیگنال اندیکاتور RSI نیز نشانه تایید نهایی این موضوع خواهد بود.
همانطور که در نمودار قیمتی بالا مشاهده می کنید، الگوی M شکل در ماه می و آوریل اندیکاتور باند بولینگر کاملا واضح است. روند قیمتی سهام در ماه آوریل به بالای باند بالایی حرکت کرده است و پس از یک Pullback دوباره افزایش یافته است. حتی اگر سهام با طول روز با قیمت بیشتری (بالای باند بالایی) معامله شود، قیمت نهایی از باند بالایی عبور نخواهد کرد.
نقطه اوج M دو هفته بعد با شکست خط حمایت تایید شده است، علاوه بر این اندیکاتور MACD نیز یک واگرایی نزولی را ثبت کرده و برای تایید آن به زیر خط سیگنال خود حرکت کرده است.
تصویر بالا نیز نمودار سهام Pulte Homes در بورس را نشان می دهد که در ماه های آگوست و جولای روند صعودی را تجربه کرده است. تراز قیمتی در اواسط ماه سپتامبر از باند بالایی عبور کرده باندهای بولینگر تا یک روند صعودی را تایید کند. پس از بروز یک Pullback در زیر باند میانی (میانگین متحرک 20 روزه)، سهام دوباره به بالای 17 رسیده است.
البته با وجود این سقف جدید، تراز قیمتی نتوانسته است که از باند بالایی عبور کند که این موضوع به عنوان یک زنگ خطر برای تریدرها تلقی می شود. قیمت سهام یک هفته بعد خط حمایت را شکسته و اندیکاتور MACD نیز به زیر خط سیگنال خود رفته است.
3- تشخیص سیگنال از طریق حرکات روی باند
بولینگر حرکت در بالا و پایین باندها را برچسب (Tag) نام گذاری کرده است چرا که به عقیده او این حرکات را نمی توان به عنوان سیگنال در نظر گرفت. در حقیقت حرکت قیمت به سمت باند بالایی نشان دهنده قدرت است در حالی که حرکت با شیب تند به سمت باند پایینی بیانگر ضعف روند خواهد بود.
اکثر اسیلاتورهای مومنتوم نیز تقریباً به همین شکل کار می کنند. شرایط اشباع خرید لزوما به معنی صعودی بودن همیشگی روند نیست. به عبارت دیگر رسیدن به شرایط اشباع خرید نیازمند روند صعودی و پر قدرت است. قیمت ها می توانند در یک روند صعودی بر روی باندها حرکت کرده و آنها را به تعداد دفعات زیاد لمس کنند. با در نظر گرفتن این موضوع که نوار بالایی به اندازه 2 انحراف معیار بالاتر از میانگین متحرک 20 روزه قرار می باندهای بولینگر گیرد، متوجه می شویم که عبور قیمت از باند بالایی مستلزم یک روند بسیار پر قدرت خواهد بود.
لمس باند بالایی که بعد از تایید الگوی W-Bottom انجام می پذیرد، در واقع سیگنال شروع یک روند صعودی را در اختیار تریدرها قرار می دهد؛ علاوه بر این می توان گفت قیمت های یک روند صعودی هرگز از باند پایینی عبور نخواهند کرد. میانگین متحرک 20 روزه نیز گاهی اوقات به عنوان خط حمایت عمل می کند، در حقیقت اگر قیمت به زیر میانگین متحرک 20 روزه برسد، تریدر قبل از برخورد قیمت با نوار بالایی فرصت خرید خوبی پیدا خواهد کرد.
تصویر فوق نمودار قیمتی سهام شرکت Air Products را نشان می دهد که در اواسط ماه جولای چندین مرتبه با با باند بالایی برخورد داشته است. شما در اولین نگاه متوجه خواهید شد که نمودار روند قیمتی بسیار قدرتمندی داشته است به گونه ای که دو بار پیاپی موفق به شکست خطوط مقاومت شده است.
روند قیمتی سهام در ماه آگوست شکل تختی به خود گرفته و میانگین متحرک 20 روزه نیز به کناره ها حرکت کرده است. باند بولینگر در این حالت بسیار باریک شده اما قیمت این سهام به زیر باند پایینی نزدیک نشده است. قیمت سهام و میانگین متحرک 20 روزه در ماه سپتامبر مجددا به سمت بالا حرکت کرده اند؛ به طور کلی قیمت سهام این کمپانی در یک بازه زمانی 4 ماهه حداقل 5 مرتبه با باند بالایی برخورد داشته است.
پنجره اندیکاتور که مربوط به شاخص CCI است نیز نشان می دهد که شیب قیمت به زیر 100- رسیده است برای همین سیگنال شرایط اشباع فروش را برای تریدر ارسال خواهد کرد.
باندبازی در بازار با باندهای بولینگر: همراه با استراتژی های معاملاتی
ناشر: کتاب مهربان نشر
تاریخ نشر: 25 آبان 1398
تعداد صفحه: 180
شابک: 978-600-407-279-3
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: شومیز
وزن: 210 گرم
رتبه فروش: #4555 (مشاهده پرفروش ترین ها)
موجودی: فقط یک جلد در انبار موجود است.
باندهای بولینگر یکی از پرطرفدارترین ابزارهای تکنیکال برای معامله در بازارهای مختلف سرمایه (سهام، فیوچرز، مبادلات بین المللی ارز یا فارکس و غیره) می باشند که توسط آقای جان بولینگر اختراع شده اند. بسیاری از معامله گران برای آگاهی از وضعیت اشباع خرید با فروش ابتدا به این اندیکاتور توجه می نمایند و بر این اساس با برخورد به خط بالایی آن می فروشند و در برخورد با خط پایینی می خرند. هر چند در این کتاب نشان خواهم داد که با هر برخورد قیمت به خط بالایی یا پایینی نمی توان به ترتیب فروش یا خرید کرد اما بایستی همین جا متذکر شوم که این اندیکاتور در بازارهای بدون روند بسیار عالی عمل می کند.
باندهای بولینگر همانند سطوح حمایت (S) و مقاومت (R) مکان های مخالفی هستند که در برابر حرکات قیمت ظاهر می شوند. آنها از اجتماع دو خط در بالا و پایین یک خط میانگین متحرک (MA) شکل می گیرند و روند میان مدت نماد مورد نظر را بر اساس تایم فریم معاملاتی که مشاهده می کنید، مشخص می کنند. آقای بولینگر خود از تنظیمات میانگین متحرک ۲۰ با انحراف ۲ استفاده کرده است که همچنان توسط افراد بسیاری نیز استفاده می شود. بر این اساس خط میانی یک میانگین متحرک با دوره ۲۰ است که خط بالایی و پایینی آن بر اساس همین میانگین و با توجه به انحراف معیار ۲ محاسبه می شوند تا نواحی سه گانه حمایت و مقاومت در نمودار قیمت شکل گیرند.
در این کتاب سعی دارم تا شما را با چارچوب این ابزار و نحوه بکارگیری آن در بازارهای مختلف آشنا نمایم تا بتوانید با بررسی شرایط مختلف بازار از آن برای تصمیمات معاملاتی خود استفاده نمایید.
همان گونه که مستحضرید یکی از هنرهای هر تحلیل گری به کارگیری ابزار مناسب در شرایط مختلف و هنگام تغییر رفتار بازار است. برای مثال یک تحلیل گر در هنگامی که بازار در حالت روند است می تواند از اندیکاتورهای متعلق به روند استفاده کند؛ اما اگر وضعیت بازار نوسانی و بدون روند شود، همین تحلیل گر دیگر نمی تواند در نمودار مورد نظر از اندیکاتورهای قبلی استفاده کند چرا که وضعیت بازار تغییر کرده است و اندیکاتورهای قبلی پاسخگو نمی باشند. در رابطه با به کارگیری باندهای بولینگر نیز وضعیت به همین منوال است؛ بایستی بدانیم که چگونه و در چه شرایطی از آن استفاده نماییم. در این راستا آشنایی با اصول و مبانی باندها می تواند کمک شایانی به تحلیل گران نماید. ضمن اینکه بیان روش های معاملاتی مختلف بر اساس این باندها می تواند افراد را با قابلیت های مختلف أنها آشنا نماید. نگارنده بیش از ۱۰ سال است که در معاملات خود از یک استراتژی معاملاتی منحصر به فرد به نام پیوبال استفاده می کند که بر پایه باندهای بولینگر بنا نهاده شده و جزئیات بیشتر آن در وبگاه شخصی قابل دسترس است. در این کتاب سعی شده که خواننده ضمن آشنایی با اصول و مبانی باندهای بولینگر از برخی از روش های معاملاتی حاضر دنیا نیز مطلع گردد تا بتواند استراتژی معاملاتی خود بر پایه این ابزار ارزشمند را طراحی کند.
آموزش اندیکاتور باند های بولینگر
در این مقاله قصد آموزش اندیکاتور باند بولینگر را داریم و این آموزش را به صورت متن و فیلم آموزشی برای شما آماده کرده ایم. اندیکاتور ها نقش بسیار مهم و کاربردی در دنیای ترید و بورس دارند. تعداد اندیکاتور های بسیار زیاد است و از هر کدام از آنها به منظور خاصی استفاده می شود. برای اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتور و انواع آن می توانید به مطلبی که در این زمینه آماده کردیم مراجعه کنید. یکی از مهم ترین و کاربردی ترین اندیکاتور ها، اندیکاتور باند بولینگر است که به اختصار BB نامیده می شود.
این اندیکاتور در زبان انگلیسی به شکل Bollinger band و در زبان فارسی باند بولینگر نامیده می شود. از این اندیکاتور در اکثر مواقع برای استفاده در نمودار های روند استفاده می شود. دلیل نامگذاری این اندیکاتور به خاطر شخصی به نام بولینگر است که این اندیکاتور را ساخته است. همانند سایر اندیکاتور ها این اندیکاتور هم فرمول مخصوص به خودش را دارد که با استفاده از آن فرمول محاسبه می شود و می توان از آن در تحلیل ها استفاده کرد. این اندیکاتور از سه خط تشکیل شده است: خط بالایی که به معامله گران معروف است. خط پایینی که به معامله ارزان معروف بوده و در نهایت خط مرکزی که یک میانگین متحرک ساده شناخته می شود.
کاربرد اندیکاتور باند بولینگر
استفاده از ایندیکاتور و کار با آن تا حدودی ساده است و نیاز به آموزش حرفهای و خاصی نخواهد داشت. شما می توانید با استفاده از این اندیکاتور پیش بینی کنید که کندل ها در محدوده مشخص شده برای کانال اندیکاتور حرکت می کنند و مسیر خود را تغییر نمی دهند. به طور کلی می توان کاربرد این اندیکاتور را این گونه تعریف کرد که نوسانات بازار با استفاده از این اندیکاتور در بالا و پایین میانگین متحرک محدود می شود. بر اساس انحراف استاندارد میانگین متحرک می توان حد بالا و حد پایین اندیکاتور باند بولینگر را بدست آورد.
ارتفاع کانال زمانی افزایش می یابد که نوسانات بازار تشدید شود و بالعکس زمانی که نوسانات کاهش پیدا می کند ارتفاع کانال هم کاهش می یابد. می توان از این اندیکاتور برای استفاده در تمامی بازار های مالی کمک گرفت. دقت کنید که باند بولینگر اندیکاتوری است که براساس دو باند انحراف از معیار یک میانگین متحرک است. زمانی که دو باند بالایی و پایینی به هم خیلی نزدیک شوند، نشانه عدم وجود روند در بازار خواهد بود و وقتی که فاصله دو باند از یکدیگر زیاد شود نشانه وجود روند محکم و شتاب شدید در بازار است.
برای اطلاعات بیشتر در مورد این اندیکاتور و شیوه استفاده از آن می توانید فیلم آموزشی زیر را مشاهده کنید.
آموزش اندیکاتور باند بولینگر Bollinger Band به زبان ساده
در بازارهای مالی و بورس که قیمت ها بصورت نوسانی درحرکت هستند ، بهترین راهکار برای کسب سود حداکثری شناسایی نقاط سقف و کف و خرید و فروش به موقع در بازار است. موضوع تشخیص روند بازار از چالش برانگیزترین موضوعاتی است که مورد توجه فعالان بازار سرمایه است. اندیکاتور Bollinger Band در تشخیص قدرت روند ، شناسایی کف و سقف قیمت سهم، استراتژی های معاملاتی خوبی را پیش روی سرمایه گذار قرار می دهد که با استفاده از آن می تواند هشدارهای تغییر روند را به زبان ساده دریافت نماید.
اینکه چگونه به کمک اندیکاتور باند بولینگر هشدارهای تغییر روند را دریافت کنیم مبحثی است که در این مقاله بدان پرداخته ایم. پیشنهاد می کنم همزمان با مطالعه مطالب، مراحل را بصورت عملی انجام دهید تا مهارت را بهتر فرا گیرید. در دوره هایی که توسط موسسه آرکا به منظور آموزش بورس در شیراز برگزار میشود، تاکید بر تمرین عملی است با این هدف که آموزش ملکه ی ذهن شما شود.
آشنایی با اندیکاتور باند بولینگر
اندیکاتور باند بولینگر (Bollinger Band) اندیکاتوری بسیار جالب در علم تکنیکال است که بر خلاف ظاهر ترسناک و پیچیده ای که دارد خیلی ساده است و با آموزش مختصر میتوان به راحتی با آن کار کرد و به آنالیز بازار پرداخت.
این اندیکاتور بدین صورت عمل می کند که قیمت و نوسانات مربوط به دوره زمانی گذشته را مورد بررسی قرار داده و یک محدوده ی قیمتی را تخمین می زند که قیمت در آینده پیش رو در آن محدوده نوسان پیدا خواهد کرد ، گفتنی است که این محدوده قیمتی، احتمالی است و نمیتوان قطعیتی بدان نسبت داد.
اندیکتور باند بولینگر شامل سه خط می باشد، خط میانی و دو باند بالا و پایین که نمودار قیمت سهم را محصور کرده است. این اندیکاتور تغییرات روند بازار را با نزدیک شدن باندها به یکدیگر و همچنین نزدیک شدن نمودار قیمت سهم به باندهای بالایی و پایینی نشان میدهد. که در بازارهای پر نوسان و فعال، باندهای بالا و پایین از یکدیگر دور می شوند و روندی پرقدرتی در جریان است، از سویی زمانیکه بازار آرام باندهای بولینگر و به دور از تلاطم خریداران و فروشنگان است این دو منحنی به یکدیگر نزدیک می شوند. در ادامه با تحلیل و سیگنال گیری از هر کدام از این حرکات آشنا می شویم.
اجزای تشکیل دهنده اندیکاتور باند بولینگر
قبل از آنکه اندیکاتور باند بولینگر را آموزش دهیم ، اجزای تشکیل دهنده آنرا به شما معرفی می کنیم تا در هنگام کار با این ابزار بدانید هر خط چه معنایی در بر دارد.
- باند بالایی (Uper Band) انحراف معیار مثبت
- باند پایینی (Lower Band) انحراف معیار منفی
- باند میانی (Midline ) میانگین متحرک ساده
نحوه ی اضافه کردن Bollinger Band به نمودار سهام
به منظور اضافه کردن Bollinger Band به نمودار سهام طبق مراحل زیر پیش روید:
چگونه با استراتژی باند بولینگر معامله کنیم؟
جهت معامله با اندیکاتور باند بولینگر علاوه بر شکل کندل های قیمتی و حرکت باندها، لازم است به فشردگی سه نموداری که Bollinger Band تشکیل می دهد توجه کنیم که باعث بوجود آمدن استراتژی هایی جهت معامله در بازار می گردد.
استراتژی هایی ایجاد شده توسط اندیکاتور باند بولینگر
زمانی موقعیت باندهای بولینگر برای تحلیل گران مهم و حساس است که در یکی از موقعیت های زیر قرار گیرد:
- نزدیک شدن باندهای بولینگر به یکدیگر
- باز شدن باندهای بولینگر از یکدیگر
- خارج شدن قیمت از باندهای بولینگر
- شکسته شدن خط میانی Midline با یک کندل قیمتی
- فاصله گرفتن نمودار قیمتی و کندل های ایجاد شده از باندهای خارجی
در ادامه پوزیشن خرید و فروش برای هر استراتژی باند بولینگر را توضیح می دهی.
سیگنال خرید از اندیکاتور باند بولینگر
- هنگامی که باندهای بولینگر از هم فاصله می گیرند نشانه ی بوجود آمودن یک روند پر قدرت است. اگر نمودار قیمتی به سمت باند بالای حرکت کند نشانه ای پیدایش روند صعودی است. با برخورد نمودار قیمت به باند بالایی بولینگر دو سناریو محتمل است:1_ روند صعودی به پایان رسیده و به منطقه اشباع خرید وارد شده ایم، در این موقعیت تصمیم به فروش اتخاذ می گردد. 2_ روند صعودی اوج گرفته و تازه در قسمت خوبی از روند صعودی هستیم، سیگنال خرید ادامه دارد و نمودار سهم تا مدت زمان قابل توجهی همچنان به باند بالایی چسبیده و روند صعودی با شتاب بیشتری ادامه دارد.
حالت دوم منطقی تر است و نباید به محض برخورد نمودار سهم به باند بالایی در پوزیشن فروش قرار گرفت.
- شکست خط میانی (Midline) به سمت بالا؛ زمانیکه نمودار سهم از پایین خط میانی را به یک کندل قوی می شکند در واقع سیگنال خرید صادر کرده و نوید یک روند صعودی را به سرمایه گذاران می دهد.
- زمانیکه نمودار قیمت از باند پایینی فاصله می گیرد، و یک کندل برگشتی ایجاد می شود، این مساله را می توان به فال نیک گرفت که البته ممکن است پس از مدتی رنج زدن نمودار سهم روند صعودی خود را آغاز کند.
سیگنال فروش از اندیکاتور باند بولینگر
- هنگامی که باندهای بولینگر از هم دور هستند و نمودار قیمتی به سمت باند پایین در حرکت است، بیانگر روند نزولی است. همانند روند صعودی در قسمت قبل دو سناریو وجود دارد،1. اتمام روند نزولی و اشباع فروش در زمان برخورد نمودار قیمتی به باند پایینی، 2. اوج گرفتن روند نزولی در زمان برخورد نمودار قیمت سهم به باند پایین و ادامه روند در شرایطی که نمودار سهم چسبیده به باند پایینی در حرکت است. تحت این شرایط حتما سیگنال فروش بر قوت خود باقی است و بهترین کار اینست که به محض برخورد نمودار قیمت سهم و باند بولینگر تصمیم به خرید نگیریم و صبر کنیم.
- شکست خط میانی به سمت پایین: هنگامی که در جریان یک روند، نمودار قیمتی سهم از باند بالایی به سمت باند پایین در حرکت است و در این جریان خط میانه را پر قدرت می شکند، روند نزولی پر قدرت ادامه دارد. حتی اگر در این محدوده رنج باشد و با یک کندل منفی قوی خط میانه را بشکند در ادامه روند نزولی خواهیم داشت.
- هنگامیکه نمودار قیمت چسبیده و یا نزدیک به باند بالای بولینگر در حرکت است و ناگاه از آن فاصله می گیرد احتمال زیاد در حال شکل گیری یک روند نزولی است.
خط میانه بولینگر Midline در نقش خط مقاومت و یا حمایت
زمانیکه نمودار قیمت سهم بین دو باند بولینگر در نوسان است، خط میانه می تواند نقش مقاومت و یا حمایت را ایفا کند. بدین صورت که در هنگام حرکت نمودار از باند بالایی به سمت پایین، خط میانه نقش حمایت را ایفا کرده و هنگامی که نمودار از پایین به سمت بالا حرکت می کند خط میانه نقش مقاومت را خواهد داشت.
در شکل زیر رفتار باند بولینگر در حالت های مختلف بازار را مشاهده می نمایید.